این عبارت کلیشهای؛ اغلب در فضای ذهنی، غیرشفاف و توام با کلی گویی جاری میشود. اما کاربرد و تکرار آن در شرایط مختلف ممکن است ذهن مخاطب را به برداشت نادرست جهت دهد و بر سواد شناختی ورزشی آنان اثر سو بگذارد. باوجود رایج شدن این اصطلاح در ادبیات رسانهای ما، برای درک و تبیین و شفافسازی مفهوم "ارزش" در جامعه ورزش کشور اقدام جدی صورت نپذیرفته است.
باید اذعان داشت که مفهوم ارزش از مفاهیم پرکاربرد و پیچیدهای است که همواره با حساسیت اجتماعی بالایی همراه است. ارزشهای جوامع انسانی به عنوان یک جریان پویا از گذشته تاکنون در حال حرکت و تغییر است. همچنین ارزش در هر حوزهای به معانی متفاوتی در نظر گرفته میشود و برهمین اساس در قلمرو ورزش نیز دارای معانی خاص خود است.
ما در حیات اجتماعی خود عموما براساس ارزشها در مورد امور قضاوت کرده و براساس همان نیز تصمیم میگیریم. به عبارتی ارزشها در ما نگرشی ایجاد کرده که مبنای تصمیم و رفتار میشود.
با مدرنیته شدن جوامع، نظام ارزشها نیز دستخوش تغییرات سریع شدهاند که این تغییرات در عرصههای مختلفی چون ورزش قابل مشاهده و درک است.
در این رهگذر میان نظام ارزشی ورزشهای پیشامدرن و ورزشهای مدرن تمایز به وجود آمد. از اینرو برای درک بهتر ارزشها، بهتر است که ارزشها در بستر زمانی مداقه شوند.
اما معنای ارزش که در کلام گزارشگران امروزی جاری میشود به ارزشمندی و شایستگی و برازندگی ورزشکاران و تیمهای ورزشی اشاره دارد. مقصود آنان به ارزشمند بودن و شایسته بودن ورزشکاران برمیگردد نه صرفا خود ارزشها.
از کرانه دیگر و از آنجا که اخلاق به لحاظ معنایی نزدیکترین مفهوم به ارزش است میتوان به دو دسته از اخلاق وظیفهگرا و اخلاق فضیلتگرا در باب ارزشها در حوزه ورزش اشاره داشت.
۱- "اخلاق وظیفه گرا" که مبتنی بر نتایج است و براساس عملکرد خوب یا بد ورزشی مورد قضاوت قرار میگیرد.
۲- "اخلاق فضیلت گرا" که به نفس عمل توجه و اهتمام داشته و نه صرفا نتیجهای که از آن مترتب میشود.
طبق این تعاریف ورزش حرفهای و رقابتی با اخلاق وظیفهگرا قرابت و همخوانی زیادی دارد چراکه پیروزی و موفقیت نقش محوری را در آن ساحت ایفا میکند. این پارادایم که عمدتا لذت، سود و نفع را جایگزین اصالت امر اخلاقی میکند، در پارهای از مواقع به امری غیراخلاقی منتهی میشود. نتیجهگرایی افراطی و "کسب پیروزی به هر قیمتی" از مصادیق بارز این انحراف ارزشی- اخلاقی در سپهر ورزش است.
حسب این گفتار، در ورزشهای مدرن رقابتی، کنشها و سلسله مراتب ارزشها به سمت موفقیت و کسب نتایج سوق مییابند. واضح است که ارزشهای فنی و حتی مادی بر ارزشهای غیرفنی و فرا مادی چیرگی یافته و ارزش موفقیت و ارزش همنوایی (خوددارای از نقض انتظارات اجتماعی) بالاتر از ارزش سنت که مبتنی بر فضائل اخلاقی است در نردبان ارزشهای ورزشی قرار میگیرد.
آنچه در این زمینه باید موردتوجه و آگاهی جامعه قرار گیرد ذوب نشدن در موفقیتها و رعایت اصول اخلاقی است. تلاش ورزشکاران صرفا به قصد پیروزی و انتظار بیش از حد و غیر واقعی از سوی هواداران، نظام ارزشی نتیجه محور را پدیدار و آن را قدرت میبخشد. از طرفی حتی کیفیت رقابت و عملکرد قابل قبول ورزشکاران و تیمهای ورزشی هم ممکن است در سایه نتایج مسابقات قرار گرفته و کمی نگری و انتظارات نابجا در فضای ذهنی و در سبد مطالبهگری هواداران جای گیرد.
اما در اخلاق فضیلتگرا، ارزشها بر محور کیفیت عمل تعریف میشود. به عبارتی در پس ناکامی یا شکست، در صورت ارائه عملکرد مبتنی بر حداکثر توانمندی، این عملکرد مورد قبول واقع میشود.
در بسیاری از جوامع و نهادها، ارزشها آفریده اجتماع یا قراردادهای اجتماعیاند. همین طور در نظریه پیر بوردیو که فرهنگ نقطه کانونی آن قرار دارد، ارزشها جزئی از فرهنگ محسوب میشوند. براین اساس برای شناخت ارزشها در میدان ورزشی باید نظام ارزشی آن جامعه مورد مطالعه و شناخت قرار گیرد.
بدیهی است شفاف سازی مفهوم ارزش به شناخت و درونیسازی ارزشها در جامعه ورزش کمک میکند. بنابراین وام گرفتن گزارشگران از آن مفهوم در پایان هر مسابقه بدون شناخت کافی از آن جایز نیست.
کاربرد اصطلاح "شکست هیچی از ارزشهای ما کم نمیکند" را میتوان در ذیل، صورت بندی مفهومی و اهداف آن را تبیین کرد:
۱- عملکرد قابل قبول و متناسب با حداکثر توانایی باوجود قبول شکست.
در اینجا سطح اختلاف قابل توجه با حریف و قویتر بودن رقیب مدنظر قرار میگیرد. در این شرایط گزارشگران و کارشناسان با نگاهی کیفی به قضاوت ارزشی رجوع میکنند.
به عنوان مثال رضایتمندی و ابراز خوشحالی مردم ایران پس از باخت یک به صفر مقابل تیم ملی فوتبال آرژانتین در جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل را میتوان نمونه مناسب بر این گزاره دانست که باوجود شکست تیم ملی فوتبال ایران، نشانهای از عملکرد مناسب و نتیجهای فراتر از انتظار است که با قضاوت ارزشی روبهرو شده است.
۲- پاک کردن صورت مسئله و چشمپوشی از نقاط ضعف و ناتوانی در مصاف با رقیب.
آمیخته شدن تعصب و جانبداری احساسی در کلام گزارشگران منجر به فرار از واقعیت شده و عدم پذیرش واقعیتها و نادیده انگاری ناتوانیها موجب کاربرد نابجای این اصطلاح میشود.
در رقابتهایی که ورزشکاران و تیمها از آمادگی لازم و شرایط موفقیت به دور بوده و حتی متکبرانه و از پیش برنده پا به صحنه رقابت نهادند، آن گاه که با ناکامی مواجه شده، گزارشگران با بکارگیری این اصطلاح سعی در مخفیسازی دلایل شکست دارند.
۳. امکان پیروز شدن و تحمیل شکست بر اساس اصل رقابت (برنده_ بازنده) و طی یک اتفاق شکست خوردن.
اغلب در رقابتهای پایاپای و حتی برتر نسبت به حریف در اثر یک حادثه شکست حاصل میشود. در این شرایط کیفیت عملکرد و چشمپوشی از آن اتفاق محور قضاوت قرار میگیرد. در این وضعیت گوینده در تلاش بر تداوم دلبستگی مخاطبان به ورزشکار یا تیم ورزشی داشته و با استفاده از این اصطلاح ضمن روحیه بخشی به ورزشکار یا تیم شکست خورده میپردازد. همچنین به پذیرش هر دو روی سکه ورزشهای رقابتی (شکست و پیروزی) اشاره کرده. گوینده به طور ضمنی سعی در کاهش ناراحتی های هواداران دارد و حفظ هواخواهی و انسجام جامعه ورزشی را یک ارزش اساسی تلقی می نماید.
۴- مصدومیتها و محرومیتها و حوادث غیر مترقبه در حین مسابقه:
برتری در میدان رقابت و قابلیت برنده شدن را داشتن که در اثر مصدومیت یا اشتباه داوری یا یک اتفاق غیرقابل پیشبینی متحمل شکست شدن.
در این حالت جمله موردنظر بر سطح مهارتی بالا و احتمال پیروز شدن در شرایط معمول دلالت دارد.
و از سوی دیگر این عبارت در دلجویی از ورزشکار مصدوم و همچنین اشاره به اشتباهات داوری به کار گرفته میشود.
به قلم: مجید خاتونی