یکم، در آستانه مسابقات آسیایی سوارکاری در حالیکه رئیس فدراسیون شب قبل در وزارتخانه بوده و هیچ اطلاعی به ایشان داده نشده، ناگهان تلفنی به آقای کاظمیان اطلاع داده می شود که سرپرست جدید راهی فدراسیون شده و کار را به ایشان تحویل دهید. این کار باعث آن می شود تا اسپانسر مسابقات کناره گیری کرده و فدراسیون دچار زیان مالی شود. این امر جدای از حرمتی است که برای رئیس فدراسیون رعایت می شد. چرا چنین شده، پاسخی نیست چراکه مسئولان وزارت ورزش چنین تصمیمی گرفته اند.
دوم، رئیس فدراسیون اتومبیلرانی به دلیل پایان دوره کنار می رود و سرپرست از طرف وزارت ورزش راهی این فدراسیون می شود. فردی که آشنایی چندانی با این رشته ورزشی ندارد. نتیجه آن، فاجعه ای می شود که شاهد بودیم. هیچکس هم پاسخگو نیست و سکانداران وزارت ورزش سکوت اختیار می کنند. اگر هم قرار است کاری کنند پاک کردن صورت مسئله است که فعلا مسابقاتی برگزار نشود. نمی گویند که چرا در دوره های قبل چنین اتفاقاتی نمی افتاد. چرا؟ چون خودشان سرپرست تعیین کرده و باید جوابگو باشند.
سوم، رئیس فدراسیون فدراسیون کاراته نیز وضعیتی مشابه دارد. در حالیکه به سیدحسن طباطبایی قول داده بودند که مشکلی نیست، ناگهان او را برکنار و یکی از هم استانی هایی که با وزیر هم دوستی داشته سرپرست می شود. با گذشته ایشان کاری نداریم اما در دوران سرپرستی چنان دست به تعویض افراد می زنند که صدای همه در می آید. اما این پایان کار نیست . تیم کاراته برای شرکت در مسابقات آسیایی راهی ازبکستان می شود و ناگهان خبر می رسد که چهل هزار دلار پولی که در اختیار سرپرست بوده مفقود شده است. مقصر کیست و چه کسی باید خسارت را پرداخت کند، فعلا از طرف وزارت ورزش سکوت اختیار شده است. چرا؟ به دلیل آنکه سرپرست فدراسیون را خودشان انتخاب کرده اند و از حمایت وزیر برخوردار است.
اینها حوادثی است که در مدت کوتاهی بر ورزش گذشته است. نمی دانیم دولت محترم بر سر چه چیزی وفاق انجام داده است. بر سر این که ورزش ما به چنین روزی دچار شود؟
پاسخگوی این همه بی تدبیری و بلایی که بر سر ورزش می آید چه کسی است؟ کاش پاره ای از آقایان از کاخ تبختر و توهم همه چیز دانی پایین بیایند و به نظر کارشناسان احترام بگذارند.
غلامحسین شعبانی