شاید یکی از تامل برانگیزترین پرسش هایی که ذهن ما را در خصوص دوران 4 ساله سلطانی فر به خود مشغول می کند، نحوه برخورد و ضعف مدیریتی وزارت ورزش با بحران هایی مانند ماجرای رسول پناه است. مشخص نیست که آیا این سکوت وزیر ورزش از روی رضایت خاطر از عملکرد خود و اطرافیان است یا خیر، سکوتی است به مثابه رضایت، یا دیگر حرفی برای گفتن ندارد و اشتباهاتش را پذیرفته است.
البته در قائله باشگاه استقلال نیز وزیر چنین با اتخاذ چنین رویکردی مدیر باشگاه را برکنار نکرد. آن همه عصبانیت، خشم و انتقادات کارشناسان و طرفداران استقلال در نظر وزیر خدشه ای به مدیریت این باشگاه وارد نکرد و سرآخر مجموعه انقلاب را به او سپرد.
حالا شاید یکی از دلایل عدم استعفای رسول پناه یا برکناری او توسط وزارتخانه این باشد که هنوز پست جدیدی برای وی پیدا نشده است. با این حساب اگر روزهای آینده رسول پناه در سئول مستقر شد نباید تعجب کرد.
مهم نیست که رسول پناه از کجا میآید و چگونه به چنین جایگاه مهمی در ورزش، آن هم بدون هیچ عقبه و پیشینه ای دست پیدا می کند، باید به سراغ کسی رفت که از چنین فردی استفاده می کند تا به اهداف و نیات خود دست یابد. رسول پناه تنها نیست. در این چهار سال بسیاری مانند او وجود داشته و دارند. کافی است به تعداد مدیرعاملان، نظر کارشناسان و هواداران و افرادی که در این مدت 4 ساله خون دل خوردند نگاهی بیاندازیم. همه اینها حاصل تصمیمات یک نفر است که کامپیوتر ورزش خطاب می شود. به زعم اکثر کارشناسان در این دوران نه تنها بر پیکر حاکمیت ورزش لطمه اساسی وارد شد بلکه آبرو و حیثیت جامعه ورزش نیز به خطر افتاده است.
جامعه ورزش با وزیری رو به رو شده که مرغش یک پای دارد و حاضر نمی شود اشتباهاتش را بپذیرد. آیا ادبیاتی که در آن فیلم از سوی رسول پناه بیان شد در شان باشگاهی فرهنگی- ورزشی بود؟ از وزیری که دوستانش با این ادبیات سخن می گویند چگونه می توانیم انتظار داشته باشیم فضای سکوهای ورزشگاه ها را تلطیف کند، این مسئله در حالی است که ادبیات سکوها به مراتب مودبانه تر است. اما از صحبت های رسول پناه بدتر هم وجود دارد و آن سکوت وزیر ورزش و نادیده انگاشتن شعور جامعه ورزش است که فکر می کند کسی از پشت پرده اتفاقات و تصمیمات خبری ندارد.
تنها زمان مشخص می کند وزیری که داعیه تاریخ ورزش کشور را داشت، چه به روز آن آورد. تکلیف کسانی که این دوران را درک کردند مشخص است اما آیندگان قضاوت خواهند کرد که لطمات این عصر از مدیریت ورزش به چه میزان جبران ناپذیر است. تنها امیدمان، نه اصلاح وزیر و واکنش نمایندگان مجلس، بلکه رسیدن انتخابات 1400 و رهایی از دوران فردی است که کامپیوتر ورزش نامیده می شود.