پس از تغییرات در دفتر امور مشترک و برخی جابهجاییهای دیگر، قرار بود انتخابات فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام 11 تیرماه انجام گیرد. اما کمتر از 24 ساعت پیش از مجمع، این انتخابات لغو شد و با توجه به سفر و حضور اعضای مجمع به تهران خسارت مالی به بیتالمال وارد شد و وزارت ورزش نتوانست سرنوشت این فدراسیون را برای چهار سال دیگر مشخص کند و گمانهزنیهای بسیاری نیز در این رابطه پدید آمد.
شب قبل از زمان اعلامشده برای مجمع بدنسازی دفتر امور مشترک فدراسیونها در اطلاعیهای شرایط 12 روزه جنگی و حملات ددمنشانه رژیم صهیونیستی و اشکالات به وجود آمده در سامانه باشگاهها و ابهامات موجود در خصوص نحوه انتخاب باشگاهها در جهت رعایت عدالت و شفافیت را به عنوان دلیل ذکر، و پس از عذرخواهی از اعضای مجمع، انتخابات را به زمان نامشخصی موکول کرد.
طبیعتاً جنگ 12 روزه اثرات مخربی را به جامعه کشورمان و علیالخصوص در بعد روحی و روانی به مردم وارد کرده است اما این اتفاقات چه ارتباطی با انتخابات اعضای مجمع فدراسیون بدنسازی دارد؟ مگر نادمی را وزارت ورزش انتخاب نکرده بود تا روند انتخابات را پیش ببرد و دفتر مشترک بر فرایند انتخابات نظارت نمیکرده که برای رعایت و اجرای عدالت مجبور شوند انتخابات به تعویق بیافتد؟ اکنون هزینه هتل، ایاب و ذهاب و پذیرایی و زمان به هدر رفته و ... را چه کسی می پردازد؟
آیا تنها به دلیل مطرح شده انتخابات به تعویق افتاد یا شائبه خرید زمان برای آمدن تأیید صلاحیت رئیس فدراسیون پیشین نیز در این تصمیم دخیل بوده است و چند دلیل دیگر که امکان بیان و ارائه آن وجود ندارد اما دخالت برخی از دوستان را میتوان در این تصمیم تأثیرگذار دانست.
امیدواریم این تأخیر و تعویقها دامان دیگر فدراسیونها را نگیرد و هر چه زودتر احمد دنیامالی و شروین اسبقیان تدبیری برای دیگر انتخابات بکنند و نخواهند مثلاً برای چند روز بیشتر ماندن مزدا صوفی در فدراسیون کاراته، این انتخابات را هم لغو کنند.
در این شرایط زمان انتخابات فدراسیون نجاتغریق (22 تیر)، کاراته (28 تیر)، اسکی (30 تیر) و اتومبیلرانی (6 مرداد) اعلامشده است و اگر وزارت ورزش عزمی برای برگزاری این انتخابات ندارد و یا تصمیمات دیگری قرار است اتخاذ شود، بهتر است که زودتر اعلام کند و اگر صلاح دانستند دلایل عقلانی تعویق انتخابات را هم بیان کنند و به دنبال بهانهجوییها نباشند. هر روزی که انتخابات یک فدراسیون به تعویق بیافتد این وزارت ورزش است که باید تاوان اشتباهات سرپرستانی که انتصاب میکند را بپردازد همانطور که در ماجرای گمشدن دلارها، از دست رفتن عکاس ورزشی در پیست، آسیب به سوارکاران و ... مشاهده کردیم و هیچکدام از این فدراسیون در زمان سرپرستی از حاشیه دور نبودند. اکنون وزارت ورزش باید خود را موظف بداند که دست از مصلحتاندیشیهای شخصی بردارد و در زمانهای مقرر انتخابات را برگزار کند تا شاید بتواند اشتباهات گذشته در انتخاب سرپرستها را جبران کند و مرهمی بر دردهای مشترک این فدراسیون ها باشد.
میرزا حسین گیلانی