این روزها که بوی دلارهای تانخورده دستمزد سرمربی جدید والیبال حسابی چپق کاسه لیسان را در اطراف فدراسیون و تیمملی و بعضا در فضای مجازی چاق کرده و طرف قرارداد امضا نکرده، برخی حامی و مدعی حقوقش هستند و در ترویج و تفسیر اخبار پیش دستی میکنند، شاید دریافت پاسخی روشن برای پرسش های پررنگ پیرامون حضور الکنو بتواند به زدودن ابهام ها کند.
اول آنکه تیمملی والیبال ایران چند ماه قبل سرمربی خارجی داشت و با او سهمیه المپیک گرفت و قطعا اگر بازی ها به تعویق نمی افتاد با ایگور در توکیو به میدان می رفت، مگر اقایان بهانه کمبود منابع مالی را چاشنی بحث حمایت از مربیان داخلی نکردند و نسخه او را نپیچیدند؟ حالا چه شد که دوباره آمدیم سر جذب یک مربی خارجی و شعار حمایت از مربی بومی را از یاد بردیم؟
دوم اینکه مگر جذب مربی و بازیکن خارجی به بهانه کمبود منابع ارزی محدود و سپس ممنوع نشد و وزیر زیر علم همین دستورالعمل در جبهه مقاومت اقتصادی سینه نزد؟ حالا چطور است که ورزش ایران برای مربی والیبال ارز کافی دارد اما برای مثلا بسکتبال نه؟ آن همه بیانیه علیه حضور استراماچونی چه بود و این همه خیرمقدم برای آلکنو چیست؟
سوم اما از همه مهمتر اینکه مگر اصلا تکلیف برگزاری المپیک مشخص شده که ما برای حضور در آن دغدغه سرمربی تراز اول داریم؟ در این صورت یک مربی نامدار، خردادماه بعد از سوپرلیگ روسیه در ایران با ارنج بازیکنانی که از قبل نامشان را برای حضور در المپیک رد کرده ایم، شق القمر می کند؟
با همه این ها باید اعتراف کنم که حقیقتا حضور آلکنو برای هر تیمی بویژه ایران غنیمت است، در توانایی فنی، مدیریت و شناخت او از والیبال جهان تردید نیست اما در شرایط وخیم اقتصادی که خط فقر ۱۰ میلیون تومان و دستمزد کارگر دو میلیون و خرده ای برآورد شده، پرداخت ماهانه چند صد میلیون تومان حقوق خالص به جز هزینه های جاری و ... آن هم به نرخ ارزی که هر روز سر به فلک می کشد، برای بسیاری حتی علاقه مندان دو آتیشه والیبال چون من سخت مقبول می افتد.
امیرداود کمالی