در قرن های اخیر یکی از بزرگترین دغدغه ها و نگرانی های بزرگ مردم ایران، قراردادهایی بوده که توسط دولت مردان ما با دیگر دوات ها و افراد امضا شده است. از قرارداد گلستان و ترکمانچای، امتیاز توتون و تنباکو تا حتی قرارداد ویلموتس در ورزش. در بیشتر این موارد منافع طرف خارجی بیشتر رعایت شده و شاید بتوان گفت به نوعی بر سر مردم ایران کلاه رفته است. به همین دلیل می توان گفت با توجه به عدم آگاهی از مفاد قرارداد 25 ساله با چین نگرانی مردم چندان هم بیراه نیست و به همین دلیل شایعات بیش از حد مورد توجه قرار می گیرند.
بدیهی است که بدون اطلاع از مفاد توافق نامه 25 ساله با چین نمی توان اظهار نظر درستی در این خصوص کرد و صاحب نظران هستند که صلاحیت این کار را دارند.
اما جامعه ورزش نیز قراردادهایی داشته که موجب نگرانی اهالی آن شده است. نمونه آخر آن قرارداد ویلموتس است که هیچ اتفاقی برای آن رخ نداد و پس از تب و تاب اولیه گویا کل صورت مسئله پاک شد و نتیجه آن نه حساب کشیدن از عوامل و پیشنهاد دهندگان و توصیه کنندگان که منع بستن قرارداد با بازیکنان و مربیان خارجی شد.
هیچکس از آقایانی که قرار است چند ماه دیگر مناصب خود را ترک کنند نپرسید تاوان میلیاردها پولی که در این شرایط اقتصادی از جیب این ملت می رود و از همه مهمتر اعتمادی که بر باد رفته را چه کسی باید پرداخت کند. نمونه دیگر قرارداد کیروش بود که فقط مانده بود رئیس فدراسیون و از آن بالاتر رئیس ورزش را هم او انتخاب کند.
بازگردیم به قرارداد چین. برای جامعه ورزش این سوال مطرح است که آیا در این قرارداد ورزش هم جایگاهی داشته یا خیر؟ اکنون که سند راهبردی با چین به مدت 25 امضا شده آیا جامعه ورزش در آن سهمی دارد؟ آیا به ذهن مدیران ارشد وزارت ورزش خطور کرده است که باید سهمی در این توافق داشته باشند؟
کشور چین پس از آمریکا رتبه دوم اقتصاد دنیا را دارد و در آسیا رتبه اول و در المپیک صدر جدول مدال ها را با میان خود و آمریکا دست به دست می کند. اگر این توافق نامه بخش ورزش کشور را نیز بتواند درگیر کرده باشد در آینده ای نچندان دور شاهد تحول بزرگی در ورزش کشور خواهیم بود. کشور چین به جز فوتبال در اکثر رشته های ورزشی صاحب عنوان است و زیرساخت های ورزشی مناسبی را در اختیار دارد که می توان از آنها استفاده کرد. چین میزبان المپیک، بازی های آسیایی و مسابقات مختلف جهانی در سال های اخیر بوده است؛ اما کماکان این سند راهبردی پنهان است و از کم و کیف آن خبری نیست که بدانیم در چه زمینه هایی دو کشور به توافق دست پیدا کرده اند. امیدواریم در این سند راهبردی بخش های مختلف از جمله ورزش نیز در آن دیده شده باشد.
به قلم: حسین محمدی