شاید مناسب باشد که در حال و هوای امروز ورزش از ویلموتس و آرزوهایش بنویسیم اما از آنجا که در یادداشتی دیگر به آن پرداختیم می خواهیم راجع به یکی دیگر از به آرزو رسیدگان در ورزش که باید مدیون مسعود سلطانی فر باشد، بنویسیم.
بعد از مدت ها وقفه و گماردن سرپرست برای فدراسیون تنیس و تلاش های ایشان سرانجام انتخابات این فدراسیون برگزار و چنانکه پیش بینی می شد فردی از بهزیستی با مدرک پرستاری یعنی آقای عزیزی به عنوان رئیس انتخاب شد تا او هم به آرزوی خود برسد. در این راه تلاش های بسیاری از طرف دست اندرکاران شد که در ذیل به آن ها خواهیم پرداخت اما یک نکته در این خصوص توسط برخی مخالفان آقای عزیزی مطرح شد که قابل بحث است.
همانطور که می دانید برادر ایشان نماینده سابق مجلس بودند و به خاطر پاره ای از مسائل اقتصادی بازداشت و راهی زندان شدند. عده ای خواستند تا آن را بهانه ای برای عدم حضور آقای عزیزی کنند که خوب پاسخ این بود که نباید گناه برادر را به پای برادر نوشت. حرفی درست و سخنی صحیح که هیچ کس منکر آن نیست اما و صد اما این مشروط به آن است که از نام و نفوذ آن برادر هم استفاده نشده باشد. اگرکسی به خاطر برادر کسی بودن مقام و منصبی را گرفت نباید توقع داشته باشد که اگر فردا مشکلی برای سفارش کننده پیش آمد او در امان باشد. بحث این است که آقای عزیزی به خاطر شایستگی به سمت مدیرکلی در وزارت ورزش منصوب شدند یا به دلیل سفارش برادر اگر دلیل شایستگی بوده که نباید به آتش برادر بسوزد و اگر به خاطر وعده های برادر بوده، آنگاه ایشان همانگونه که نوش های برادر را تحمل کردند حالا باید نیش ها را هم طاقت بیاورند.
حالا هرگاه رئیس فدراسیون مصاحبه کنند یا در جمعی حضور پیدا کنند مردم بی اختیار به یاد برادر ایشان خواهند افتاد که این مطلقاً به نفع نماینده سابق نیست چون همیشه مقابل انظار قرار خواهد گرفت اما شایعاتی مطرح است که تلاش هایی برای انتخاب آقای عزیزی صورت گرفته است و این سمت برای ایشان آسان به دست نیامده است. از جمله این موارد که امیدواریم پاسخ مثبتی بگیریم تا رفع شائبه شود عبارتست از:
-می گویند نماینده مربیان باید از کسانی باشند که سابقه سرمربی گری در تیم ملی یا رده های سنی را داشته باشند در حالی که فرد منتخب چنین نبوده است.
-می گویند دو باشگاه انتخاب شده مستأجر بوده اند و حتی باشگاه آپادانا اصفهان را تغییر دادند تا باشگاه دیگری را جایگزین کنند در حالی که باشگاه هایی داریم که مالک یا قدیمی هستند مانند باشگاه انقلاب و استقلال.
-می گویند علی رغم ثبت نام ایشان آقای عزیزی از سمت خود در وزارت ورزش و جوانان استعفا ندادند که این امر خود می تواند دلیلی باشد بر حمایت وزارتخانه. آیا بهتر نبود ایشان استعفا می دادند تا این شائبه مطرح نشود که بعضی از جلسات در وزارتخانه تشکیل شده است؟
-می گویند صبر کنید تا ایشان دبیر خود را معرفی کنند آنگاه بسیاری مسائل عیان خواهد شد. به هرحال به آقای عزیزی به خاطر رسیدن به آرزویشان تبریک می گوییم و امیدواریم ایشان قدرشناس کسانی که برای رای آوردنشان زحمت کشیدند باشند!
می ماند این نکته که حالا چه کسی باید ناظر بر تحقق وعده های داده شده توسط ایشان در مجمع باشد که جامه عمل می پوشاند یا خیر. همان ها که تلاش کردند تا او رئیس شود یا کسان دیگری.