این امر گاه در ستایش استعداد و وصف مهارتهای ورزشکاران، مربیان و تیمها بوده و گاه در تحسین و قدردانی از تلاشها و پاداش خدمات و دستاوردها و نیز در هویتمندی یک باشگاه و هواداران ورزشی به کار گرفته میشود. از کرانه دیگر به قصد تحقیر و کهتری، واژگان همراه با توهین و تمسخر و تبعیض آغشته میشوند. القاب منفی عامل تهدیده کننده هویت افراد بوده و با آزار زبانی در شعارها و بیانیههای هواداران و مصاحبه مربیان هم دیده میشود.
با این وصف، کلمات دارای انرژی و بار معنایی و عاطفی هستند و القاب و عناوین تأثیر روانی و اجتماعی بر ورزشکاران و گروههای ورزشی میگذارند.القاب در ورزش را به لحاظ بار عاطفی میتوان به سه دسته مثبت و منفی و خنثی تقسیم بندی کرد.فعالین قلمرو ورزش به سبب مقام و مرتبه ورزشی و نیز کمالات اخلاقی از ظرفیتهای لازم برای دریافت لقبهای گوناگون برخوردار میشوند.
القاب ورزشی خاص و برجسته در زمره لقبهای اکتسابی قرار میگیرند. یعنی دارندگان این لقبها باید به نوعی شایستگی خود را جهت دریافت لقب در میدان ورزش، ثابت کنند. چه بسا سالها و دههها طول بکشد تا فردی حائز دریافت یک لقب یا عنوان از سوی سازمانی رسمی و مرجعی تخصصی قرار گیرد.
در ساحت فردی القاب مثبت که اغلب با پذیرش و همراهی ورزشکاران و قهرمانان مواجه میشود. در پس آن؛ موجب تمایز، تشخص و افزایش اعتماد به نفس، حس ارزشمندی و توانمندی میگردد و انگیزه تداوم و تلاش بیشتر را نزد لقبگیرندگان تولید و بازتولید میکند.
در ساحت جمعی نیز موجب تقویت محبوبیت و روابط اجتماعی، حس تعلق و ارتباط کنشگران ورزشی با دیگر ذینفعان ورزش و اقشار جامعه میگردد.
با جهانی شدن ورزش و آگاهی عمومی از سطحبندی رقابتهای ورزشی، طبیعی است که لقبها متناسب با سطح مهارت و میزان دستاوردها، موقعیت ورزشی افراد و جایگاه اجتماعیشان متفاوت باشد. در واقع نسبت به سطح مهارت و درجه موفقیت کسی که لقب بر او نهاده میشود، القاب باید معانی گوناگون از نوع بزرگی یا کوچکی، کمی یا زیادی و غیر آن را القا کنند.
لقبها اغلب از سوی اجتماع به افراد داده میشوند که نام اجتماعی و شناسه ورزشی آنها را شکل میدهد و این نام از نقش و جایگاهی خاص در جامعه برخوردار خواهد بود.
از منظر هویتی، القاب به انواع هویت محلی، ملی و فراملی دسته بندی میشوند که با سطح فعالیت و میزان مهارت افراد همگونی و قرابت دارد. گاهی یک قهرمان محلی لقب یک قهرمان بزرگ جهان را در مختصات کوچک جغرافیایی یدک میکشد و گاهی نامداری یک ورزشکار، خاصیت فرازمانی به خود میگیرد و میراث بین نسلی محسوب میشود.
حال اگر این القاب و عناوین شایسته و در خور باشند و به پشتوانه علّی و دلیلی واقعبینانه و با ذوق و خلاقیت توام شوند، باور پذیرتر و ماناتر خواهند بود.
در ساحت ملی، بیشتر عناوین الهام گرفته شده از نمادهای اقلیمی و فرهنگی و ملی میباشند که متضمن خاص بودن، بهترین و برترین بودن هستند.
در واقع لقب دارای ارزش است و با خود اعتبار و مقبولیت اجتماعی به همراه دارد. در حوزه باشگاهی نیز، از جانوران قدرتمند و شخصیتهای کارتونی برای لقببخشی ورزشکاران هم وام گرفته میشود.
اما گاهی دیده میشود که القاب برخی ورزشکاران و مربیان با شخصیت ورزشی و جایگاه و دستاوردهای آنها تناسخ و تناسبی ندارد. خرید لقب و جعل عنوان به واسطه حمایت رسانهای، از سوی افرادی که ویژگی و صلاحیت لازم را ندارند و به اصطلاح خاک ورزش را نخوردهاند به عنوان یک شیوه مصنوعی و ساختگی مورد استفاده قرار میگیرد. وقتی لقب بخشیها ضابطهی مشخص یا قرارداد خاصی نداشته باشد و معیارهای اصولی هم در اعطای آنها رعایت نشود؛ یعنی بر پایه رابطهها و بده بستانهای فردی و باندی استوار باشد، هم لقبها بیارزش میشود و هم برای لقبدهنده اعتباری نمیماند.
در این روش، فرآیند لقببخشی به شکل درست و کامل طی نمیشود و القاب ساختگی و باسمهای و باصطلاح "دوپینگ اسمی" پدید میآید.
رسانهها با لقبگذاری بر افراد، تیمها و طرفداران ورزشی به دنبال ساخت روایتهای جذاب و اسطورهآفرینی بوده و اسپانسرهای ورزشی نیز اهداف اقتصادی دیگری را بدین طریق دنبال میکنند. این امر نباید صرفا جنبه تبلیغاتی و رنگ تجاری به خود بگیرد، چرا که میتواند افکار عمومی را در باورپذیری القاب و عناوین، دچار شک و تردید نماید.
از سوی دیگر، القاب با خود انتظارات و توقعات اجتماعی به همراه میآورند. متناسب با لقب چه در زمینه فنی و چه در زمینه رفتاری انتظاراتی پدید میآید. در واقع در اینجا عناوین و القاب شایسته بر فرآیند خودسازی (نگارگری درونی) و رشد ورزشکاران تأثیر میگذارد. در این صورت تنها یک واژه و صفت نیک به فعالین ورزش اهدا نمیشود، بلکه مسئولیتهایی نیز بر دوش او گذاشته میشود. القاب ورزشی، تا رسیدن به قله افتخار از سوی ورزشکار نیازمند مدیریت و مراقبت است. اساسا با رعایت "وفاداری به لقب" این مهم حاصل میشود و
نام ورزشکاران در کنار القاب اکتسابی، خاصیت چسبندگی و ماندگاری به خود میگیرد و گوشه ذهن و کنج قلب طرفداران ورزشی مینشیند.
لقبها و عناوین ورزشی تحت تاثیر عوامل مختلفی پایدار میماند. گاه تنها به یک رویداد ورزشی و مقطع زمانی کوتاه محدود میشود و گاه در کتاب تاریخ ماندگار و برگ درخشانی را از آن خود میکند.
لقب اگر با اغراق و بزرگنمایی همراه شود و یا به واسطه سوء عملکرد ورزشی و رفتاری لقب گیرنده، به اندازه کافی مراقبت و حفاظت نشود، در طول زمان ارزش و اعتبار خود را از دست میدهد.قهرمانان و ستارگانی بودهاند که غرق در فضای شهرت و ثروت با فراموشی نقش اجتماعی و جایگاه ملی خود، القاب اکتسابی را آتش زده و داغ ننگ و بدنامی به بار آوردهاند.
از منظر تربیتی نیز القاب ورزشی کارکرد قابل توجهی دارند. با نگاهی به پروندههای مجرمین و زندانیان مشهود است که تقریبا" اکثریت افراد کجرو دارای لقب یا اسم مستعارند. تعمیم این مساله به عرصه عمومی و اشاعه آن در قاب سینما و تلویزیون میتواند بدالگوهایی را به جامعه معرفی نماید.
از این رو الگوبخشی ورزشکاران و قهرمانان به جامعه جوان و تعمیم القاب و عناوین آنها به سایر عرصههای جامعه، میتواند نام و القاب شخصیتهای ضد اجتماعی را در افکار عمومی کمرنگ و کم اثر سازد.
خلاصه سخن آنکه، پاژنام و عنوان نیک، شناسهای مهم در معرفی ورزشکاران و سطح مهارت و ویژگی رفتاری خاص آنها در کنار مقبولیت و اثرگذاری اجتماعی است. بدین سبب اعطای لقب و عنوان به کنشگران ورزشی و مدیریت سرمایههای ورزشی، یکی از فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی در ورزش است. آنچه تاکنون در ورزش کشورمان شاهد بودیم، به جز مواردی خاص، این رفتار از مدار وظیفه و مسئولیت نهادهای ذیربط خارج بوده و امروز بنا به اهمیت ورزشی و فرهنگی و اجتماعی موضوع، نیازمند توجه کافی و تدبیر ویژه است.
به قلم دکتر مجید خاتونی