از سوی دیگر و علی رغم اوصاف یاد شده، نامزدهای ریاست جمهوری هم اظهار نظر درخور توجهی در باب ورزش،گستره و اهمیت آن بیان نکرده اند. پدیده ای که میلیون ها نفر از هموطنان به نحوی از انحا با آن ارتباط مستقیم یا در مقام خانواده ارتباط غیر مستقیم دارند. بحث مربوط به ورزش و سلامت هم که جای خود دارد در چنین شرایطی، انتظار جامعه جوان و بخش اعظم مردم از نامزدهای محترم ریاست جمهوری این است تا در رابطه با ورزش و جوانان اظهارات صریح، روشن و مبسوطی داشته باشند اما آنچه در مناظرات مشاهده شد صرفا اشاراتی کوتاه و گذرا به این امر مهم بوده که ظاهرا آن هم کم و بیش چاشنی سیاسی داشت.
کم توجهی یا غفلت نامزدهای ریاست جمهوری نسبت به ورزش در حالی صورت گرفته که جمعی از اهالی ورزش اعم از چهره های سرشناس یا کمتر شناخته شده بطور پنهان و آشکار در ستاد نامزدها ششگانه مشغول به فعالیت اند و انصافا تلاش زیادی در تبلیغ به نفع نامزد مورد حمایت خود دارند.
بگذریم از اینکه برخی پیشاپیش از این نمد برای خود کلاه دوخته و پست و مسئولیت های ورزشی را به یکدیگر پیشکش می کنند. افرادی نیز از هم اکنون برای فتح صندلی های مهم خیابان سئول نقشه کشیده و رویای مدیریت بر کلان ورزش را در سر می پرورانند. در این میان به نظر می رسد آنچه که مورد کم لطفی واقع شده همانا خود ورزش است که گویا مطابق معمول در انتهای لیست اولویت ها قرار دارد و چشم انداز روشنی مبنی بر تحول و ارتقا در آن دیده نمی شود.
البته امیدواریم ما اشتباه کرده باشیم و رییس جمهور منتخبی که بزودی سکان اجرایی کشور را در دست خواهد گرفت نقشه راه درست درمانی برای ورزش داشته باشد. نسبت به افزایش بودجه، افزایش سرانه و فضای عمومی ورزش، کاهش هزینه ها، سهولت دسترسی به اماکن ورزشی، اهتمام به گسترش و همگانی کردن آن، شایسته سالاری، توجه به بخش جوانان یا منفک کردن آن از ورزش، تکمیل پروژه های نیمه تمام، مبارزه با هر گونه فساد و ناهنجاری و.. اهتمام و جدیت نشان دهد.
تجربه چند دهه گذشته نشان داده دولت های وقت آنطور که لازم بوده اراده کافی جهت تحقق موارد گفته شده از خود نشان نداده اند حال باید ببینم با توجه به وعده های فراوان جهت بهبود اوضاع آیا ارتقا جایگاه و موقعیت ورزش نیز در دستور کار رییس جمهور منتخب و دولت آینده قرار خواهد گرفت یا خیر؟
به قلم محمدرضا کاظمی