این نتیجه در قیاس با المپیک ۲۰۱۶ ریو که دو برنز گرفتیم، نشان از پیشرفت دارد با این وجود حتی همین نتیجه نیز نمی تواند حق مطلب کشتی فرنگی را آنطور که باید و شاید ادا کند. فرنگی کاران ما در المپیک ۲۰۱۲ لندن با کسب سه طلای ارزشمند، نتیجه ای تاریخی به دست آوردند. این نتیجه، انتظارات علاقه مندان به ورزش و کشتی را چنان بالا برد که وقتی در برزیل دو برنز گرفتیم، محمد بنا سرمربی وقت تیم ملی، تحت فشار ناشی از این نتیجه، به پنهای صورت اشک ریخت و با گریه او، میلیون ها ایرانی بغض کردند. آن دوره و آن خاطرات تلخ، زیر غبار روزگار رنگ فراموشی گرفت.
اکنون از آن زمان پنج سال سپری شده و تغییرات فراوانی در ترکیب تیم ملی کشتی فرنگی به وجود آمده است. المپیک به دلیل فراگیری بیماری کرونا در جهان با یک سال تاخیر برگزار و اکنون روزهای پایانی خود را طی می کند. محمدبنا اما همچنان هدایت فنی تیم کشتی فرنگی بزرگسالان را بر عهده دارد. مردی که با تمام وجود و عشق فراوان، تجربه سال ها حضور در راس مسئولیت فنی کشتی را به پای این ورزش و قهرمانان آن ریخته است. بنا، همان است که سال ها قبل ردای بهترین مربی کشتی جهان را برتن کرد و با کسب سه طلای ارزشمند المپیک توسط شاگردانش در لندن، سر بر آسمان سایید. به عبارت دیگر او طی سال های گذشته تجربیات بیشتری اندوخته و اکنون در جایگاهی قرار دارد که به تمام گوشه و زوایای کشتی فرنگی اشراف دارد.
مردی با چنین ویژگی های منحصر به فرد و شاگردانی که تمام و کمال در اختیارش بودند استحقاقی فراتر از دو مدال المپیک توکیو را داشت. بدیهی است بخشی از این ضعف و کاستی به واسطه جوانی و کم تجربگی تیمی بود که هیچ یک از آنها میدان بزرگی چون المپیک را تجربه نکرده بودند و بخش دیگر به سیستمی باز می گردد که وظیفه برنامه ریزی، حمایت، هدایت، آماده سازی و هدفگذاری را بر عهده می گیرد. این مهم بر عهده فدراسیون است تا تمهیدات لازم را در این رابطه بیندیشد. فدراسیونی که نشان داده بیش از اینکه به موارد یاد شده توجه داشته باشد با پاره ای حاشیه های خود ساخته مواجه و در واقع متن را فدای حاشیه کرده است. محمد بنا هر زمان با اختیار و اراده خود و امکانات کافی کار کرده موفق بوده و هر زمان در بند امر و نهی مدعیان ریاست و کیاست گرفتار و با ضعف امکانات مواجه، نتوانسته نتیجه مورد نظر خود را کسب کند.
در المپیک توکیو برادران گرایی، خصوصا محمدرضا گرایی نشان داد با تکیه بر قابلیت های فردی، کشتی تهاجمی، روحیه بالا و انگیزه مضاعف می توان بر حریفان پیروز شد. محمد هادی ساروی هم برای کسب مدال برنز جنگید و مزد زحمات خود را گرفت.علیرضا نجاتی چون بی روحیه و کم انگیزه بود در نتیجه راه به جایی نبرد.
در توکیو این مهم کاملا به اثبات رسید ورزشکارانی که برای موفقیت در رشته های مختلف برنامه ریزی کردده بودند به خواست خود دست پیدا یافتند. در همین راستا، کوبایی ها روز اول و دو وزن نخست ۶۰ و ۱۳۰ کیلو خود تا فینال مقتدرانه پیش تاختند و در آنجا نیز با کسب دو طلای ارزشمند، توانمندی های خود را به منصه ظهور رساندند. سیستمی که این امکان و توانایی را دارد در دو وزن، دو طلای ارزشمند برای کشور خود حاصل کند باید مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. کوبایی ها نه ادعا دارند و نه حاشیه می سازند. آنها جای اینکه ادعا داشته باشند از این المپیک تا المپیک بعدی برنامه ریزی می کنند، مطابق اهداف و مسیر از پیش تعیین شده ره می سپارند و در نهایت مزد تلاش خود را با مدال خوش رنگ المپیک می گیرند. می توان از برنامه ریزی و هدفگذاری آنها الگو گرفت به شرطی که فدراسیون و دستگاه ورزش نیز حمایت و پشتیبانی لازم را از برنامه مربیان دریغ نکنند.
کشتی فرنگی ما در المپیک توکیو نسبت به المپیک گذشته پیشرفت داشت اما این پیشرفت شاید در مقایسه با ۲۰۱۶ ریو قابل توجیه باشد اما در مقایسه با ۲۰۱۲ لندن، همچنان باید کار کنیم و پیش برویم.
محمدرضا کاظمی