جرج برنارد شاو معتقد است «آمار بزرگترین دروغ تاریخ است». در این روزها رفته رفته تنور انتخابات گرم می شود و جامعه ورزش نیز بر روی المپیک و سرنوشت باقی سهمیه ها متمرکز شده و بهترین فرصت است تا وزارت ورزش بتواند کارنامه ای برای خود ایجاد کند. وزارتخانه در این روزها آمارهایی را منتشر می کند که جای تامل دارد.
در جدیدترین آمار منتشر شده از سوی این نهاد آمده است: «نرخ مشارکت فعال مردم در ورزش همگانی در ابتدای دولت یازدهم 16 درصد بود. با اجرای سراسری برنامه های ورزش همگانی در سال های 92 تا 98 این آمار به 51 درصد افزایش یافته است». این آمار و ارقام از چند جهت قابل تامل است.
نخست آنکه مبنا و معیار این آمایش یا نظرسنجی کجا بوده و نقش وزارت ورزش در این پیشرفت چه بوده است؟ دیگر اینکه آمار و ارقام تا سال 98 چرا اکنون و در حاشیه بهار 1400 منتشر شده است؟ سوم اینکه اگر تبدیل مشارکت مردم از 16 به 51 درصد را قبول دارید، پس باید مسئولیت این موفقیت را با فدراسیون ورزش های همگانی نسبت دهید؛ البته فدراسیونی که در زمان مجدآرا اداره می شد.
سوالی که اکنون مدیران وزارت ورزش باید به آن پاسخ بگویند این است که اگر این مشارکت مردم در ورزش همگانی در زمان مجدآرا را قبول دارید، پس چرا بدان شیوه او را برکنار کردید و اجازه حضور مجدد این مدیر را ندادید؟مگر چنین مدیر موفقی که دستاوردهای او را به خود نسبت می دهید را بر کنار می کنند؟
البته هوشمندی این آمار این بود که تا سال 98 را نشان داد وسال 99 را از این آمایش مستثنی ساخت. همگان می دانند سال 99 حداقل فعالیت ورزشی که در پارک ها و باشگاه های عمومی هم امکان انجامش بود به دلیل ویروس کرونا میسر نبود.
می دانیم که ماه های پایانی دولت دوازدهم فرا رسیده و هر وزارتخانه باید دستاوردی ارائه کند تا دولت جمع بندی عملکرد 8 ساله خود را منتشر کند. برخی از وزارتخانه ها که دستاوردی نداشتند و در مقایسه با پیشینیان یا دیگر وزارتخانه ها دستاوردی برای ارائه ندارند، دست به تولید آمار و ارقام می زنند والبته مهم نیست در این گزارش ها چه چیزی منعکس می شود، مردم به خوبی می دانند چه اتفاقی رخ می دهد و تاریخ قضاوت خواهند کرد. در ورزش نیز پردهها کنار میرود و در دورههای بعدی مسائل بسیاری مطرح میشود.