هرچه از جولای و تاریخ برگزاری المپیک 2020 عبور می کنیم اخبار و اتفاقات جدیدی از ژاپن منتشر می شود. پس از استعفای شینزو آبه نخست وزیر ژاپن اکنون کوجی کوروفوشی مدیر ورزشی و عضو کمیته برگزاری المپیک 2020 نیز استعفا داده و به سازمان دوپینگشان رفته است.
پیشتر به عدد و رقم اینکه اگر المپیک برگزار نشود اشاره کردیم .هنگامی که شینزو آبه به دلیل بیماری از سمت خود کناری گیری کرد، اکثر متفکرین ما به ابعاد مسئولیت پذیری و دینداری کار او توجه کردند. به آیه قرآن و حدیث و روایت های معصومین استناد کردند. در عوض مسئولان خودمان را مثال زدند که تحت هیچ شرایطی از جایگاه خود کناره گیری نمی کنند. در این رویکرد به هیچ وجه شرایط زمانه و تفاوت فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی لحاظ نشده است.
اگر بخواهیم به این موضوع بهتر بپردازیم باید به ضرر و زیان های ناشی از اپیدمی کرونا و تعویق المپیک هم بپردازیم. بدون شک این مسائل بی تاثیر نبودند. هر چند قطعی هم نیستند.
در بسیاری از شهرهای ژاپن در طول این مدت اعتراض های مردمی برگزار شد. هر چه به جلوتر می آییم این اعتراضات گسترش بیشتری پیدا می کند. هرچقدر هم از این تعویق یا لغو بیشتر بگذرد، اثرات منفی آن هم در جامعه گسترش بیشتری پیدا می کند.
گروهی که شهرک مسکونی بازی ها را پیش خرید کردند در انتظار خانه هایی هستند که اکنون یکسال دیرتر به بدستشان می رسد. شرکت های تلویزیونی، هواپیمایی، هتل ها با پیش فروش امکانات خود اکنون نمی دانند که چه کاری را باید انجام بدهند.
در همین شرایطی که ژاپن با این مسائل رو به رو شده، ویروس کرونا را هم اضافه کنید. ویروسی که اقتصاد بسیاری از کشورها را زمین گیر کرده است. مردم ژاپن که تصور می کردند با برگزاری این رویداد مهم بین المللی به جامعه شان کمک می شود اکنون باید منتظر بمانند که با مدیریت درست چقدر کمتر ضرر می کنند. ضرر و زیان کرونا هم در جایگاه خود باقی است که کل دنیا را شامل می شود.
متاسفانه اکثر نویسندگانی که در این مدت به ماجرای استعفای آبه پرداختند به تفاوت های دو جامعه اشاره نکردند. نمی توان تنها یک رویکرد را اتخاذ کرد بلکه مجموعه ای از عوامل وجود دارد که باید همه را مدنظر قرار داد. عده ای آیه قرآنی، حدیث و روایت نقل کردند که ببینید نخست وزیر ژاپن چقدر اسلامی تر از ما عمل می کند در حالی که چنین نیست. نخست وزیر ژاپن موظف است که نسبت به تصمیمات خود پاسخگو باشد چه بسا این کناره گیری از قدرت بهانه ای برای شانه خالی کردن از قدرت باشد. یا همین مریضی از فشارهای ناشی از تعویق و ضرر و زیان های المپیک 2020 باشد. البته که هیچکدام قطعی نیست. اما در عالم سیاست هیچ چیز غیر قابل تصور نیست.
اینکه متفکران و اندیشمندان ما از ورزش فاصله گرفته اند سبب می شود تا رویدادهایی مانند جام جهانی و المپیک را دست کم بگیرند. در حوزه اندیشه و در مواجهه با سایر کشورها همیشه چنین عمل کرده ایم، افراط کرده ایم و یا تفریط. یا سفت و محکم ایستاده ایم که همه چیز را نفی کنیم و یا چنان وادادیم که اختیار امور از دستمان رفته است.
متاسفانه هیچکدام تحلیل درستی از این اتفاقات نداده اند و به تفاوت های دو جامعه و مسائل اجتماعی نپرداخته اند. آیا هیچکدام از آقایان به معضلات فرهنگی ناشی از قانون بازنشستگی در کشورمان اشاره کرده اند؟ آیا غیر از این است که به محض استعفا فراموش می شوند، از حقوقشان کاسته می شود و دیگر یادی از آنها نمی شود، البته آن عده قلیل همیشه در صحنه مستثنی هستند. چرا راه دور برویم کدام جامعه شناس، تحصیل کرده تربیت بدنی به حیات پس از قهرمانی ورزشکاران پرداخته است؟ مسلم است که برخی مجبور می شوند به شورای شهر بروند و شاخ بز از هم جدا کنند.
کماکان می گویم که هیچ چیز در عالم سیاست قطعی نیست. همان طور که مریضی و کسالت شینزو آبه هم ممکن از صرف بهانه نباشد و دلایل مطرح شده واقعی باشد. اما شرایط ژاپن با ایران به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. اگر مسئولان آنها با مسئولان ما قابل مقایسه نیستند، پس اندیشمندان ما هم به هیج وجه قابل مقایسه نخواهند بود.
حسین محمدی