در حاشیه رقابتهای المپیک توکیو ۲۰۲۰ به عنوان بزرگترین آوردگاه ورزش جهان شاهد فراز و فرود تیمها و ورزشکاران کشورهای مختلف از جمله ایران هستیم. جلوه زیبای رویارویی یک پدر و پسر در مسابقات واترپلو در کنار چهره زشت خشونت یک بوکسور در گازگرفتن گوش حریف، روشن و تاریک این فستیوال جهانی را پدید میآورد. به همین تناسب رفتار حرفهای قهرمانان قبل، در جریان و بعد از مسابقات ماهیت اصلی کار آنان و اعتبار نتایجشان را نشان میدهد.
متأسفانه ادبیات تخریبی و گلایهآمیز ورزشکاران ایران که عموما حول محور بیشتر گرفتن پاداش و امکانات میچرخد با استقبال برخی از رسانههای زرد ورزشی همراه است زیرا هیچ عنصری در تبیین ارزش های خبری به میزان تصادم( درگیری و رویایی)، ماهیت زرد خبری به خود نمیگیرد. در نهایت این اپیدمی جز تلخ کردن حلاوت شور مسابقات چیزی به همراه ندارد. با توسعه اخبار در فضای مجازی متاسفانه این دور باطل آنقدر تکرار میشود و رنگ واقعیت میگیرد که مسئولان نیز دستپاچه به تطمیع چهره های بداخلاق روی می آورند. گویی هرکس بیشتر غر بزند و گلایه کند فارغ از نتیجه نزد رسانهها و به طبع آن افکار عمومی عزیزتر و نزد مسئولان مقرب تر و ذی نفع تر خواهد شد.
جای تعجب است اما بعد از کلی بریز و بپاش برای حمایت از ورزشکاران و دادن روحیه به آنان، هیچ کس طی چند هفته اخیر حتی خط لبخندی از ورزشکاران ندیده و یا نقل قولی نشنیده که در آن به دریافت حقوق و پول توجیبی دلاری و پاداش های قبل از المپیک اشاره شده یا حتی قدردان مجموعه عوامل ستادی برای تشکیل اردوها و مسابقات بینالمللی و انتخابی مختلف باشند اما به کرات صدای گلایه قهرمانان را میشنویم که بیرحمانه از زمین زمان مینالند!
کارکرد ورزش در جامعه نشاطآفرینی است، اگر بنا باشد ملتها با صرف پول و هزینه آب به آسیاب صنعتی بریزند که در نهایت به سرخوردگی اجتماعی منجر شود اساساً دلیل ورزش قهرمانی چیست؟ تمام هیاهوی المپیک ایجاد انگیزه و نشاط بین آحاد جامعه است وگرنه چرا باید دستگاه های مختلف چند سال تلاش کنند تا تیمی به مسابقات برود؟ ببرد یا ببازد در نهایت تصویری تاریک از خود ارائه کند؟
پس بهتر است مجموعه عوامل درگیر در ورزش از ورزشکار و مربی تا مدیر و مسئول و البته رسانه ورزش به صیانت از نشاط محیط ورزش بپردازند و پاسدار چیزی باشند که حیات خود را وابسته به آن هستند. به قولی پهلوانانه ببرند و ببازند و بچه گانه غر نزنند. در غیر اینصورت یک حساب سرانگشتی نشان می دهد که با اعتبار دولتی ورزش قهرمانی میتوان چه غوغایی در حوزه ورزش همگانی به راه انداخت و دیگر دلیلی نمی ماند که سهم یک ملت از ورزش تنها صرف نخبگان ورزشی شود.
شاید بهتر است یکبار دیگر اهداف ورزش قهرمانی، حضور در مسابقات مختلف و شرکت در المپیک را باز تعریف کنیم. بی شک نیل به سوی آرمان مشترک ورزش و المپیک که همان ایجاد نشاط عمومی و اجتماعی است، ما را از دور باطل تخریب در ورزش باز می دارد.
به قلم : امیرداودکمالی