حتما شما هم این ضرب المثل را شنیده اید که می گویند چاه کنی برای فردی چاه می کند و به آب نمی رسید. او مرتب به صاحب کار می گفت این چاه آب ندارد. سرانجام صاحب کار گفت اگر این چاه برای من آب ندارد برای تو که نان دارد.
حال داستان ورزش ما است. اگر حضور سلطانی فر برای ورزش ما آبی نداشت اما برای برخی از دوستان و اطرافیان ایشان نان داشت و آنها را به آرزوهایشان رساند.
اگر بخواهیم مثالی بزنیم می توانیم از مازیار ناظمی بگوییم که آرزوهای بسیاری داشت و سرانجام وزیر ورزش او را به آرزویش رساند. ناظمی در انتخابات انجمن مطبوعات و شورا یاری محله شکست خورد. کاندیدای ریاست فدراسیون های بسکتبال و جودو شد و وقتی دید شکست های دیگری در کارنامه اش ثبت می شود در انتخابات حضور پیدا نکرد. تا سرانجام مسعود سلطانی فر او را به یکی از آرزوهایش رساند و طی حکمی او را به عنوان سرپرست فدراسیون اتومبیلانی منصوب کرد. باید به اراده این همشهری معاون اول تبریک گفت که به هیچ وجه میدان را خالی نمی کند و نیز به سلطانی فر که دوستان را ناامید نمی کند.
مورد دیگر از این آرزومندان شروین اسبقیان است. شروین اسبقیان سال ها مدیرکل استان های مختلف و مدیر ستادی وزارت ورزش بوده است اما همیشه یک آرزو در دل داشته است ریاست فدراسیون. می توانید حضور او را در سرپرستی و کاندیداتوری فدراسیون های قایقرانی، دومیدانی، ژیمناستیک، تنیس روی میز و ... شاهد باشیم اما او نیز چون مازیار ناظمی حسرت به دل انتخاب شدن بود تا آنکه او هم مانند ناظمی آنقدر سماجت کرد که طی انتخاباتی با حرف و حدیث سرانجام ریاست فدراسیون جانبازان و معلولان را بر عهده گرفت. همه آنهایی که علاقه مند به ورزش جانبازان و معلولان هستند منتظرند تا ببینند شروین اسبقیان با فدراسیونی که محمود خسروی وفا با تلاش و خون دل های بسیار پرورش داد و به فدراسیونی نمونه تبدیل کرد چه می کند.
به هر حال چنانکه گفتیم حضور سلطانی فر اگرچه برای ورزش بهره چندانی نداشت اما برای دوستان و اطرافیان او که به برخی آرزوهایشان رسیده اند خوب بوده است.
در یادداشت های آتی به دیگر کامیابان خواهیم پرداخت.