منهای فوتبال-اگر چه بازیهای المپیک از دهه هشتاد میلادی به بعد تا حدود زیادی روح معنوی خود را از دست داده است و تعیین جوایز دلاری از سوی کشورها برای ورزشکارانشان جهت کسب سهمیه، نگرانی های فزاینده ای را برای مسئولان IOC برانگیخته است بطوریکه تعیین جوایز دلاری از سوی فدراسیون جهانی دوومیدانی به مدال آوران المپیک باعث موضع سخت توماس باخ با این تصمیم شده است اما به هر حال نمی توان از این واقعیت دور شد که سالهاست بازیهای المپیک از فلسفه اصلی برگزاری خود نیز دور شده و گویی این رقابتها خود میدان جنگی است برای نشان دادن قدرت نرم خود برای خودنمایی در عرصه جهانی، به هر حال کمیته بین المللی المپیک اگر چه قوانین سختی برای ارتقا سطح کیفی این بازیها همچون مبارزه با دوپینگ،برگزاری رقابتهای انتخابی برای ورود به المپیک،برابری جنسیتی، دادن سهمیه جهانی به کشورهایی که سهمیه نگرفته اند و ده ها موارد دیگر اعمال کرده است اما این اتفاقات در نهایت باز هم به نفع کشورهای قوی از نظر اقتصادی شده است،به عنوان مثال در ابتدای تصمیم کمیته بین المللی المپیک برای کسب سهمیه بسیاری از فدراسیونهای ضعیف اگر نمی توانستند در مسابقات جهانی موفق به کسب سهمیه شوند حداقل این شانس را داشتند که بتوانند در رقابتهای قاره ای و یا تورنمنت های منطقه ای موفق به کسب سهمیه و حضور در المپیک شوند اتفاقی که سالهای گذشته برای بسیاری از فدراسیونهای ورزشی کشورمان افتاد چرا که حداقل این شانس را داشتند که در مسابقات قاره ای موفق به کسب سهمیه شوند و یا در نهایت با دو یا سه حضور در تورنمنت های معتبر موفق به این کار شوند ولی تغییر سیاستهای فدراسیونهای جهانی که بیشتر جنبه درآمد زایی داشت جهت تعیین رنکینگ برای ورزشکاران آنهم در یک ماراتن طولانی و خسته کننده چهارساله و حضور در حداقل ۷تا۱۰ میدان مهم، جدای از اینکه میزان آسیب دیدگی ورزشکاران را افزایش می دهد باعث افزایش هزینه های تیم داری فدراسیونها از طرفی و همچنین شانس کم فدراسیونهایی ضعیف تر برای کسب سهمیه می شود که نمونه بارز آنرا می توان در عدم موفقیت رشته بوکس در کسب سهمیه پاریس دید.
رشته بوکس که همواره با کسب سهمیه المپیک در رفتارهای قاره ای جزو مسافران المپیک می شد چند صباحی است که دیگر موفق به این کار نمی شود در واقع جهانی شدن مسابقات کسب سهمیه المپیک در رشته بوکس کار را برای فدراسیون نشین ها و بوکسورهای کم تجربه ما سخت کرده است این مشکل اگر چه در بوکس به وضوح عیان است اما کمی مستتر تر می توان آنرا در رشتهای دیگر هم دید، انفاق مهمی که در صورت کمتوجهی به آن چه بسا در آینده گریبان بسیاری از دیگر فدراسیونهای ما را خواهد گرفت. کسب دقیقه نودی کسب سهمیه المپیک پاریس برخی رشته ها اگر چه ارزشمند است اما بیانگر این واقعیت است که نه فقط بوکس بلکه بسیاری از رشته های دیگر ورزشی کشورمان نیز در آینده نزدیک شرایط سخت تری برای کسب سهمیه المپیک خواهند داشت.
در واقع اگر هر رشته ورزش در کشورمان خیلی زود به فکر نفرات جایگزین برای تک ستاره های خود همچون نباشند رشته های مثل شمشیر بازی، ژیمناستیک،تنیس روی میز و تیراندازی و یا بفکر پشتوانه سازی و حضور مداوم در رقابتهای مهم جهانی نباشند رشته هایی همچون وزنه برداری،تیروکمان و دوومیدانی و از همه مهمتر هزینه المپیکی از چهار سال رایشان منظور نگردد چه بسا در المپیک های بعدی همان اتفاقی برایشان بیفتد که اینبار برای بوکس،والیبال و بسکتبال افتاد، خودمان را گول نزنیم دیگر با حضور در دو یا سه مسابقه بین المللی و هزینه چهار پنج میلیارد تومانی نمی توان سهمیه المپیک گرفت چرا که الان فدراسیونها برای هر اعزام نزدیکشان چهار پنج میلیارد تومان هزینه می کنند و تقریبا بودجه سالانه زیر صد میلیاردتومان برای هر فدراسیون یعنی هیچ و دیگر با این هیاهوهای دو سال مانده به المپیک نمی توان نه سهمیه المپیک گرفت و نه مدال المپیک.
تخلص: دال