میخواهد اولین ها برای او باشد و شاید باید به او لقب دختر راهگشا داد چراکه به نوعی برای دختران جوانی که آرزوهایی مشابه او دارند جاده صاف کن شده است. ورزش در خانواده او به صورت حرفه ای جریان دارد، پدرش والیبالیست و تنها برادرش مربی شطرنج است به همین دلیل دختر دونده ما از همان زمان کودکی به ورزش علاقه مند شد و از ۵ سالگی ورزش را با ژیمناستیک شروع کرد. وقتی ۱۲ ساله بود در مسابقات کشوری ژیمناستیک قهرمان شد و چند سال پس از آن در پی تشویق معلم ورزش مدرسه اش، در مسابقات دو شرکت کرد و رکورد دوومیدانی را در میان دانش آموزان دختر مدارس شکست و دو مدال طلای آن مسابقات را از آن خود کرد. یکسال بعد حرفه ای وارد رشته دوومیدانی شد و اولین بار در سال ۲۰۱۶ مدال نقره بخش تیمی رشته دوی ۴ در ۴۰۰ آسیا را گرفت و در سال ۲۰۱۸ هم برنز دوی ۶۰ آسیا را بدست آورد.
حالا سریع ترین دختر دونده ایران تبدیل شده به اولین لژیونر زن دونده ایران و در صربستان هم به تازگی به مقام نایب قهرمانی رسیده اما به این هم قانع نیست و تمام فکر و ذهنش معطوف به کسب سهمیه المپیک شده است. از همین رو با این دختر پر انرژی کشورمان گفت وگو کرده ایم که در ادامه می خوانید.
*فرزانه از آن بچه ها بودی که از دیوار راست بالا می روند یا نه آرام بودی و عروسک بازی می کردی؟
من زیاد اهل عروسک بازی نبودم و همیشه هیجان را دوست داشتم. کارهایی می کردم که هم سن های خودم انجام نمی دادند. تخس بودم و می گفتم حرف باید حرف من باشد اما الان صبور شدم.
*پس دختر شاد و شنگولی هستی ؟
همیشه سرخوش عالم هستم.(می خندد)
* اولین لژیونر بودن چه حس و حالی دارد؟
این حس را دارم که شاید دریچه امیدی برای آینده بقیه دختران ورزشکار باشم. من یک راه جدید شروع کردم و امیدوارم برای بقیه دختران هم راه خوبی باشد. من با انتخاب این راه ریسک بزرگی کردم چون که معلوم نبود چه اتفاقی می افتد و امکان داشت زمین بخورم و همه چیز خراب شود.
*حضور در صربستان چطور است؟
حضورم در صربستان و اینکه توانستم در کشور دیگری تمرین و در مسابقات بین المللی متفاوت شرکت کنم، برایم تجربه خیلی خوبی بود. از صربستان خاطرات خوبی دارم چون توانستم موفقیت های جدید در اینجا کسب کنم. از لحاظ ذهنی و فکری هم برایم خوب بود و طرز فکرم تغییر کرد. از این جهت واقعا خوشحالم که به اینجا آمدم.
*در صربستان به ورزش زنان توجه می شود؟
بله، نگاه به ورزش بانوان اینجا خیلی رو به رشد است و دید متفاوتی دارند. به این فکر نمی کنند که سرمایه گذاری برای بانوان برایشان بازدهی مالی دارد یا ندارد. همان قدر که به ورزش آقایان توجه می شود به بانوان هم اهمیت می دهند.
*یک بار خداحافظی کردی ولی دوباره برگشتی، چرا آن زمان خداحافظی کردی؟
بخاطر شرایطی که وجود داشت و فشاری که در آن دوره روی من بود، بالاخره چندین سال برای بازی های آسیایی تمرین کرده بودم و وقتی اسمم را روز آخر خط زدند تمام رویاهایم روی سرم خراب شد و شرایط سختی داشتم. با خودم می گفتم 4 سال برای حضور در این مسابقات زحمت کشیدم و حقم نبود بخاطر نظر چند نفر در کمیته فنی و سلیقه شخصی آنها اعزام نشوم. رکوردهای خیلی خوبی داشتم اما اعزام نشدم و برای همین تصمیم گرفتم خداحافظی کنم. چند ماه هم کنار رفتم و مربیگری کردم و درآمدم هم خوب بود.
*چرا بعد از آن تصمیم گرفتی دوباره برگردی؟
تصمیم گرفتم برگردم چون فکر کردم باید بیشتر از این قوی باشم و این سن من شاید هیچ وقت برنگردد ولی وقت برای مربیگری زیاد دارم. هنوز کلی آرزو داشتم و برای همین تصمیم گرفتم دوباره برگردم و با قدرت ادامه دهم.
*به عنوان یک زن چه سختی هایی را در این راه پشت سر گذاشتی؟
هر ورزش حرفه ای سختی های خاص خودش را دارد مخصوصا برای دخترها، سختی دوری از خانواده و کارهایی که کسی انجام نداده و تو قرار است به عنوان اولین نفر آنها را تجربه کنی. به هرحال فشارهای روحی قبل از مسابقات و توقعاتی که از آدم دارند کمک کرد تا قوی تر شوم و به این نتیجه رسیدم که پشتکار و انگیزه می تواند زندگی آدم را متحول کند. سختی خودش قشنگ است چون باعث می شود مدال برایت شیرین تر شود. سختی زیاد کشیدم مثلا با برخی از تمرینات گریه می کردم و نمی خواستم دیگر ادامه دهم. روزهایی که نمی توانستم مثل یک دختر به خودم برسم و هدف بزرگتری داشتم. اما ما تصمیم گرفتیم و این راه را انتخاب کردیم پس مسئولیت بزرگی به عهده گرفتیم و باید خیلی خوب از پس آن بر بیاییم. من سختی ها را به فال نیک می گیرم و انگیزه ام را بیشتر می کنم تا به اهدافی که خیلی نزدیک شده ام برسم.
*چقدر برای این رشته در طول ماه هزینه می کنی؟ فدراسیون چقدر کمک می کند؟
هزینه ما در طول ماه بیشتر شامل تغذیه، مکمل، تجهیزات اولیه و مربی است و فدراسیون متاسفانه در این بخش به ما کمکی نمی کند. فدراسیون تنها یکسری پاداش در نظر گرفته که اگر به مدال برسیم به ما آن پاداش تعلق می گیرد وگرنه برای هزینه های ماهیانه ما چیزی در نظر گرفته نشده است.
*چقدر زندگی سالم برایت اهمیت دارد؟
خیلی همیشه برایم مهم بوده و دغدغه ام نیز هست. اینکه بتوانم غذاهای سالم بخورم، خوب بخوابم و شب زنده داری نداشته باشم برایم مهم بوده و از آن راضی هم هستم.
*به چه ورزش دیگری علاقه داری؟
والیبال، شنا و تنیس را دوست دارم. کلا دیدن مسابقات را دوست دارم و با همسرم هم والیبال بازی می کنم.
*بیشتر چه زمان هایی موسیقی گوش میدهی و چه سبکی را بیشتر دوست داری؟
بیشتر زمانی که در ماشین هستم یا قبل از مسابقه گوش می دهم. بیشتر هم آهنگ های شاد دوست دارم.
*وقت های آزادت را چکار میکنی؟
در این مدت خیلی وقت آزاد نداشتم اما به تازگی 4 روز استراحت داشتم و رفتم شهر را گشتم و در پارک قدم زدم. دیدن شهر و مردم برایم خیلی لذت بخش بود.
*اهل کتاب و رمان خواندن هستی؟ چه کتابی را بیشتر دوست داشتی؟
متاسفانه در حال حاضر وقت نکردم بخوانم و این اذیتم کرده است.
*از چی بیشتر عصبانی می شوی و وقتی عصبانی می شوی چه کار میکنی؟
خیلی عصبانی نمی شوم وآدم ریلکسی هستم. وقتی هم عصبانی می شوم سعی می کنم با صحبت حلش کنم و گاهی هم به اشک و آه تبدیل می شود.
*اهل فیلم دیدن هستی؟
فیلم زیاد می بینم تقریبا یک روز درمیان فیلم می بینم. در دوران قرنطینه سریال زیاد دیدم و کیف کردم. مستندهای خوبی هم نگاه کردم.
*الان بیشتر از همه دلت برای چه چیزی تنگ شده و قدر چه چیزی را بیشتر می دانی؟
اول از همه دلم برای خانواده ام تنگ شده است، خیلی روزها دلم می گیرد و برخی مواقع دوست دارم فقط بنشینم با خانواده ام چای بخورم. بعد از آن هم دلم برای غذاهای ایرانی تنگ شده است. اینجا محدودیت داریم و نمی توانیم هر چیزی را پیدا کنیم. من خودم غذا درست می کنم ولی پیدا کردن مواد غذایی ایرانی اینجا سخت است. دلم برای جوجه کباب، آبگوشت و کباب کوبیده تنگ شده است.
*خودت آشپزی بلدی؟ چه غذایی را بهتر درست می کنی و چه غذایی را بیشتر دوست داری؟
آشپزی هم بلدم و تقریبا یک سال است شروع کردم و اینکه کدام را بهتر درست می کنم باید همسرم بگوید. ولی خودم قورمه سبزی و خورشت قیمه بادمجان را بیشتر دوست دارم. من کلا عاشق غذا هستم و وقتی درباره آنها حرف می زنم دهانم آب می افتد(می خندد).
* و اینکه آخرین باری که مهربانی کردی کی بود؟
اگر بگویم دیگر اسمش مهربانی نمی شود. امیدوارم تازه بوده باشد.
به قلم:سعیده فتحی