به اعتقاد آنها، در حیطه مسئولیت اهل ورزش، کسی نمی تواند سرشان کلاه بگذارد و حتی المقدور در معادلات و سلوک خود سیاسی کاری نمی کنند. در راستای همین اعتقاد و نگرش بود که اخیرا نامه ای تحت عنوان درخواست جمعی از مجموعه بدنه وزارت ورزش خطاب به رییس جمهور منتخب منتشر شد و طی آن از وی خواسته شد فردی از بدنه ورزش عهدهدار اداره این مجموعه تخصصی شود. از سویی حضور برخی مسئولان گذشته ورزش کنار رییس دولت آینده به هنگام تبلیغات انتخاباتی، این تصور را قوت بخشید که چه بسا یکی از همین افراد عنقریب به خیابان سئول خواهد رفت تا اداره ورزش کشور را در دست گیرد، هرچند آیت الله رئیسی یکبار به صراحت اعلام کرد، اعضای کابینه من از ستادها تشکیل نخواهد شد(نقل به مضمون). بنابراین هنوز نمی توان انگشت روی فرد خاصی گذاشت و آدرس دقیق داد. ضمن اینکه غالب کسانی که در ستادهای رییس جمهور منتخب حضور داشتند قبلا حداقل یکبار در مدیریت کلان ورزش حضور داشته و عملکرد آنان کم و بیش برای جامعه مربوطه مشخص است برهمین اساس چه بسا خواست قاطبه ورزشی ها حضور فرد جدیدی در راس این مجموعه باشد. فردی که بتواند مسیر تازه ای در این عرصه پیش بگیرد. مشکلات و کاستی ها را به حداقل برساند و افق تازه ای پیش روی میلیون ها علاقه مند ورزش ترسیم کند.
نکته قابل ذکر نوشتار حاضر این است که جمع قابل توجهی از ورزشی ها باوجود اینکه در لفظ و گفتار خواهان حضور خودی ها و استخوان خرد کرده ها در راس کلان ورزش هستند اما هرگاه فردی از مجموعه خودشان مصدر کار شد، بیشتر با وی به کشمکش و مبارزه پرداختند. بگذریم از اینکه تعداد ورزشی هایی که مناصب بالای تربیت بدنی کشور را در اختیار گرفتند بسیار اندک بود اما تجربه ثابت کرده همین تعداد اندک نیز چندان مورد اقبال قرار نگرفتند و در یک خودزنی آشکار به حاشیه رانده شدند. این واقعیت تلخ از آن جهت بیان نمی شود که راه برای حضور سیاسی ها در راس ورزش هموار شود زیرا حداقل طی چهل و سه سال پس از انقلاب، سیاسی ها و بعضا سیاسی کارهای غیرمتخصص، دمار از روزگار ورزش و ورزشکاران در آوردند، با این وصف نمی توان از کم لطفی عده ای از همین ورزشیها نسبت به معدود مدیران ورزشی هیچ نگفت. نخستین انگی که به این افراد زده میشود، نداشتن پشتوانه سیاسی است. از همین یک موضع دهها عیب دیگر ردیف می شود تا امکان فعالیت از مدیر ورزشی گرفته شود. باید انصاف داشت و از مدیران غیر ورزشی که در عرصه این مقوله آثار قابل قبول از خود برجای گذاشتند نیز یاد کرد.
جمع بندی موضوع اینکه در مجموع، ما نیز امیدواریم فردی که بزودی در خیابان سئول مستقر می شود مدیر ورزشی باشد. شخصیتی مورد قبول، مدبر و به معنی واقعی دردآشنا، اگر در ابتدای کار ضعف و کاستی هم به وجود آمد چهره در هم نکشیم و فرصت فراهم کنیم تا کم کم این باور نزد دولتمردان ایجاد شود که ورزشی ها و مدیران موفق این عرصه، توانایی اداره مجموعه خود رادارند. اجازه بدهید ورزشی ها علی رغم برخی کاستی ها مصدر امور خود باشند تا از این پس افراد غیرمرتبط و غیر متخصص عرصه ورزش را جولانگاه مقاصد غیرورزشی نکنند.
به قلم:محمدرضا کاظمی