فوتبال ، این پدیده اجتماعی که زمانی انعکاس احساسات یک ملت بود ، امروز به ابزاری برای منافع شخصی و قدرت طلبی سیاسیون بدل شده است . مردمی که روزگاری برای هر پیروزی سر از پا نمیشناختند ، حالا از کنار این اتفاق بزرگ ، با بیتفاوتی عبور میکنند . نه از آن هیجان خبری هست ، نه از آن همبستگی ملی که فوتبال را به پدیدهای فراتر از ورزش تبدیل میکرد . اما چرا ؟ چرا فوتبالی که همیشه زبان گویای مردم بود ، حالا دیگر طنین شادی در دلهایشان نمیاندازد؟
پاسخ را باید در بحرانهای عمیق اجتماعی و اقتصادی جستوجو کرد . در فقر و نابسامانیای که زندگی مردم را به حدی سخت کرده که حتی بزرگ ترین پیروزی های ورزشی هم مرهمی بر دردهایشان نمیشود . فوتبال همیشه فراتر از 90 دقیقه بازی بوده است ؛ آیینهای از جامعه که حالا غبار خستگی ، ناامیدی و سرخوردگی بر آن نشسته است . این بیتفاوتی تنها حاصل یک بحران نیست ، بلکه نتیجه سال ها بیتدبیری و سوء مدیریت کسانی است که مدعی اخلاق و انسانیت بودند اما مردم را در تنگنای معیشتی رها کردند . زمانی ، فوتبال محل تجلی غرور ملی بود ، اما امروز برای بسیاری به صحنهای برای نمایش قدرت و بهره برداری سیاسی تبدیل شده است . مسئولانی که باید برای سربلندی این ملت تلاش میکردند ، حالا از هر فرصتی برای تبلیغ خود و سرپوش گذاشتن بر بحرانهای واقعی جامعه بهره میبرند . فوتبال دیگر بهانهای برای شادی نیست ، بلکه نمایشی است که مردم تماشایش میکنند ، اما باورش ندارند . این که مردم پس از صعود ، دیگر به خیابانها نمیآیند ، فریاد نمیزنند و شادی نمیکنند ، نه از سر کم ارزشی فوتبال است، نه از بی علاقگی به تیم ملی ، بلکه نشانهای از زخم های عمیقی است که دیگر با هیچ پیروزیای التیام نمییابد . وقتی مردمی که روزی با هر گل از جا میپریدند ، حالا بیاعتنا از کنار موفقیت تیمشان عبور میکنند ، باید فهمید که چیزی در این میان شکسته است . چیزی که با هیچ نمایش رسانهای و شعارهای کلیشهای قابل ترمیم نیست . آن شب هایی که خیابان ها تا صبح غرق در هیجان بود ، حالا در سکوتی سنگین فرو رفته است . نه از آن فریادهای " ایران ، ایران " خبری هست ، نه از آن بوق هایی که تا سپیده دم خاموش نمیشدند . فوتبال، که زمانی انعکاس امید و هیجان این مردم بود ، حالا تنها یک تصویر از گذشتهای است که دیگر باز نخواهد گشت . اما آیا گوش شنوایی هست که این سکوت سنگین را بشنود؟ آیا کسی در میان این همه مدعی ، درد و رنج این مردم را درک میکند؟ بعید است ، چراکه برای آنها همیشه " *مرغ یک پا دارد* " و حقیقت را فقط آن گونه که خود میخواهند ، میبینند .
✍️ *ولید صفری*