بازیکنان و دست اندرکاران تیمهای مختلف قبلا نبود ویدئو چک را بهانه بروز مشکلات و حواشی عنوان میکردند اما اکنون که این مشکل برطرف شده باز هم دستاویز لازم برای بیاخلاقی پیدا میکنند. در واقع هفته بیست و هفتم نشان داد ویدئو چک تاثیری در کاهش حاشیهها و درگیریها ندارد که هیچ، بلکه به نوعی اعتراضهای بی دلیل و با دلیل بیش از گذشته و در پارهای مواقع منجر به خشونت شده است.
در همین راستا باید به دیدار دو تیم شهداب یزد و هراز آمل اشاره کرد که عملکرد غیر حرفهای سر مربیان منجر به اخراج بهروز عطایی و محمد غیاثی شد! این چهرههای نام آشنای والیبال ابتدا اعتراض خود را متوجه داور مسابقه کردند و در ادامه ضمن از دست دادن کنترل، اقدام به درگیری لفظی با یکدیگر کردند. کار به جایی رسید که در نهایت داور چارهای جز اخراج آنها در اواخر ست نخست نداشت.
رخدادهای هفته بیست و هفتم منتهی به این ماجرا نبود چون در بازی شهرداری ارومیه و ورامین خشونت از این هم فراتر رفت. آن بازی در حالی با نتیجه ۳ بر ۲ به سود شهرداری ورامین به پایان رسید که بازیکنان تیم ارومیه در ست پنجم با هتاکی و فحاشی، حسابی از خجالت داور دوم درآمدند!
پس از پایان مسابقه نیز در حالی که دو تن از بازیکنان ارومیه همچنان با الفاظ ناشایست داور بازی را بدرقه میکردند تصویربردار یک برنامه تلویزیونی از این صحنهها تصویر گرفت. دو بازیکن یاد شده تا متوجه ثبت حرکات خود شدند بیدرنگ تصویربردار را موردحمله قرار داده و کار به ضرب و شتم کشید. در نهایت دوربین تصویربردار را گرفتند و تا تصاویر توسط یکی از اعضای کادر فنی پاک نشده بود آن را بر نگرداندند!
اگر چه بعدا کمیته برگزاری مسابقات فدراسیون براساس گزارش ناظر بازی، پوریا یلی و فرهاد سالافزون دو بازیکن تیم شهرداری ارومیه را تا اطلاع ثانوی از حضور در مسابقات محروم کرد اما به نظر نمیرسد تا اقدام قاطع در خصوص ورزشکاران خاطی صورت نگرفته بتوان این ماجرا را خاتمه یافته تلقی کرد.
بداخلاقی و اقدامات غیرفرهنگی تنها منحصر به ورزش والیبال نیست اما اقداماتی از این دست و هنجارشکنی در این رشته ورزشی کم سابقه است. متاسفانه کار به جایی رسیده که سرمربیان تیمها که باید منشا خویشتنداری و صبر باشند چون اسپند برآتش میجوشند و میخروشند و بازیکنان به تصویربردار حمله میکنند.
سالهای مدیدی است که در عرصه ورزش شاهد بروز اتفاقات غیرفرهنگی و نا به جا بودهایم و باوجود تمام هزینههایی که در عرصه فرهنگ میشود هنوز با شرایط مطلوب فاصله بسیار داریم. چه زمانی و چه کسی باید به این اوضاع بیسروسامان، سامان دهد مشخص نیست.