نام افرادی به گوشمان میرسد که از ابتدای سازمان تربیت بدنی و بعد از آن وزارت ورزش در این حوزه حضور داشته و دارند و کاری از پیش نبردند اما اکنون که شرایط ورزش از قبل هم نامناسب تر است. میخواهند بیایند تا چه کاری انجام دهند؟ جالب این است که برخی با شعار انحلال شرکت توسعه و تجهیز درصدد کسب رضایت جامعه ورزش هستند اما خودشان از موسسان این شرکت و خواستار رسیدن به مدیرعاملی آن بودهاند، اما اکنون سخن از مضرات و نابودی آن می گویند.
در تاریخ سازمان تربیت بدنی و وزارت ورزش افراد بسیاری آمدند و رفتند. از اساتید تربیت بدنی تا کسانی که هیچ سررشته ای در امور ورزش نداشته اند، هرکدام از آنها با بیان اینکه شناخت کاملی از ورزش دارند قدم به میدان نهادند اما تنها دو سه نفرشان عاقبت به خیر شدند و از آنها با نیک یاد میشود. باقی آمدند تا شناخته شوند و به سمت های دیگر برسند.
جایگاه وزارت ورزش در سالهای اخیر به شدت دچار تنزل شده و ضعف مدیرانی هم که در این وزارت به کار گرفته می شوند به شدت احساس می شود، کسانی که سالها در آرزوی جایگاههای کوچک بودند به یکباره به ریاست فدراسیون ها، ادارات کل و ... گماشته شدند.اکنون بسیاری از این مدعیانی چگونه می خواهند امور ورزش را مدیریت و وزارت ورزش را به جایگاه اصلی خود بازگردانند؟
مسلما نمایندگان مجلس و تصمیم گیران دولت آینده به خوبی اتفاقات و حوادث سالهای اخیر را مشاهده کرده اند، امیدواریم مدیری برای وزارت ورزش انتخاب نکنند که کوچکتر از این جایگاه باشد یا بخواهد با ورزش شناخته شود. بلکه انتخابشان فردی باشد که بتواند آبروی زیر سوال رفته این وزارت خانه را به آن بازگرداند.
به قلم: حسین محمدی