برخی به سبب قرابت با اردوگاه اصولگرایی و برخی به دلیل فعالیت در ستاد سیدابرهیم رئیسی به عنوان گزینه احتمالی وزارت ورزش در محافل رسمی و غیر رسمی مطرح میشوند.
در این میان به نظر میرسد یکی دو نفر هم خود تمایل دارند که در قامت وزیر ورزش و جوانان لااقل از آنان صحبت شود و بسیاری دیگر هم در حوزه ورزش از جدیترین افراد برای تصدی پست این وزارت به شمار میروند.
به هر ترتیب تجربه نشان داده ورزش در اولویتهای اصلی دولتها برای معرفی کابینه نیست و معمولا دوست و رفیقی که ممکن است از اتوبوس دولت جا بماند برای تصدی این حوزه معرفی میشود. درمقابل مجلس هم برای اعمال فشار به دولت و شراکت در چیدمان میز کابینه از چند وزارتخانه از جمله وزارت ورزش به عنوان اهرم فشار استفاده میکند. چنانکه هشت سال قبل سه کاندیدای معرفی شده از سوی دولت روحانی برای وزارت ورزش رای اعتماد کسب نکردند.
پس امید است در دولت جدید حوزه ورزش و جوانان به عنوان یک رکن توسعه کشور و نه مجری انجام امور فوتبال و یکی دو رشته دیگر در حوزه قهرمانی تبیین شده و فردی سکاندار این وزارتخانه شود که فارغ از سوگیریهای سیاسی و سهمخواهیهای جناحی صرفا به توزیع عادلانه منابع و پویایی این حوزه برای اقشار مختلف در سطح کشور اقدام کند.
ویژگیهایی که لازم است طیفهای مختلف ورزش قبل از لابیبازی برای یک گزینه خاص تکلیف خود را با آن روشن کنند.
به قلم:الهام محمدی مجد