ورزش در ایران عملا متولی حوزه هایی متفاوت با سایر نقاط جهان است. مسئولیتهای فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی که به ورزش ایران تحمیل شده عملا تناسبی با اختیارات و حتی تکالیف آن ندارد.
المپیک ۲۰۲۰ توکیو با همه مصائب کرونا در حال برگزاری است اما کاروان ورزشی ایران بیش از آنکه طلایه دار اخلاق و امید و الگوی تلاش و مبارزه باشد، درگیر حواشی شده است.
ذوق زدگی مجموعه عوامل درگیر از یک برد در کنار تلاش های خنده دار برای توجیه یک باخت عملا حلاوت لذت بردن از ماهیت ورزش را از جامعه دریغ می کند.
مسأله ساده است. هنگامی که عزت و شرف و مانیفست فرهنگی و حتی اقتدار سیاسی یک کشور را به بردهای ورزشی گره می زنیم، در زمان باخت یک جوان ورزشکار نیز ملتی را در هم می شکنیم، حال آنکه چنین رویکرد ذاتا سوسیالیستی در بسیاری از کشورهای جهان منقضی شده است.
امروزه نخبه های ورزشی به عنوان پدیده های فراملی از محبوبیت فرامرزی برخوردارند و مثلاً هیچکس رونالدو را به خاطر پرتغالی بودنش دوست ندارد یا موفقیت های او را مثل تریبون های داخلی مصداق اهتزاز پرچم کشور پرتغال تفسیر نمیکند.
آری اگر امروز کاروان ورزشی ایران نشاط لازم را ندارد و نتایج نمایندگان ایران در المپیک حال ملت را خوب نمی کند، حتما رویکرد اشتباه ما را نسبت به پدیده ورزش یادآور می شود.
اگر امروز حتی از بردن نام کیمیا علیزاده در رسانه ملی معذوریم، حتما در بلند خواندن نامش در المپیک قبل دچار اغراق شده بودیم که کسب مدال او را مبین توسعه یافتگی جامعه زنان ایران قلمداد کردیم و از یک دختر ۱۸ ساله الگو ساختیم.
ورزش این پدیده فراگیر جهانی ماهیتی غیر از سیاست و فرهنگ و ارزش های مذهبی دارد و اگر چه بر تمام این ها اثرگذار است اما تا زمانی که با نگاه ابزاری و نه ساختاری دیده شود، نمیتواند به باروری ارزش های نهادینه شده در خود برسد.
ورزش نه تنها ابزاری برای رویارویی ملت ها و تحمیل برتری آنان نیست، بلکه ساختاری جهت تحکیم دوستی ها، بهره وری اقتصادی، کرامت انسانی و پاسداشت از ارزش های والایی چون سختکوشی، تلاش، تمرین، هدفمندی، احترام به قوانین، برابری، صلح و اخلاق ورزشی است.
بیایید یکبار برای همیشه از نگاه کارکردی به ورزش دست برداریم و اگر یک دختر شطرنجباز با حجاب کامل یا بی حجاب در رویدادی شرکت کرد، او را نماینده یک ملت معرفی نکنیم چنان که میلیون ها ورزشکار در جهان مثل هنرمندان و دانشمندان و صنعتگران صرفا خود را نمایندگی می کنند و لزوما معرف هویت یک ملت، کشور یا نظامهای اجتماعی و سیاسی نیستند.
بیایید از ماهیت ورزش و نه منافع پیش بینی شده آن لذت ببریم. شور و هیجان و مبارزه تا آخرین لحظه شمشیربازان تا همدلی بسکتبالیست ها را فارغ از نتایج ارج بنهیم و بدانیم تداوم رویکرد نتیجه گرایی همواره به تضعیف بنیادی منجر خواهد شد که خود ما آن را به یک برد ورزشی گره زده ایم. چنان که تعداد شکست های تمام کاروان های کشورهای حاضر در المپیک بیشتر از پیروزیها و کسب مدال آنان است.
به قلم: امیرداودکمالی