کمتر کسی در ورزش حضور دارد که بخواهد نقش وزارت ورزش را در بسیاری از مشکلات و ناکارآمدی ها انکار کند. اما در خصوص حاشیه های ایجاد شده در نمایشگاه تجهیزات ورزشی باید اذعان کرد اینبار حق با وزارت ورزش است و این نهاد هیچ دخالتی در موضوع نداشته است. در واقع حضور مدیران ورزشی در این نمایشگاه صرفا به دلیل دعوتی بوده که از آنان بعمل آمده بود.
طی سال های اخیر یک سر اتفاقات ورزش کشور به وزارتخانه مربوطه وصل می شد. این اتفاقات و مشکلات در گذر زمان به اندازه ای افزایش یافته که باعث تعجب خواهد بود اگر مسئله ای رخ دهد و این وزارتحانه در آن نقشی نداشته باشد! مثل معروفی بود که در گذشته می گفتند همه راهها به روم ختم می شود. اکنون نیز همه راه های ورزش به سئول ختم می شود چراکه نمایشگاه دائمی هم در خیابان و مجاورت وزارت ورزش و جوانان قرار دارد.
ممکن است این مجاورت باعث تردید هایی در رابطه با حق همسایگی ایجاد کند اما حداقل در مورد اخیر می توان شهادت داد وزارت ورزش تاثیری بر نمایشگاه نگذاشته بود با این وجود نمایشگاه مذکور با زرنگی برخی چهره های ناآشنا به مسائل فرهنگی ورزشی که در فدراسیون هایی مانند همگانی حضور دارند تلاش کردند اهداف خود را پیش ببرند. واقعیت آن است که ما در این سال ها عادت کرده ایم ریشه بسیاری از مسائل را در افرادی که در وزارت ورزش حضور دارند بجوییم. دست به سر کردن برانکو، شفر، پول های مفقود شده استراماچونی، بی ثباتی تیم ها و مدیریت باشگاه ها، اعزام کارمند به فدراسیون ها، شائبه مهندسی انتخابات، سپرده شدن سمت های مهم اماکن و مدیریت ها به نزدیکان این نهاد، ابطال انتخابات و مشکلات اقتصادی از آن جمله است. شاخص ترین نمونه سوء مدیریت این دوران هم با پرونده ویلموتس و نقش موثر و یا منفعل وزارتخانه در این مسئله بود که بحث برانگیزترین پرونده تاریخ ورزش را رقم زد. این شائبه ها به قدری افزایش پیدا کرده که چه بسا در آینده لغو اردوها و گسترش کرونا را هم به گردن این نهاد انداخته شود!
با تمام این اوصاف صادقانه باید گفت در مسئله و اتفاقات نمایشگاه تجهیزات ورزشی، وزارت ورزش دخالت مستقیمی نداشته است. البته این حاشیه ها مختص نمایشگاه مورد نظر نبوده و کم و بیش دامن گیر اغلب نمایشگاه های کشور بوده است. در نمایشگاه کتاب و در بخش ناشران کتب کنکوری هم برخی ناشران از دختران و پسران با لباس های متحدالشکل زرد یا قرمز بهره می برند تا مخاطبان بیشتری جلب کنند. در نمایشگاه چرم، رنگ، لوازم ساختمانی و ... هم استفاده ابزاری و نمایشی، مشکلات فراوانی ایجاد کرد که در این مختصر قابل بیان نیست. بدیهی است ضعف مدیریتی در تمام نمایشگاه ها وجود دارد و نباید دنبال مقصر باشیم. مواردی از این دست معمولا به سبب فقدان مدیریت کلان رخ می دهد و نمی توان یک نفر را در آن مقصر دانست.
در خصوص شدت واکنش ها به نمایشگاه تجهیزات ورزشی گویا مشکل اصلی به نیت برگزار کنندگان و شرکت های حاضر در این نمایشگاه باز می گردد و در درجه بعدی عدم توجه به مسائل فرهنگی به حواشی دامن زده است. به عنوان مثال در نمایشگاه کتاب چنین حاشیه هایی بزرگ نمی شود زیرا اساس نمایشگاه کتاب بر محور فرهنگ استوار است و ضعف ها و حاشیه ها زیر سایه گستره فرهنگی آن فراموش می شود. اما فراموشی بخش فرهنگ، معضل غیر قابل انکار جامعه ورزش است.
در ورزش توجه بیش از اندازه به فرهنگ نوعی اتلاف وقت و کار بیهوده محسوب می شود. برای مثال به نشست های فرهنگی در این دوران نگاه کنید که چند رئیس فدراسیون و مدیر ورزشی در این نشست ها حضور پیدا کردند؟ بی تردید این مدیران به حضور در چنین مراسمی احساس نیاز نمی کنند. ثمره این بی توجهی را هم عملا در شرایط فعلی ورزش می توان مشاهده کرد.
سخن آخر اینکه بی توجهی افراد جامعه نسبت به تندرستی و سلامت موجب شده تا تجهیزات و لوازم ورزشی محدود به لوازم بدنسازی و پودرهای مکمل شود. این روزها در هر کوی و برزن باشگاه بدنسازی تاسیس شده و در هر سوپرمارکت و داروخانه ای هم محصولات نیروزا به فروش می رسد. بی توجهی نسبت به اصل ورزش و همگانی کردن آن شرایطی فراهم ساخته تا بسیاری از افراد جامعه ورزش را نه برای تندرستی بلکه برای اهداف دیگر انتخاب کنند. برای برون رفت از چنین فضایی لازم است فرهنگ ورزش و پیامدهای جامعه تندرست باز تعریف شود.
حسین محمدی