امروزه وزن بدن یکی از چالشهای زندگی بسیاری از زنان است. این روز سعی دارد تا سلامتی را جایگزین کلیشههای اشتباه و ایدهآلهای غلط در مورد وزن زنان کند.
مسئله وزن بدن، به ویژه در میان زنان، یکی از موضوعات حساس و مورد توجه در جوامع مدرن است. این توجه به وزن نه تنها ناشی از مسائل سلامتی است، بلکه تحت تأثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی و روانی نیز قرار دارد.
در ایران، مسئله توجه زنان به وزن بدنشان با تأثیر از تغییرات جهانی و در عین حال مختصات فرهنگی و اجتماعی داخلی همراه شده است. هرچند دغدغه وزن و ظاهر در بسیاری از کشورهای جهان مشترک است، اما در ایران به دلیل ترکیب فشارهای اجتماعی، هنجارهای فرهنگی و تأثیرات جهانیشدن، این موضوع ابعاد متفاوتی پیدا کرده است.
در این نوشتار، سعی شده به بررسی علل و پیامدهای تفکر زنان در مورد وزن بدنشان و راهکارهای ارتقای نگرش مثبت به بدن پرداخته شود.
از علل توجه زنان به وزن بدن می توان به مواردی با اهمیت و قابل توجه اشاره داشت:
استانداردهای زیبایی اجتماعی: رسانهها و فرهنگ عامه، استانداردهای خاصی از زیبایی را تبلیغ میکنند که اغلب شامل داشتن بدنی لاغر و متناسب است. این فشار اجتماعی باعث میشود بسیاری از زنان خود را با این استانداردها مقایسه کنند و احساس نارضایتی و حتی حس تن شرمی داشته باشند.
تأثیر رسانهها: تصاویر مدلها، بازیگران و افراد مشهور که اغلب با عملهای زیبایی، ویرایش و فیلترهای دیجیتال همراه هستند، تصویری غیرواقعی از زیبایی را نمایش میدهند. این مسئله میتواند باعث کاهش اعتمادبهنفس زنان در مورد بدنشان شود.
عوامل روانی: اضطراب، افسردگی و اختلالات روانی چون عزت نفس ضعیف میتواند به نگرانیهای غیرواقعی در مورد وزن منجر شوند. بسیاری از زنان وزن بدن خود را معیاری برای موفقیت، ارزشمندی یا جذابیت میدانند.
فشار اجتماعی و خانوادگی: در بسیاری از جوامع کنونی، زنان از کودکی القای باورهای نادرست در خصوص زیبایی و تحت فشار برای داشتن وزن ایدهآل قرار میگیرند. این فشار میتواند از طرف خانواده و دوستان اعمال شود.
در فرهنگ ایرانی، زیبایی زنان همواره مورد توجه بوده است. در گذشته، معیارهای زیبایی بیشتر بر جذابیت طبیعی و تندرستی متمرکز بود، اما در دهههای اخیر، با گسترش فرهنگ مصرفگرایی، ظاهرآرایی و تأثیر رسانههای غربی، معیارهای جدیدی مانند لاغری شدید بهعنوان استانداردهای زیبایی مطرح شدهاند که آن را می توان در دسته هنجارهای فرهنگی و سنتی حال حاضر قرار داد. تبلیغات ماهوارهای، محتوای شبکههای اجتماعی، و حتی تولیدات داخلی سینما و تلویزیون، تصاویری از زنان با بدنهای لاغر و متناسب به نمایش میگذارند که تأثیر قابلتوجهی بر زنان ایرانی گذاشتهاند. حضور مدلها و اینفلوئنسرها در فضای مجازی نیز این نگرش را تشدید کرده است و نقش رسانه در این زمینه بسیار پررنگ است. در بسیاری از خانوادههای ایرانی، زنان بهویژه در آستانه ازدواج یا پس از آن با فشارهایی در مورد وزن و ظاهر خود مواجه میشوند. اصطلاحاتی مانند “خوشاندام بودن” یا “اندام ایدهآل” و یا اتمسفر حاکم بر سالنها و کلینیکهای زیبایی با تاکید بر کلمه زیبایی و زیبا جویی به عنوان خرده فرهنگ با فشار اجتماعی و خانوادگی در میان معیارهایی برای قضاوت درباره زنان تبدیل شده است. پیامدهای منفی این نگرش باعث شده شاهد اختلالات غذا خوردن به واسطه نارضایتی از وزن بدن باشیم که خود را به صورت بیاشتهایی عصبی یا پرخوری عصبی نشان می دهد. مطالعات نشان دادهاند که شیوع اختلالات خوردن مانند بیاشتهایی عصبی و پرخوری عصبی در ایران بهویژه در میان جوانان و نوجوانان در حال افزایش است، از طرفی احساس نارضایتی از بدن میتواند به کاهش اعتمادبهنفس و احساس ناکافی بودن در محیطهای اجتماعی یا حرفهای منجر شود. تلاشهای مداوم برای کاهش وزن، مانند رژیمهای سخت یا ورزش بیشازحد، میتواند سلامت جسمانی بانوان را به خطر بیندازد و باعث بروز مشکلات قاعدگی و عصبی نیز گردد. تفکرات منفی مداوم در مورد بدن میتواند مشکلاتی مانند اضطراب، افسردگی و استرس را افزایش دهد. زنان ایرانی که نتوانند با معیارهای زیبایی رایج سازگار شوند، ممکن است احساس سرخوردگی، ناکافی بودن یا طردشدگی اجتماعی را تجربه کنند.
در جامعهای که ظاهر به شکل افراطی بر باطن و اخلاق چیرگی یابد و بهویژه در مورد زنان تاکید کند است، پیامدهای مخربی در پی خواهد داشت و ممکن است زنان احساس کنند که ارزش آنها صرفاً به زیبایی و ظاهرشان گره خورده است و برای مقابله روشهای مختلفی را امتحان کنند.
آمارها گویای آنست که در کشورمان میزان تقاضا برای جراحیهای زیبایی، از جمله عملهای مرتبط با کاهش وزن، مانند لیپوساکشن یا جراحی معده، بهطور چشمگیری آن هم بدون هیچ گونه مشاوره تخصصی و مجوز افزایش یافته است.
بررسی مقایسهای اهمیت وزن بدن در زنان ایران و جهان
بر اساس پژوهشهای جهانی، حدود ۶۰-۷۰درصد از زنان در کشورهای غربی احساس نارضایتی از بدن خود دارند. در آمریکا و اروپا، ۵۰ درصد زنان بهطور مرتب رژیم میگیرند تا به “وزن ایدهآل” برسند.
این طیف از پژوهشها در ایران نشان میدهد که حدود ۵۰-۷۰ درصد زنان از وزن و ظاهر بدن خود ناراضی هستند. تأثیر فرهنگ سنتی همراه با نفوذ رسانههای غربی باعث شده است که زنان ایرانی همواره خود را با استانداردهای متناقض مقایسه کنند؛ از یک سو تأکید سنتی بر تندرستی و از سوی دیگر فشار رسانهای برای لاغری.
بر اساس آمار جهانی، حدود ۹ درصد جمعیت جهان از نوعی اختلال خوردن رنج میبرند. این آمار در میان زنان جوان (۱۵ تا ۲۵ ساله) به بیش از ۲۰ درصد میرسد.
مطالعات نشان میدهند که نزدیک به ۱۰ درصد زنان ایرانی، بهویژه در شهرهای بزرگ مانند تهران، دچار اختلالات خوردن هستند. هرچند این میزان کمتر از میانگین جهانی است، اما روند افزایشی آن، بهویژه در میان دختران نوجوان و زنان جوان، نگرانکننده است. افزایش آگاهی نسبت به این اختلالات در ایران همچنان محدود است و بسیاری از موارد شناسایی یا درمان نمیشوند.
در سطح جهانی، القائات رسانههای اجتماعی چون اینستاگرام، تأثیر زیادی بر نگرش زنان به بدن دارند. مطالعهای نشان داد که ۸۷ درصد از زنان جوان پس از تماشای تصاویر مدلها در اینستاگرام احساس نارضایتی بیشتری از بدن خود داشتند.
در ایران، شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، تلگرام و تیکتاک به شدت بر نگرش زنان تأثیر میگذارند. تصاویر اینفلوئنسرها و تبلیغات محصولات لاغری باعث شده است که زنان ایرانی نیز فشار مشابهی را تجربه کنند. با این حال، محدودیتهای فرهنگی باعث شده که تأثیر رسانهها در ایران، در مقایسه با کشورهای غربی، کمی متفاوت و ترکیبی از ارزشهای سنتی و مدرن باشد.
در سطح جهانی، جراحیهای زیبایی مرتبط با کاهش وزن، مانند لیپوساکشن و جراحی معده، بهویژه در آمریکا، برزیل و کره جنوبی شایع است.
ایران یکی از بالاترین نرخهای جراحی زیبایی در جهان را دارد. علاوه بر جراحی بینی که مشهور است، تقاضا برای جراحیهای مرتبط با کاهش وزن مانند لیپوساکشن و جراحیهای کوچکسازی معده در حال افزایش است. بسیاری از این جراحیها ناشی از فشار اجتماعی برای دستیابی به “اندام ایدهآل” است.
در کشورهای غربی، نگرش به وزن بدن بهطور مستقیم با فرهنگ فردگرایی و استانداردهای زیبایی جهانی ارتباط دارد. در مقابل، در کشورهای شرقی مانند ژاپن و کره جنوبی، استانداردهای فرهنگی خاص، مانند تأکید بر بدن ظریف، نقش بیشتری دارد.
در ایران، فرهنگ سنتی بر تندرستی و زنانگی تأکید دارد، اما استانداردهای مدرن زیبایی، که اغلب از غرب الهام گرفتهاند، باعث بروز تضادهای فرهنگی شدهاند. این تضادها موجب شدهاند که زنان ایرانی همزمان تحت تأثیر انتظارات خانوادگی و فشارهای اجتماعی قرار گیرند.
اما چه باید کرد
زنان باید بدانند که تصاویر رسانهای اغلب غیرواقعی و ویرایششده هستند. خودمراقبتی توام با پذیرش بدن طبیعی و منحصربهفرد هر فرد میتواند گامی مهم باشد. بهجای تمرکز بر وزن یا ظاهر، باید بر سلامتی جسمانی و روانی تمرکز کرد. ورزش منظم، تغذیه سالم و خواب کافی از جمله عواملی هستند که به بهبود کیفیت زندگی کمک میکنند.
تمرین پذیرش خود و قدردانی از بدن بهعنوان ابزاری برای زندگی و انجام فعالیتها، میتواند نگرش مثبتتری ایجاد کند.
ایجاد محیطهایی که در آن زنان احساس پذیرش و حمایت کنند، میتواند به کاهش فشارهای اجتماعی کمک کند.
و در نهایت در پرتو تقویت نظام سلامت میتوان با آموزش اصولی و ارتقای سواد بدنی موجبات تغییر نگرش عمومی نسبت به استانداردهای زیبایی را رقم زد. از سوی دیگر با معماری فرهنگی و اشاعه معنویت در جامعه پدیدههای مذموم و ضدفرهنگی چون بدنهای نمایشی و ظاهر گرایی افراطی را محدود ساخت تا دختران و زنان بیش از پیش متوجه و تشویق شوند تا به جای مقایسه خود با دیگران، بر ارزشها و ویژگیهای منحصربهفرد خود تمرکز کنند.
به قلم دکتر بیتا بردبار
رییس انجمن ورزش زنان و خانواده کشور، استاد دانشگاه و فعال حوزه سلامت زنان
به مناسبت روز جهانی سلامت وزن زنان