بسیاری این سهمیه را همان وایلدکارت میدانند و برخی معتقدند سهمیه جهانی یا یونیورسالیتی تفاوتهایی با کارت اهدایی کمیته برگزاری مسابقات IOC دارد.
پس از جنگ جهانی دوم که بیشتر کشورها جنگ زده بودند، برگزاری المپیک با چالشهای گوناگونی روبهرو شد. یکی از دغدغههای مسئولان برگزاری المپیک در نیمه دوم قرن بیستم، عدم توسعهیافتگی رشتههای مختلف در کشورهایی بود که با مشکلات اقتصادی، سیاسی و امنیتی درگیر بودند و عملا فاصله زیادی با سطح قهرمانی در ورزشهای حاضر در المپیک داشتند، به همین دلیل وایلدکارت به این کشورها تعلق میگرفت تا حتی بدون کسب سهمیه در مسابقات انتخابی بتوانند در رشتههای پایه المپیک نظیر دوومیدانی و شنا نمایندگانی داشته باشند.
بدین ترتیب کشورهای بیشتری در المپیک شرکت میکردند و این رویداد شمول بیشتری در جهان داشت. اما اعطای سهمیه وایلدکارت به کشورهای عقب مانده و در حال توسعه برخی مواقع به کیفیت مسابقات المپیک لطمه میزد. زیرا گاهی ورزشکارانی از این طریق به بالاترین سطح از مسابقات جهان راه مییافتند که عملا توانایی رقابت با بهترینهای جهان را نداشتند، از سویی دیگر نگاه مردسالارانه در بسیاری در جوامع و کشورها موجب میشد تا اکثر وایلدکارتهای اهدایی به مردان تعلق بگیرد و در هر دوره نسبت حضور ورزشکاران زن کمتر از مرد باشد. به همین دلیل سهمیه یونیورسالیتی یا جهانی جای وایلدکارت را گرفت. اگرچه ماهیت سهمیه یونیورسالیتی همان وایلدکارت است و هدف از توزیع آن دربرگیری تمام کشورهای جهان در المپیک است اما اعطای این سهمیه در هر رشته مشمول قوانین خاصی است.
برای مثال در بسیاری از رشتهها برای تشویق حضور زنان در المپیک و برابری جنسیتی گفته شده در صورتی که نماینده یک کشوری بتواند در ورزشهای انفرادی از مادهای خاص سهمیهای کسب کند امکان اعطای سهمیه یونیورسالیتی به جنس مخالف آن ورزشکار وجود دارد.
البته برای جلوگیری از افت کیفیت مسابقات شرایط دیگری نیز در اعطای سهمیه یونیورسالیتی مدنظر قرار گرفته است، از جمله اینکه ورزشکارانی که با این سهمیه دعوت میشوند باید پیش از این فعالیت خود را در رشته ورزشی مرتبط ثابت کرده باشند و از امتیاز حضور در رویدادهای مختلف بهرهمند بوده باشند.
میتوان گفت IOC یا کمیته بینالمللی المپیک درصدد آن است تا از طریق سهمیه یونیورسالیتی ضمن دنبال کردن اهداف عالی المپیک در ایجاد زمینه صلح و دوستی بین کشورها نزدیکترین و بهترین ورزشکاران هر کشور را که از گردونه رقابتهای انتخابی بازماندهاند به المپیک دعوت کند. البته این سهمیه صرفا محدود به چند رشته خاص است و زمانی به کشورها تعلق میگیرد که آنها به سطح توسعهیافتگی برای کسب ورودی مستقیم المپیک نرسیده باشند.
در این راستا به نظر میرسد مسئولان ورزش ایران باید از فرصت دریافت سهمیه یونیورسالیتی برای ورزشکارانی بهره ببرند که میتوانند تجربه حضور در المپیک را توشه پیشرفت فنی و کیفی خود سازند. همچنین از این فرصت ایجاد شده برای حضور هرچه بیشتر زنان در المپیک استفاده کنند.
به قلم:الهام محمدی مجد