نویسنده کتاب مستطاب تاریخ بیهقی هزار سال پیش و در ابتدای قصه زندگی حسنک وزیر با همان خلوص و دقت میگوید: "در تاریخی که زندگی میکنم، سخنی نرانم که آن به تزیدی و تعصبی کشد.....بلکه آن گویم که خوانندگان اندرین با من موافقت کنند و طعنی نزنند" روح کلام مورخ بزرگ یاد شده بیانگر این واقعیت است که آنچه میگوید و مینویسد، نقدی است منصفانه بر اوضاع روزگار بیآنکه در آن علائق و آرای شخصی را دخیل کرده باشد.
اکنون و پس از گذشته قریب به هزار سال از دورانی که بیهقی میزیست، روزنامه نگاری و گزارشگری ابعاد گستردهای پیدا کرده بطوری که عصر حاضر را عصر انفجار اطلاعات نامگذاری کردهاند. بیگمان در چنین شرایطی، تمسک به شیوههای منسوخ گذشته و تفکرات قدیمی برای اداره امور مجموعه تحت مدیریت پاسخگوی نیازهای امروز نخواهد بود.
این مقدمه ذکر شد تا بنا به مقتضای حال و با توجه به درخواست دستاندرکاران فدراسیون کشتی مبنی بر یکپارچه کردن کشتی نویسان حول محور مورد نظر مواردی به شرح زیر رقم زده شود.
حدود بیست ماه از حضور دبیر در فدراسیون کشتی سپری میشود. بخش اعظم این مدت به واسطه شیوع ویروس کرونا با تعطیلی فعالیتها همراه بود. این تعطیلات طولانی مدت میتوانست فرصت برای آسیب شناسی، رفع کم و کاستیها، تدوین برنامههای آینده و ایجاد فضای همدلی و اتحاد در میان جامعه کشتی خصوصا کشتینویسان و اهالی رسانه فراهم کند. امری که به نظر نمی رسد به درستی مورد توجه واقع شده باشد. اگر شده بود شاهد ارائه راهکار بهتری از آنچه که امروز اعلام شده بودیم. در این مقال با چشم پوشی از راهکارهایی که میتوانست در بخشهای مختلف فنی و اجرایی ارائه شود، اجمالا، به نکاتی در خصوص چگونگی سلوک با کشتی نویسان بسنده میکنیم. این مختصر نیز صرفا به بهانه فراخوان اخیر دست اندرکاران فدراسیون برای ثبت نام خبرنگاران در سامانهای تحت عنوان" سامانه جامع خبرنگاران کشتی" رقم میخورد وگرنه بنا به دلایلی، نگارنده را سر آن نبود تا در این رابطه سخنی بر زبان آورم چراکه اساس ماجرا بر هیچ استوار است و سخن گفتن در این باب، جز مصداق آب در هاون کوفتن باشد، مفهوم دیگری در پی ندارد.
کشتی اگرچه هزاران سال در این سرزمین قدمت داشته اما با احیای بازیهای المپیک رسما از سال ۱۹۴۸ لندن پای در میدان رقابتها گذاشت. در آن روزگار و حتی دهههای بعد به دلیل محدودیت چاپ و نشر و نوپا بودن رسانههای گروهی، امکانات تبلیغاتی کافی وجود نداشت. این وضعیت با اندکی تغییر کم و بیش در سالهای ابتدایی پس از انقلاب نیز جریان داشت تا اینکه با گسترش رسانههای دیداری و شنیداری در سرتاسر جهان و ایران، افزایش چاپ و نشر هفته نامهها و روزنامهها، ضرورت تبلیغات و انعکاس اخبار و اطلاعات رشتههای مختلف ورزش خصوصا کشتی در مقام ورزش اول ایران، بیش از پیش احساس شد. برهمین اساس نه تنها هفتهنامههای با سابقه قدیمی و معدود کارشناسان و گزارشگران پیشین جایگاه و اعتبار ویژهای پیدا کردند، بلکه سال به سال بر تعداد نشریات و خبرنگاران حوزه کشتی و کشتینویسان افزوده شد. نخستین مسئول فدراسیونی که نیاز همگرایی رسانهها و کشتینویسان با فدراسیون را بطور جدی درک کرد، محمدرضا طالقانی بود که در دوران نایب رییسی و سپس ریاست بر فدراسیون در این امر اهتمام ویژه به خرج داد. وی با استقلال و تقویت روابط عمومی فدراسیون تلاش کرد همگام با شرایط روز و نیازهای آن زمان ورزش اول، نه تنها اعتبار ویژهای به رسانهها و کشتینویسان بدهد بلکه ظرفیت و تعامل خود با کشتینویسان را دو چندان کرد. جمله منسوب به وی که گفته بود " از کشتی بنویسید ولو اینکه از برنامه های من و فدراسیون انتقاد کرده باشید، در هر صورت بازهم کشتی مطرح میشود" معروف است. سیروس پور نیز در طول دوران نسبتا کوتاه مسئولیت خود به این مهم توجه کرد، تعامل امیر خادم و خطیب با رسانهها در حد انتظار نبود. خصوصا مرحوم خطیب علی رغم تلاش فراوان در دوران سرپرستی، هرگز نتوانست رابطه خوبی با کشتی نویسان ایجاد کند. دوران اوج همگرایی اهالی رسانه با حضور یزدانی خرم در کشتی رقم خورد و به اعتقاد بسیاری این همراهی در طول تاریخ کشتی منحصر به فرد بود.
با حضور رسول خادم در راس فدراسیون کشتی، کمیته روابط عمومی تبدیل به واحد شد و رفته رفته مجرای ارتباط کشتی نویسان با فدراسیون به حدی باریک شد که تنها عده خاصی امکان گذر از آن را داشتند. بها دادن به عده ای خاص و رها کردن بقیه، شکافها را بیشتر و دودستگیها را فزونی بخشید. زمان دبیر همان واحد روابط عمومی نیز از میان برداشته شد و کمیتهای که باید یکی از ارکان اصلی فدراسیون باشد به یک نفر در حد مسئول درج اخبار در سایت تنزل پیدا کرد! دبیر از همان ابتدا با آوردن افراد ناشناس خارج از جامعه کشتی به عنوان مسئول روابط عمومی در مسیر غلط گام برداشت بطوری که نه توانست به اهداف مورد نظر دست پیدا کند و نه اجازه داد مسئولان پیاپی روابط عمومی، تعامل لازم با اهالی رسانه ایجاد کنند. وی با بر عهده گرفتن ریاست کمیته رسانه و برگزاری انتخابات فرمایشی اعضای آن، عملا بر امکان استقلال این جمع خط بطلان کشید.
در فدراسیون کنونی و ایضا طرح ارائه شده اخیر تفاوتی بین کشتینویسان باسابقه و کسانی که باری به هر جهت و بنا به ضرورت در این برهه خاص گریزی به اخبار کشتی می زنند وجود ندارد. مسئولان فدراسیون به جای ارج نهادن بر جایگاه و شان کسانی که سالیان متمادی در جهت تبلیغ و بزرگداشت کشتی گام برداشته و عمری را در این راه صرف کرده اند تلاش دارد با ریختن ریز و درشت در یک ظرف، جای اینکه حرمت و احترام بزرگان را حفظ کند، به طریق مورد نظر آنان را نیز پایین بکشد.
طالقانی و یزدانی خرم فارغ از ایدههای سیاسی، کشتی نویسان اعم از منتقد و غیرمنتقد را همراه خود و در کنار فدراسیون تصور می کردند. شگفتا که گوش شکسته هایی که در برهه ای از زمان در مسیر سیاست گام برداشته اند علاقه وافر دارند تا خبرنگاران حوزه کشتی و کشتی نویسان را تحت فرمان خود داشته باشند. بدیهی است این نگاه و تصور اگرچه ممکن است در کوتاه مدت عده ای از عناصر خاص را تحت تاثیر قرار دهد اما در نهایت راه به جایی نخواهد برد.