روانشناسی ورزشی صرفاً یک بخش الحاقی یا تشریفاتی نیست. تحقیقات علمی نشان میدهد که عملکرد جسمی بدون مدیریت صحیح ذهن، هیجان، استرس و تمرکز پایدار، بهطور قابلتوجهی افت میکند. ورزشکار در شرایط مسابقه، تحت فشار شدید روانی قرار میگیرد؛ فشاری که اگر بدون آموزش و پشتیبانی باشد، میتواند او را به مرحله خطر برساند.
نمونه تلخ این واقعیت را در ماجرای اخیر فرامرز عزیزی، قهرمان پرورش اندام کشور، شاهد بودیم؛ حادثهای تکاندهنده که بار دیگر نگاه جامعه ورزشی را به این حقیقت جلب کرد که مراقبت از ذهن و روانِ ورزشکار به اندازه مراقبت از عضلات و مفاصل او اهمیت دارد. این اتفاق، یک حادثه فردی نبود؛ هشداری جدی درباره خلأ یک نظام حمایتی روانی در ورزش ایران است.
در بسیاری از رشتهها، برنامه تمرینی ورزشکاران شامل ساعتهای طولانی بدنسازی، تکنیک، تاکتیک و رژیم غذایی است، اما آموزش مهارتهای ذهنی—مانند مدیریت استرس، تقویت تمرکز، تابآوری در فشار مسابقه، کنترل هیجانات و ریکاوری روانی—جایی در برنامه رسمی نداشته است. این در حالی است که در ورزش حرفهای، «آمادگی روانی» بهعنوان یکی از ارکان اصلی قهرمانی شناخته میشود.
نبود روانشناس ورزشی در کنار تیمها باعث میشود بسیاری از ورزشکاران بدون ابزارهای لازم وارد میدان رقابت شوند. در چنین شرایطی، کوچکترین بحران یا فشار بیرونی ممکن است به افت عملکرد، آسیبهای روانی یا حتی تصمیمات ناگهانی و خطرناک منجر شود. ورزشکار نیاز دارد بفهمد چگونه با شکست کنار بیاید، چگونه تحت فشار تصمیم درست بگیرد، چگونه ذهن خود را در لحظات حساس کنترل کند، و چگونه از فرسودگی روانی پیشگیری کند.
اکنون زمان آن رسیده است که فدراسیونها و نهادهای مدیریتی ورزش کشور، روانشناسی ورزشی را بهعنوان یک بخش رسمی و ضروری در ساختار خود بپذیرند. حضور دائمی روانشناس ورزشی در اردوها، مسابقات و روند تمرینات نهتنها از سلامت ورزشکاران محافظت میکند، بلکه کیفیت عملکرد آنان را بهطور چشمگیری افزایش میدهد.
ورزشکاران ایران سزاوار آن هستند که در کنار تمرینات جسمانی، از حمایت علمی و حرفهای در زمینه سلامت روان نیز برخوردار باشند. آینده ورزش حرفهای بدون توجه به این بخش حیاتی، در معرض تهدید باقی خواهد ماند. امید است با نگاه تازه، تصمیمگیریهای جامع و تدوین برنامههای عملی، جایگاه روانشناسی ورزشی در کشور تثبیت شده و از وقوع حوادث مشابه جلوگیری شود.
به قلم نصراله کاکاوند