او هرچقدر در میدانهای بزرگ حرف برای گفتن دارد، در عوض کمتر دررسانهها مصاحبه میکند و در فضای مجازی دیده میشود. شاید به همین دلیل است که با در اختیار داشتن کولهباری از مدال و مقام و افتخار کمتر از بسیاری از چهرههای ورزشی مورد توجه مسئولان قرارگرفته است. در آستانه تلاش برای سومین حضورش در المپیک که در نوع خود رکورد بزرگی محسوب میشود به گفت و گو با او نشستیم.
از شما دعوت میکنیم این گفت و گوی جالب با ندا شهسواری را از دست ندهید:
*به پیروزی در توکیو 2020 فکر میکنم
در زندگی حرفهای ابتدا حضور در المپیک بزرگترین هدفم بود، اما حالا امیدوارم پس از کسب سهمیه المپیک بتوانم بازیها را ببرم و از دور مقدماتی بالا بیایم. تاکنون شاید به 60 درصد اهدافم رسیده باشم. هدف کوتاه مدتم انتخابی المپیک است و الان منتظر شروع اردوهای تیم ملی هستم تا برای رسیدن به بازیهای 2020 تلاش کنم. اصلیترین هدفم این است که رنکنیگ بینالمللیام را به زیر 100 برسانم. قبلا تا رنک 135 هم رسیده بودم اما از وقتی که از مسابقات دور شدیم و کرونا آمد و نتوانستم برنامههایم را کامل دنبال کنم و قدری رنکینگم افت کرده است.
*تنها با یک باخت المپیک از دست میرود
انتخابی المپیک امسال شرایط بسیار سختی دارد. بازیها حذفی است و هیچکس حق اشتباه ندارد. حتی در یک بازی هم نمیتوان کوچکترین اشتباهی داشت زیرا یک باخت میتواند به معنی از دست رفتن المپیک باشد. همه ورزشکاران مطرح برای راهیابی به المپیک میجنگند و همین خود به خود استرس کار را بالا میبرد. چون انتظارات از من زیاد است خودم هم تحت فشار هستم تا حتما بتوانم به المپیک بروم.
*اولین بودن هیجانانگیز است، آسان نیست
اولین بودن هم سخت و هم هیجان انگیز است اما قطعا آسان نیست. همه سعی میکنند من را به عنوان رنکینگ اول پینگپنگ ایران شکست دهند. گاهی هم بر اثر اتفاق در یک مسابقه پیروز میشوند اما جالب این است که وقتی یک ورزشکار تازه کار در یک مسابقه برابر من برنده میشود به او لقب پدیده را میدهند. در صورتی که یک بازی نمیتواند ملاک خوب یا بد بودن بازیکنی باشد. قطعا ورزشکاری که در بین نفرات برتر نیست نمیتواند با برد در یک مسابقه یا حتی گیم گرفتن از من یا بازیکن دیگری یک شبِ پدیده پینگپنگ شود.
* آخرین دختر المپیکی پینگپنگ نیستم
البته حضور در المپیک به عنوان نخستین دختر ایرانی برای من تجربه بسیار خوبی بود و هیجان خودش را داشت. اینکه اولین نفر بودم حس خوبی به من داد و توانستم این سد را بشکنم. خوشحالم که اولین نفر بودم که سد حضور زنان در المپیک را شکست ولی امیدوارم آخرین نفر نباشم و دختران ایران هر روز بیشتر از قبل پلههای پیشرفت را طی کنند.
*ثابت کردم المپیک شانسی نیست
دور اول که به المپیک رفته بودم میشنیدم که مسابقات شانسی بوده و اتفاقی بوده که ندا شهسواری سهمیه گرفته است. برخی هم میگفتند چون ایران میزبان بوده و تماشاگران حمایت کردند توانسته به المپیک برود. ولی بار دوم که در هنگ کنگ سهمیه گرفتم، مشخص شد که واقعا برای راهیابی به المپیک سخت تلاش کردم. البته مسابقات هنگ کنک برای من سختتر بود، چون هم خارج از خانه بازی میکردم و هم میخواستم ثابت کنم که حضورم در المپیک شانسی نبود. حقیقتا دور دوم حضورم در المپیک شیرینتر بود و الان هم که برای بار سوم تلاش میکنم بار مسئولیتم سنگینتر است.
*فعلا با برادر و خواهر و همسرخواهرم تمرین میکنم
نمیتوانم بگویم تعویق المپیک به نفع یا ضررم بود. قبل از کرونا در اردو بودم و خوب تمرین میکردم. نزدیک انتخابی قدری دستم داشت آسیب میدید و نگران بودم که گفتند اردو تعطیل است. ولی دیگر زیادی همه چیز عقب افتاد. چند ماهی بلاتکلیف بودیم اما چون هدف داشتم تمریناتم را کنار نگذاشتم. کارهای بدنسازی و دوچرخهسواری میکردم تا از نظر بدنی روی فرم باشم. برای حضور برای المپیک شرایط تمرینی و حریف تمرینی خوب خیلی مهم است. الان در خانه با خواهر و برادرم تمرین میکنم. منتظرم تا لیگ و اردوهای ملی آنطور که اعلام شده از اواسط آذر برگزار شود. از آذر ماه مسابقات لیگ شروع میشود امسال در تیم پادما اصفهان هستم. تیم خوبی داریم و امیدوارم شرایط برگزاری مسابقات هم ایجاد شود.
*هرگز از پینگ پنگ پشیمان نمیشوم
من از سال 79 تا الان در تیم ملی هستم و مسابقه میدهم. نمیدانم تاکنون چند مسابقه بینالمللی داشتم. اما از حضور در این رشته ورزشی کاملا راضی هستم و اصلا پیشیمان نیستم. به طورکل پینگپنگ رشتهای است که از ابتدا دوستش داشتم؛ جزو رشتههایی است که سطح و کلاسش بالاست. مدالش هم ارزشمند است و به سختی بدست میآید. من از ابتدا به کسب مدال در این رشته فکر نمیکردم اما چون از این بازی لذت میبردم و برخلاف خیلی از رشتههای بانوان مسابقات برون مرزی داشت، به پینگ پنگ روی آوردم.
*هرچه بلدم به دیگران یاد میدهم
الان از نظر سنی از دیگر ملیپوشان بزرگترم و شاید به دلیل کسوت هم همه به من احترام میگذارند و گاهی کارها را به من میسپارند. من هم همیشه سعی میکنم به آنهایی که به این رشته علاقه دارند کمک کنم. دوست دارم ورزشکاران بیشتری وارد این رشته شوند و هرکاری از دستم بر بیاید برای موفقیتشان میکنم. معتقدم هر کسی هر چیزی را بلد است باید به دیگران یاد دهد. به جز این هر جایی هم میروم از مطب دکتر تا فروشگاه برای خرید، افراد را به ورزش کردن تشویق میکنم.
*چرا قرارداد من حتی از پسرها کمتر است؟
نسبت به گذشته در جامعه امروز ایران بیشتر به ورزش خانمها بها میدهند. یکی از عوامل پیشرفت ورزش زنان هم همین دیده شدن و بها دادن است. معمولا همان انتظاری را که از آقایان دارند از خانمها دارند و نسبت به گذشته دختران هم بیشتر خودشان را ثابت کردهاند و در رشته های ورزشی مختلف نتایج درخشانی گرفتهاند. اما همیشه برای من سوال است که چرا از نظر قرارداد مالی دریافتی دختران کمتر از پسرهاست؟ چرا باید مبلغ قرارداد من از پسرهایی که همین مقامها را هم ندارند، کمتر باشد؟ من این همه سال است که پینگپنگ بازی میکنم و مقامهایم هم شاید از خیلی آقایان بهتر باشد اما نابرابریها ادامه دارد و تحمل این وضع هم سخت است.
*ماهی 3.5 میلیون پول رویه میدهم
من چرا نباید بعد از سالها ملیپوش بودن یک اسپانسر داشته باشم تا حداقل ماهیانه 3.5 میلیون تومان پول برای رویه راکت و ... ندهم؟ این مسائل نیاز به مدیریت جامع در سطح کشور دارد و یک فدراسیون و یک مدیر به تنهایی کاری از دستش بر نمیآید.
*بارها از مسئولان وزارت و کمیته خواستم اما...
من بارها از مسئولان وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک در دورههای مختلف خواستهام، لااقل ما را بیمه کنند تا تأمین باشیم. همیشه هر مسئولی سر اردوی ما آمده همین را گفتهام. در تمام کشورها هم ورزشکار از یک سطحی به بالا مورد حمایت سازمان ورزش قرار میگیرد. اما من که دوبار المپیک رفتم، تاکنون برای استخدام پنج بار در ارگانهای مختلف تقاضا دادم.
*بعد از ورزش چه کار کنیم؟
متأسفانه کسی که یک معلم ورزش ساده میشود حتی نمیتواند بدَود اما ورزشکارانی که میتوانند در خیلی از مشاغل مفید باشند، جذب نمیشوند. در برخی قسمتهای ورزش، افرادی هستند که جای آنها درست نیست و همیشه میپرسم ما ورزشکاران چرا نباید در آن مسئولیتها باشیم؟ اینها همه جمع و دغدغه ما هم بیشتر میشود. همیشه فکر می کنم اگر ورزش را کنار بگذاریم، بعدش باید چه کار کنیم؟