تفاوت بسیار بارز در نحوه برگزاری این دو رویداد، «دهکده ورزشکاران» است که در بازیهای آسیایی بحرین وجود نداشت. ممکن است در نگاه اول وجود دهکده ورزشکاران موضوعی زیرساختی تصور گردد که عدم وجود آن تنها مشکلات و پیامدهای لجستیکی و حمل ونقل را به کمیته برگزاری و شرکتکنندگان تحمی نماید. برخی برگزارکنندگان نیز ممکن است برای تسهیل روند آمادگی خود برای برگزاری رویدادهای بزرگ ورزشی ترجیح بدهند، با به جان خریدن برخی مشکلات لجستیکی، رویدادها را با استفاده از امکانات اقامتی و هتلها در سطح شهرها و کشور خود برگزار نمایند.
حال آنکه در نگاهی دیگر، باید اذعان داشت که عدم وجود دهکده ورزشکاران در رویدادهای قارهای یا جهانی، تیمهای ورزشی و شرکتکنندگان در بازیها را از تجربهای به غایت جذاب و شگرف محروم میسازد. بی هیچ اغراق، دهکده ورزشکاران و تجربه زیستن در آن، تجربه زیستن در آرمانشهری را به ذهن متبادر میسازد که در آن دیگر خبری از تبعیض و تعصب نیست. زندگی در کنار مردمانی با فرهنگها و خردهفرهنگهای متفاوت و گوناگون که نه تنها تفاوتهای یکدیگر را تاب میآورند، به دیده احترام نیز به آن مینگرند. دیگر فرقی نمیکند رنگ پوست تو چیست، سیاهی یا سفید، زبان و باور و فرهنگت چه تفاوتی با آن دیگری دارد که در ساختمان کناری ساختمان محل اقامت تو ساکن است و هر صبح به تو با زبان خودش سلام و خوش و بش میکند.
در دهکده ورزشکاران تفاوت در زبان و فرهنگ را سعی میکنی با لبخند و برقراری ارتباط و ایجاد تعامل جبران کنی و دیگر فرقی برایت ندارد که آن ورزشکار یا مربی که در میز کناری رستوران در کمال آرامش و احترام نشسته، اهل کدام کشور است، از آسیا آمده یا اروپا، به باورهای تو ایمان دارد یا نه.... اینها دیگر برایت کمترین اهمیت را دارند. آنچه اهمیت دارد، اصول انسانی و اخلاقی است که همزیستی و گفتوگوی میان فرهنگها و ملتها را امکانپذیر ساخته است. این گوشه و جلوهای از شکوه زندگی در دنیایی آرمانی و سرشار از صلح و آرامش است. بنابراین اهمیت دهکده ورزشکاران خود را بیش از پیش نشان میدهد، چراکه امکان داشتن و تجربه زیست مسالمتآمیز با سایر انسانها را میسر میسازد.
در این مکان است که اهمیت فرهنگی المپیک و رویدادهای ورزشی قارهای و جهانی خود را آشکارا به رخ میکشد. آنچه در همزیستی و احترام متقابل در دهکدههای ورزشکاران تجربه میشود، تنفس و زیستن در فضایی است که بی شباهت به آن مدینه فاضله و آرمانشهری نیست که انسان از روزگار ارسطو و افلاطون در جستجوی آن بوده است. اگرچه تحقق آرمانشهر به مفهوم واقعیتی آرمانی و بی هیچ کم و کاستی تحقق ناپذیر بنماید، اما فرصت زیستن در دهکده بازیها تجربه مغتنمی است که عدم وجود دهکده ورزشکاران در رویدادها و بازیها ورزشکاران و نمایندگان کشورهای شرکت کننده را از این تجربه ناب محروم میسازد.
به قلم فرناز سربندی