در عملکرد ضعیف و رفتارهای غیر شفاف یک فدراسیون ورزشی، رد پای فساد دیده میشود که امری هشدار دهنده و قابل تامل است.
فساد در انتخابات مدیریت فدراسیونهای ورزشی، عامل ضد توسعهای محسوب میشود و پیامدهای گستردهای نیز بهمراه دارد که میتواند بر جنبههای مختلف این نهادها تاثیر بگذارد. کاهش اعتماد عمومی به فرآیندهای انتخاباتی، ذبح صلاحیت و شایستگی حرفهای، اتلاف بودجه و منابع، توزیع رانت، کاهش سطح رشد ورزشکاران و توسعه یک فدراسیون از جمله این جوانب است.
به باور نگارنده فساد در فدراسیونها از دو دریچه قانوننویسی و انتخابات آن نشات میگیرد. از این رو یکی از اشکال رایج و مصادیق بارز فساد در هنگامه انتخابات فدراسیونهای ورزشی، خرید و فروش آراست. این پدیده با پرداخت پول و کالاهای ارزشمند، وعده پست و مقام، سفرهای برون مرزی و باندبازی و ارادت سالاری تحقق مییابد.
این رفتار شوم زمانی پدید میآید که اعضای مجمع یک فدراسیون از جهانبینی اخلاقی فاصله میگیرند. به بیانی دیگر هنگامیکه اشخاص از مسئولیت اجتماعی خود غافل میشوند و از وظایف نظارتی خود عدول میکنند و با پیش فروش آینده ورزش کشور، مدارای شغلی و مصلحت اندیشی را جایگزین وظایف ذاتی خود مینمایند.
مداخلات نهادهای بیرونی ورزش و قدرت نفوذ آنها از دیگر اشکال فساد انتخاباتی فدراسیونها است که با حمایت از کاندیداهای خاص و جلوگیری از انتخاب عدهای دیگر شکل میگیرد.
این بدعت که طی سالهای اخیر فزونی یافته، با متوسل شدن به صاحبان منصب و قدرت در دستگاههای سیاسی و نظارتی [تا به مدد آنها ضعف و سستی خود را رفو کنند]، منجر به ورود افراد نااهل، غیر متخصص و ناشایست به اندرونی فدراسیونها میشود.
رابطه سالاری و به تعبیری داشتن نماینده در دیوان و دربار، سلامت انتخابات و در ابعاد بزرگتر کیفیت مدیریت و عملکرد یک فدراسیون را با چالش مواجه میسازد.
بنابر نظریه ِاتاتیسم که بر تمایل دولت حداکثری و مداخله آن در تمامی امور اشاره دارد، میتوان گفت که عطش سیری ناپذیری اهالی سیاست بر فتح قلههای مناصب اجتماعی و قیمومیت در نهاد ورزش، همواره خطر استقلال و اقتدار را در پشت دربهای سازمانهای ورزشی آماده نگه میدارد.
فرهنگ سازمانی ضعیف و غیر دموکراتیک یکی دیگر از سرپلهای نفوذ و زمینهساز فساد در فدراسیونهاست. از آنجا که رای دهندگان و اعضای مجمع عمومی، اسکلت فکری یک فدراسیون را شکل میدهند، رفتار آنها بر فرهنگ سازمانی اثر میگذارد.
بر پایه نظریه انتخاب عقلانی، فساد نتیجه انتخاب عقلانی افراد در شرایطی است که منافع شخصی را بر منافع عمومی ارجح میدانند. غفلت از پاسداری منافع عمومی و گسترش بی شرافتی شغلی، به افول اقتدار مجامع فدراسیونها میانجامد و فضا را برای بروز و ظهور مفسده مهیا میسازد.
در این شرایط اگر فرهنگ سازمانی حاکم بر آن فدراسیون، مبتنی بر اصول اخلاقی و دموکراتیک نباشد، رای دهندگان خود در موضع ضعف قرار میگیرند و قدرت و عملکرد نظارتی آنها به سهولت خریداری شده و رو به افول میرود.
از این رو بالاترین رکن یک فدراسیون که باید خواب را بر متخلفان آشفته سازد، به دلیل بده بستانها و حضور در چرخه فساد خود نقش دلال انتخابات یا سیاهی لشگر را ایفا میکند و بر غلظت آشفتگی اخلاقی و مدیریتی میافزاید.
امروزه پیشگیری و مقابله با فساد در ورزش امری مهم، تخصصی و ضروری بشمار میآید. بر همین اساس برای گشایش دروازههای شفافیت و جلوگیری از هدررفت منابع و بودجههای اختصاص یافته به ورزش [با توجه به کمبودها و محدودیتهای مالی ورزش کشور]، ایجاد نهادهای نظارتی مستقل و تخصصی در ورزش یکی از سیاستهای مقابلهای و موفقترین مدلها برای نظارت بر فرآیندهای انتخاباتی و مدیریتی فدراسیونهای ورزشی است.
برای آفت کُشی ورزش کشور که جهان اخلاقی آن فقیرتر از گذشته گشته، تشکیل و تقویت نهادهای نظارتی تخصصی که به مدل اروپایی شهره هستند و به عنوان مراجع بی طرف عمل میکنند یک راهکار مناسب است.
نیک میدانیم در جایی که رفتارهای انتخاباتی مبتنی بر منافع ملی نباشد، قطعا حکمرانی خوب هم تحقق نمییابد تا پاسخگوی نیازهای حال و آینده جامعه ورزش باشد.
به پشتوانه تجارب بینالمللی ورزش میتوان زخم ناسور فساد انتخاباتی فدراسیونها را از طریق تدوین مقررات و نظارت بر اجرای آنها درمان نمود.
اعضای مجامع فدراسیونهای ورزشی باید بپذیرند که یک انتخابات با وجود شفافیت و قوانین جامع و مانع است که اعتبار می یابد و راه را برای ورود افرادیکه سلامت دست و نفس دارند، هموار میسازد.
موازی با قوانین، امر نظارت است که نقش محوری و مکملی دارد. اگر نظارت بر انتخابات به درستی اجرا نگردد، بهترین قوانین هم به کاغذ باطله تبدیل میشوند و امیدی به عبور از تاریکی و هماوردی برای مقابله با کژرفتارها نیست.
یادداشتی از دکتر مجید خاتونی
دانش آموخته دورههای بینالمللی شفافیت و مبارزه با فساد در ورزش