فتانه هادوی یکی از ورزشکاران کشورمان است که علاوه بر پرداختن به رشته های مختلف ورزشی، همزمان در امر تحصیل نیز یکی از موفق ترین ورزشکاران نسل خود بود تا جایی که بعد از دوران قهرمانی، به تدریس در دانشگاه روی آورد. به مناسبت سالروز تولد هادوی، گفتگویی با وی داشتیم که آن را مشاهده می کنید.
از سالهای ابتدایی زندگی تان بگویید. چه زمانی به ورزش روی آوردید؟
×من هم مثل تمام خوزستانی، در محیطی متولد شدم که از دوران کودکی با ورزش رشد کردم. در روز 2 مرداد 1335 متولد شدم در حالی که در خانه مان به جز من یک برادر بزرگ تر و یک خواهر کوچک تر از من نیز بودند. در کودکی مثل سایر همسن و سالانم در آبادان به شنا می پرداختم. در آن روزها تمام کودکان آبادانی ها شناگر بودند. بعد از آن هم ورزش را در مدرسه ادامه دادم.
در محیط پیرامون خود، مشوقی در ورزش نداشتید؟
پدرم کارمند عالیرتبه وزارت دارایی در خرمشهر بود و مادرم مدیر مهد کودک وابسته به سازمان بهزیستی در آبادان. مشوق اصلی من هم مادرم بود که خودش به بسکتبال و ینگ پنگ می پرداخت. خود من هم در مدرسه"رویا صادق" درس خواندم که به شدت ورزشکارپرور بود و هر کسی که در رشته ای استعداد داشت، شکوفا می شد و در مدرسه از او حمایت می گردید.
شما بیشتر به عنوان یک بسکتبالیست شناخته می شوید تا شناگر؛ تا چه زمانی شنا را ادامه دادید؟
×در سال 1348 با تیم خوزستان قهرمان مسابقات کشوری شدم و خودم نیز در 4 ماده شنا عنوان اول را کسب کردم. از دوران دبیرستان بود که بسکتبال را هم شروع کردم و تا سال 1353 هر دو رشته را ادامه می دادم. تا جایی که در بازیهای آسیایی 1974 تهران قرار بود که در هر دو رشته شرکت کنم. اما گفتند که باید یکی از تیمها را انتخاب کنی و من بسکتبال را انتخاب کردم.
چرا بسکتبال؟
در آن زمان اطلاعاتی علمی درباره ویژگی های درونی یک ورزشکار نداشتم و مثلا نمی دانستم درون گرا هستم یا برون گرا. اما احساس می کردم که تحمل باخت در رشته های انفرادی برایم دشوارتر است. به همین خاطر بود که تصمیم گرفتم در قالب تیم قرار بگیرم و چنین شد که تیم ملی بسکتبال را انتخاب کردم. از دبیرستان در این تیم حضور داشتم و چنین بود که در اولین حضور بسکتبال در بازیهای آسیایی من هم از بازیکنان ایران بودم.
درباره حضورتان در بازیهای آسیایی بگویید. چه احساسی داشتید؟ الان با یادآوری خاطرات آن روزها چه حسی دارید؟
×بازیهای آسیایی رویدادی بسیار بزرگ بود و به نظر من شرکت در مسابقاتی چون المپیک و بازیهای آسیایی نقطه عطف زندگی یک ورزشکار است. جمع شدن ورزشکاران مختلف از کشورهای گوناگون چنان باشکوه بود و حتی امروز هم وقتی چشمانم را می بندم و یاد آن روزها می افتم لبخند به لبم می نشیند و روحیه می گیرم. یادم می آید در سلف سرویس دهکده بازیها، غذاهای مختلفی وجود داشت. یکی دوغذای ایرانی و چند غذای بین المللی. در هنگام غذا خوردن مربیان تیم های شرقی آسیا را می دیدیم که شیشه هایی حاوی یک ماده ناشناس به رستوران می آورند و به تک تک نفرات تیم های خود از محتوی شیشه ها می دهند. نمی دانستیم غذایی بومی بود تا ورزشکاران حال و هوای کشور خود را فراموش نکنند یا این که حاوی داروهای تقویتی بود؟
یادگاری خاصی هم از مسابقات 1974 تهران دارید؟
×در این مسابقات تیم ژاپن به تمامی شرکت کنندگان دیگر تیم ها، ساک های مارک تایگر، کفش، گمکن و بلوز هدیه داده بود که روی ساکهای اهدایی تیم ایران، آرم ایران هم دیده می شد و همه ما تا سالهای سال این یادگاری های باارزش را نگه داشتیم.
بسکتبال ایران در این مسابقات چهارم شد. انتظار این مقام را داشتید؟ یا این که کسب چهارمی آسیا غیرمنتظره بود؟
× در بازیهای آسیایی تهران مربی رومانیایی ما مردی واقع بین بود. " شیرالیو" می دانست که هر تعداد تیمی در رقابت ها حضور پیدا کنند، ما در هر شرایطی پایین تر از چین، کره جنوبی و ژاپن قرار می گیریم. او ما را برای چهارمی بازیها آماده کرد و ما هم مقام چهارم را کسب کردیم که نقطه اوجی برای بسکتبال ملی ما بود.
قبل از بسکتبال زنان والیبالیست ایران در رقابت های بین المللی شرکت کرده بودند. بسکتبال در آن روزها در مقایسه با والیبال چه شرایطی داشت؟ در ادامه شرایط بسکتبال چگونه پیش رفت؟
×والیبال خیلی از ما جلوتر بود و بسکتبال تازه داشت خود را پیدا می کرد. طی چهار سال بعد هم نمی دانم چرا فعالیت هایمان برای بازیهای آسیایی بانکوک ادامه پیدا نکرد. من هم در تیم ملی جوانان و هم در تیم ملی بزرگسالان حضور داشتم و در هر دو تمرینات زیادی انجام داده بودیم اما به ناگاه این تمرینات و اردوها متوقف شد و بسکتبال به این ترتیب به سیر صعودی خود ادامه نداد.
شما در روزگاری ورزش می کردید که اوج فعالیت آموزشگاهها و دانشگاهها در ورزش بود. سطح رقابت های آموزشگاهی آن زمان چگونه بود؟
در دوران دانشگاه علاوه بر بسکتبال به دوومیدانی هم می پرداختم و علاوه بر بسکتبال، در مسابقاتی چون پرش ارتفاع، پرش طول و دوی 400 متر امدادی دانشگاهها نیز عنوان قهرمانی را از آن خود ساختم. زمانی که ما تحصیل می کردیم مسابقات آموزشگاهها رونق فراوانی داشت و اکثر ملی پوشان رشته های مختلف از آموزشگاهها به تیم ملی دعوت می شدند. در مسابقات دانشگاهی نیز شرایط به همین شکل بود و اکثر قهرمانان ملی را در رقابت های دانشگاهی نیز می دیدیم.
( ادامه دارد)
اعظم ستوده نیا