در یک سالی که از انتخاب عزیزی به عنوان رئیس فدراسیون تنیس می گذرد، چند نقد در منهای فوتبال منتشر کردیم، اما خبر سرپرستی ایشان به عنوان معاون وزیر اقتصاد باعث خوشحالی شد؛ چراکه فردی را که در ورزش مشغول خدمت است، شایسته معاونت در وزارتخانه ای دیگر دانسته اند. متاسفانه به دلیل عدم حمایت جامعه ورزش این انتصاب دوامی نداشت و با نخستین هجمه، دستمایه طنز و انتقاد شد.
حضور عزیزی در وزارت اقتصاد فرصت مهمی پیش روی جامعه ورزش بود که از مشکلات اقتصادی رنج بسیار می برد. عزیزی از مجلس هفتم سابقه آشنایی با مجلس و وزارت اقتصاد را دارد. منتقدانی که چنین عزیزی را مورد انتقاد قرار دادند بگویند در خصوص دیگرانی که به ورزش می آیند و سابقه ای در ورزش ندارند چرا سکوت می کنند؟
عزیزی پیش از این در وزارت ورزش سابقه حضور در بخش حقوقی و پارلمانی را داشته و بیگانه با این حوزه نبوده است. شایسته بود مدیران ورزش و دست اندرکاران بالادستی از فرصت بوجود آمده استفاده می کردند و تمام قد پشت مدیرشان می ایستادند. اما متاسفانه حتی حمایت های معنوی خود را نیز دریغ کردند و همین سکوت مدیران ورزش موجب شد تا عرصه برای برخی نقدهای غیر منصفانه مهیا شود.
اکنون عزیزی با میل خود در فدراسیون تنیس ماند تا حضور یک نفر از ورزش در وزارتخانه ای دیگر از دست برود. از سال هایی که سازمان تربیت بدنی تشکیل شد تا به امروز که وزارت ورزش تاسیس شده همواره شاهد بوده ایم افراد سیاسی و ... بسیاری در ورزش حضور پیدا کرده اند. اما هرگز شاهد چنین هجمه ای از جانب منتقدان نبوده ایم و ممانعتی به عمل نیامده است. اینکه مدیری از ورزش به جایی دیگر گمارده شود نه تنها نادرست نیست بلکه باید با استقبال هم رو به رو شود. رسانه های حوزه دیگر مقاوت کردند و به نوعی مانع از این انتخاب شدند. آنان ممانعت لازم را در حد توان خود بوجود آوردند اما جامعه ورزش از فرصت بوجود امده به خوبی استفاده نکرد و پشت مدیرش نایستاد. امیدواریم درآینده اجازه چنین فرصت سوزی هایی داده نشود.
حسین محمدی