از همان ابتدا نیز مشخص بود که تیمهای زیرچتر این نام بزرگ، قهرمان هر دو رشته خواهند شد زیرا صرفنظر از اقتدار تیم قهرمان باید اذعان کنیم بنای لیگ با این شکل و شمایل معیوب و سازوکارهای لازم برای برگزاری مسابقاتی فراگیر فراهم نیست.این ایراد را به تیم قهرمان وارد نمیکنیم که چرا از تمام امکانات برای موفقیت استفاده میکند بلکه ایراد واقعی متوجه اساسنامهای است که اشکالات فراوانی دارد اما اراده لازم برای اصلاح آن وجود ندارد.
اساسنامهای که کم مانده بود عمل به آن در فینال مسابقات جنجال آفرین باشد و چه بسا اگر فریادهای پیاپی رییس فدراسیون و تهدیدات وی در میان نبود مسابقه نهایی در حضور وزیر ورزش نصفه و نیمه برگزار و پخش مستقیم رقابتها به چند وزن منحصر میشد.
پیشبینی قهرمانی زودهنگام تیم بازار بزرگ دلایل متعددی داشت که از آن جمله میتوان به امکانات مالی بالا، نفرات قدرتمند، به خدمت گرفتن یاران ذخیره در حد تیم ملی، خوش حسابی و ضعف رقبا اشاره کرد. در چنین شرایطی صرفنظر از تجربه و سابقه سرپرست کارآزموده تیم، هرکس دیگری غیر از مربیان کنونی هدایت فنی تیمهای آزاد و فرنگی بازاربزرگ را در دست میگرفت دستیابی به عنوان قهرمانی چندان دشوار نبود.همانطور که طی سالهای گذشته این اتفاق افتاد و بازار بزرگ و پیش از آن بیمه رازی با یک مدیر و سرپرست ثابت اما مربیان متعدد توانست مقتدرانه به قهرمانی برسد.
لیگ کشتی آزاد و فرنگی امسال در کنار تنها حسن خود یعنی بهرهدهی مالی به عدهای از کشتیگیران و مربیان، کاستیهای فراوانی نیز داشت که از آن جمله میتوان به سطح نازل مسابقات، ضعف مالی و نقص در ترکیب برخی تیمها، عدم حضور تماشاگران، تبلیغات ضعیف، فشردگی و تمرکز در برگزاری، نامناسب بودن زمان آغاز و انجام مسابقات در شرایط کرونایی، ضعف داوری، نارضایتی برخی تیمها و در یک کلام سرهم بندی کردن مسابقات اشاره کرد.
سفرهای که امسال تحت عنوان لیگ برتر کشتی گشوده شد به شهادت رییس آن، حدود ۱۸ میلیارد تومان گردش مالی داشت. پرسش این است که از این مبلغ کلان چقدر به مربیان سازنده، ورزشکارانی که باوجود شایستگی به هر جهت نتوانستند در میدان مسابقه حضور داشته باشند و آنان که عمری برای این ورزش زحمت کشیده و اکنون کنار گود ماندهاند رسید؟
اگر قرار باشد فدراسیون تنها به برگزاری مسابقاتی تحت عنوان لیگ بیندیشد و منافع فنی اصل کشتی و جامعه زحمتکشان آن مورد توجه قرار نگیرد چه نامی جز نمایش میتوان بر آن نهاد؟
البته که حضور نامداران و بزرگان کشتی در میدان مسابقه قابل تکریم و موجب قدردانی است اما تردید نمیتوان داشت آنان نیز به رسم جوانمردی و احترام علاقهمندند از سفرهای که گشوده شده مربیان سازنده و زحمتکشان در سایه نیز منتفع شوند. این مهم بر عهده فدراسیون و سازمان لیگ است تا با یک برنامهریزی درست و اصولی نه تنها مسابقات را با شکوه و جلال برگزار کند بلکه ضمن جذب اسپانسر و اشاعه تبلیغات درست منابع مالی دریافتی را دوچندان و از منافع آن زحمتکشان و تلاشگران واقعی کشتی را نیز منتفع کند. تنها درچنین شرایط و سازوکاری نام سازمان زیبنده تشکیلات لیگ خواهد بود. اگر قرار باشد این دیگِ لیگ تنها برای عده خاصی که از قضا برخی از ایشان کمترین منفعت و بهره برای کشتی نداشته و معمولا هنگام تقسیم غنائم رخ مینمایند، بجوشد، چه دلیلی دارد دیگران درآتشی که متاعی در آن نیست بدمند و خود را خسته کنند؟ حرف دل مربیان زحمتکش و قهرمانپرور نیز همین است که چه زمانی و چگونه باید حق این جمع قانع و کم ادعا ادا شود؟ فدراسیون پیشین باوجود انتقاداتی که به آنان داشتیم حداقل برنامه تجلیل از مربیان برتر و سازندگان تمام ردههای سنی، حتی رشتههای اقماری را نیز در دستور کار قرار داده و رفته رفته این برنامه در میان زحمتکشان ورزش اول انگیزه ایجاد کرده بود اما همان آب باریکه نیز از معیشت جماعت مذکو قطع شد تا سختی روزگار را دو چندان حس کنند! اکنون و با سپری شدن یک سال از تعطیلی ناخواسته باشگاهها و بیکاری مربیان، این جمع بیش از هر زمانی نیاز به حمایت و همراهی متولیان امر دارند تا در این وانفسای اقتصادی به دادشان برسند اما دریغ از هر گونه همدلی و حمایت!
وزیر ورزش در مرحله فینال مسابقات حضور داشت و از نزدیک شاهد پارهای ناهماهنگیها و اختلافات در کشتی بود هر چند امیدی به رفع مشکلات از سوی وی نیست اما حداقل باید دانسته باشد که جامعه ورزش با مشکلات زیادی روبروست که این مشکلات میتواند هرجایی و هر زمان به نوعی خودنمایی کند.
و کلام آخر اینکه لیگ کشتی امسال هم به پایان راه رسید اما اگر قرار باشد سال آینده نیز چنین مسابقاتی طبق همین اساسنامه برگزار شود همان بهتر که برگزار نشود.