اگر خوش رقصی است، واقعا این خوش رقصی برای کیست؟ چون تا انجایئکه شواهد نشان میدهد تا بحال دیده نشده است که هیچکدام از مسئولین ورزشی کشور یک چنین رفتاری را تایید و یا القاء کرده باشند، و اگر از روی نا آگاهی صورت میپذیرد که وا مصیبتا، چرا که تلویزیون بعنوان یک رسانه فرهنگی، اجتماعی و تبلیغاتی نباید و نمیتواند در اختیار افراد نا آگاه، کج فکر و کج سلیقه باشد. آنچه در ارتباط با رسانه حایز اهمیت است اینست که تاثیر و گسترش رسانههای تصویری و گفتاری همانند گذشته، دیگر به یک جغرافیای خاص محدود نمی باشد، و نه تنها مرزهای جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی جهان بلکه هویت انسان معاصر را نیز تحت تأثیر قرار داده است. لذا فکر نمیکنم عصر حاضر بعنوان عصر سلطه رسانه و ارتباطات و تاثیری که این سلطه بر جوامع بشری دارد بر کسی پوشیده باشد. بنابراین رسانهها و بخصوص رسانه های تصویری همانقدر که میتوانند در ایجاد تحکیم و وحدت در جامعه تاثیر داشته باشند، می توانند در ایجاد نفرت و تضعیف وحدت نیز مؤثر باشند. نشان دادن در آغوش گرفتن و یا بر روی دوش گذاردن ورزشکاری که به هر دلیل از کشور رفته و تحت نام و زیر پرچم کشور دیگری با هموطن ایرانی خود رقابت میکند، بویژه وقتی این طرف قضیه پیروز میدان است نشان تحمل پذیری قدرتمندانه و رفتاری کاملا انسانی است که میتواند طرف مقابل را به فکر بیندازد. در مقابل سانسور بی دلیل، نا نوشته و از روی کج سلیقه گی فردی که متاسفانه با آن نیز برخورد نشده و نمیشود کاری مگر خوراک تبلیغاتی برای افراد و گروه های معاند در پیش ندارد. فرزندان ایران نیز همانند فرزندان خیلی از کشورهای دیگر جهان به دلایل عدیده شخصی، اجتماعی، فرهنگی و غیره در جای جای این جهان هستی پراکنده اند، اما مهم اینست که اکثر غریب به اتفاق ایرانی ها هر کجا که باشند حتی اگر با نام و زیر پرچم کشور دیگر دل و قلبشان برای ایران و به عشق برای وطن میطپد. خیلی از پیشامدها تهدید نیستند بلکه فرصت هایی هستند که خیلی وقتها تحت تاثیر یک لبخند، یک در آغوش گرفتن، یک آرزوی موفقیت کردن باعث تغییرات اساسی در زندگی میشود. آوردگاه ورزشی، آوردگاه رقابت در پناه دوستی است، نه مبارزه برای کسب مقام در پناه دشمنی. وظیفه صدا سیما باید بر اساس ایجاد تحکیم و وحدت پایه گذاری شود نه ایجاد خوراک تبلیغاتی ناشی از کج سلیقه گی فلان مجری یا گوینده برای افراد وگروه های معاند.
م/ جعفرزاده ۱۱ آگوست ۲۰۲۴