بدیهی است در شرایط معمول این امر منطقی به نظر میرسد و نشان از آینده نگری دارد با این امید و انتظار که در سال المپیک شاهد برنامه ریزی درست و اصولی جهت برگزاری هرچه بهتر مسابقات لیگ پس از رویداد المپیک در پاییز باشیم. مسابقانی که طی سال های گذشته با فراز و فرود و کم و کاستی هایی روبرو بوده است.
فراز و فرودهایی که پیامد ضعف در برنامهریزی، مدیریت و بعضا اجرا و عمل بوده است. انتظار می رفت این ضعف ها در فدراسیون فعلی به حداقل برسد اما با وجود وعده های داده شده امر مذکور هرگز میسر نشد و تا به اینجا در فدراسیون فعلی نیز به نوعی در مسیر باطل گام زده است.
خواست دبیر مبنی بر تداوم حضور نصیرزاده در راس لیگ علی رغم تلاش های فراوان وی را می توان پافشاری بر اقدام نادرست ارزیابی کرد . این در شرایطی بود که سال گذشته نصیرزاده تقریبا تمام وقت در خدمت فدراسیون حضور داشت. حال تصور کنید امسال وی ریاست فدراسیون بدنسازی را هم بر عهده دارد. فدراسیونی که در ابتدای مدیریت آن با دهها مورد مشکلات ریز و درشت دست به گریبان است و وعده های فراوانی برای ایجاد تغییرات و بهبود امر در این فدراسیون داده است. چنین فردی چگونه خواهد توانست هم به فدراسیون تحت مدیریت خود با هزاران مخاطب پاسخگو باشد و هم فرصت برنامه ریزی، مدیریت و سازماندهی لیگ کشتی را پیدا کند؟
فرض کنید در کشتی قحط الرجال است و تمام گوش شکسته ها به کناری رفته اند. فدراسیون هم به این نتیجه رسیده در بخشهای مختلف از مسئولان کمیته ها گرفته تا سرپرستان تیم های ملی افراد ناشناس و غریبه را به کارگیرد اما حداقل تلاش کند افراد تک شغله و کسانی را که به اصطلاح ابوالمشاغل نیستند به کارگیرد. کسانی که از تجربه لازم برخوردار و امتحان پس داده باشند. گیریم که نصیرزاده فردی بسیار فعال و پی گیر است اما آیا بهتر نیست این تلاش ها و پی گیری ها را در فدراسیون بدنسازی صرف کند و کشتی را به اهلش بسپارد؟ البته به نظر می رسد وی تمایل چندانی به حضور در راس لیگ کشتی ندارد و این دبیر است که او را رها نمی کند با این وصف وی باید مصالح فدراسیون خود را در نظر گرفته و بدعت بی سابقه ای را که رییس فدراسیون کشتی گذاشته به کناری نهد. نصیرزاده نمیتواند و نباید خود را درگیر لیگ کشتی کند چرا که در نهایت پیامدهای هر گونه کم و کاستی در اجرا و عمل این مجموعه و فدراسیون بدنسازی متوجه وی خواهد شد.
به قلم:محمدرضا کاظمی