به گزارش منهای فوتبال، پس از گسترش دامنه انتقادها به تصمیم گیری های یکجانبه از سوی داورزنی درباره تعویق و تعطیلی لیگ و در آخرین نمونه برکناری سرمربی تیم ملی، سرانجام نشستی میان محمدرضا داورزنی رییس بازنشسته فدراسیون والیبال و کارشناسان این رشته با عنوان هم اندیشی مربیان و پیشکسوتان برگزار شد. با وجود اینکه هدف از این نشست، تصمیم گیری برای آینده نیمکت تیم ملی ایران بود اما خروجی آن نشان می دهد که گویا رییس فدراسیون بیش از آنکه به استفاده از نظرات این کارشناسان اصرار داشته باشد، احتمالا به دنبال اقناع چهره های تاثیرگذار این رشته در جهت منویات مورد نظرش است.
با صحبت هایی هم که در پایان این جلسه صورت گرفت به نظر می رسد کفه ترازو به سوی انتخاب سرمربی خارجی سنگینی داشته باشد اما نکته قابل تامل که داورزنی در این نشست تایید کرد؛ مذاکره فدراسیون با ولاسکو برای حضور در تیم ملی ایران بود که بسیاری را شوکه و هیجان زده کرد.
چندسالی می شود که ولاسکو سرمربی گری را کنار گذاشته و به عنوان مدیر و مشاور و مدرس در تیم های پایه و فدراسیون ایتالیا فعالیت می کند. او که پیش از این طی سال های ۲۰۱۱ الی ۲۰۱۳ هدایت تیم ایران را برعهده داشت، پس از پایان همکاری در همان زمان به عنوان مشاور تیم ملی معرفی شده بود. بهره برداری از محبوبیت ولاسکو حتی پس از قطع رابطه او با ایران ادامه داشت به طوری که مربیان بعدی تیم ملی هر یک به عنوان گزینه مورد تایید جادوگر دنیای والیبال از سوی فدراسیون ایران معرفی شدند. برناردی شاگرد ولاسکو، کواچ مورد تایید ولاسکو، لوزانو رفیق و بچه محل ولاسکو و ... .
سیاستی که به نظر می رسد فدراسیون والیبال همچنان برای فرار رو به جلو از آن بهره می برد.
از سویی تحمیل هزینه زیاد استخدام ولاسکو به عنوان مشاور بر پیکره ورزش و فدراسیون دقیقا در جهت عکس سیاست کاهش هزینه ها طی ماه های گذشته بوده که مهمترین دلیل فسخ قرارداد کولاکوویچ نیز عنوان شده است.
باید از داورزنی پرسید که او با چه هدفی می خواهد از فروردین تا مرداد ماه سال آینده از ولاسکو در تیم ملی ایران استفاده کند؟ اگر او به عنوان سرمربی در تیمی حاضر نمی شود، بعید هم به نظر می رسد قبول کند در کنار یک مربی ایرانی کار مشاوره را انجام دهد آن هم وقتی که او در حال حاضر مشاور فدراسیون والیبال ایتالیاست و این کشور هم در المپیک حضور دارد. جدای از اینکه مشاوره از راه دور به چه کار تیم می آید، سابقه اختلاف نظر و تندخویی او در قبال مربیان ایرانی که موجب اعطای لقب پیرمرد بداخلاق از سوی رسانه ها و همکارانش به او در ایران شده بود عملا بارقه های امید به همکاری موفقیت آمیز او با کادرفنی ایرانی را نشان نمی دهد. مربی ایرانی هم در اینصورت تنها یک مربی نما خواهد بود و بعید است مربیان شاخص ایرانی قبول کنند بدون آزادی عمل در راس کادرفنی قرار بگیرند.
استفاده از ولاسکو که البته دوران مربی گری و آقایی اش در والیبال دنیا تقریبا به انتها رسیده، با هرعنوانی در تیم ملی ایران علاوه بر تحمیل هزینه های زیاد بیشتر جنبه روانی و تبلیغاتی دارد و گویی در شرایط فعلی تنها برای فرار از انتقادها مطرح می شود.
ولاسکو نسل طلایی والیبال ایران را به جهان شناساند و خدمات زیادی به والیبال جهان داشت اما خودش بیش از همه متوجه شد که شاید دوره مربی گری اش در سطح اول دنیا به اتمام رسیده و به همین دلیل هم اعلام کرد دیگر نفر اول نیمکت تیمی نمی شود.
در روزهایی که اخبار بازنشستگی رییس فدراسیون والیبال پررنگ تر از همیشه شده و همچنان وزارت ورزش از اعلام موضع رسمی درباره آن خودداری می کند، شاید بهره برداری از نام و آوازه ولاسکو این بار نه به تیم ملی بلکه به مسئولان فدراسیون کمک کند که با جلب نظر افکار عمومی مقبولیت گذشته خود را بدست آورده و از فشار رسانه ها و نهادهای بالادستی خلاص شوند.
شبنم روحی