مگر یکی از وظایف اصلی فدراسیونها حفظ و حمایت از قهرمانان و آیندهسازان رشته مربوطه نیست؟ خوب به دوروبرمان نگاه کنیم حداقل به یک دوجین استعدادهای درخشان و مدالآوران ردههای سنی نوجوانان و جوانان برمیخوریم که سرشار از انگیزه در جهت کسب مدالهای جهان و المپیک قد برافراشتهاند اما این استعدادها در نهایت سر از رفتگری، چوپانی، دست فروشی، گچ کاری و کارگری در آورده و از چرخه ورزش خارج میشوند. بسیاری چون آنها هم به سبب مشکلات و کم و کاستیها بی سروصدا از کشتی خداحافظی کردهاند و کسی متوجه نشد.
به مسئولان ورزش انتفاد کردیم که برنامهای برای حفظ این قهرمانان با آتیه ندارند ایضا به فدراسیون مربوطه نیز معترضیم که حق مطلب را به جا نمیآورند. ما باید ابتدا موجودیت و سرمایههایی را که داریم حفظ کنیم و سپس از کمبودها و مشکلات سخن بگوییم. وقتی صدای ناله قهرمانان به گوش میرسد و طلب یاری میکنند کسی به دادشان نمیرسد آن وقت مدام از اینکه کشتی ریزش داشته و کمیت امروز با گذشته قابل مقایسه نیست داد سخن میدهیم. به فرض که کمیت دو برابر شد و باشگاهها از کشتی گیر موج زد، آیا شما برنامهای برای حفظ این پتانسیل دارید، یا باید شاهد افزایش قهرمانان روزمزد، دست فروش و چوپان بیشتری باشیم؟
مگر کشورهای دیگر چقدر کشتیگیر دارند که در میادین بزرگ مدالهای ارزشمند را درو میکنند؟ مدام از کمیت و نبود تعداد حرف میزنیم اما سراغی از محمدمحرابی، محمد حسینوند، مدهنی و باقر یخکشی نمیگیریم؟ مگر اینها پشتوانه کشتی نیستند. در کدام یک از ملاقاتها با مسئولان شهر و استان در مورد مشکلات این قهرمانان صحبتی میشود. مشکلات این کشتیگیران در درجه اول به فدراسیون برمیگردد. بیایید با خودمان صادق باشیم و حق مطلب را ادا کنیم. کشتی ورزش اول این آب و خاک است باید با قهرمانان این ورزش در حد نام کشتی برخورد شود. باعث تاثر است که شاهد این همه مشکلات در کشتی باشیم اما دم برنیاریم و سکوت کنیم .
به قلم:محمدرضا کاظمی