وقتی قرار است در آیندهای نه چندان دور به پیرترین کشور دنیا تبدیل شویم باید هم نگران ورزش و کشتی باشیم. از یک جامعه پیر و کهنسال چگونه میتوان انتظار داشت بتواند در رشتههای مختلف ورزشی از جمله کشتی که نیاز به کثرت علاقهمندان پر شور دارد افتخارآفرینی کند؟ تازه به این موارد باید گرانی افسارگسیخته و مشکلات مالی خانوادهها را هم اضافه کرد. این مشکلات و نداریها جایی برای ورزش در سبد خانواده نگذاشته است.
باورکنید این سخنان نگارنده نیست بلکه برگردان مصاحبه مصطفی حسینخانی دارنده مدال جهانی و نفر اول مسابقات انتخابی اخیر تیم ملی کشتی آزاد است. او این مطالب را به زبان ساده و خودمانی بیان کرده اما فحوای کلام همان است که در اینجا انعکاس مییابد.
به اعتقاد این قهرمان که تا اینجا مسافر مسابقات جهانی و چه بسا ملیپوش ما در بازیهای المپیک هم خواهد بود، کشتی تهران چراغ رو به افول است؛ همانطور که دیگر شهرها و استانهای صاحب نام این ورزش دیگر حرفی برای گفتن ندارند. مقصر این اوضاع، هیات کشتی، اداره کل ورزش و حتی فدراسیون هم نیست. وقتی مشکلات فراگیر و سرطان گرانی و ضعف برنامهریزی تار و پود جامعه را از هم گسسته باشد کسی به ورزش فکر نخواهد کرد. به قول مصطفی حسین خانی برای مسئولان تهرانی اعم از نماینده مجلس، شورای شهر، شهرداری و دیگر سیاسیون، ورزش کجای معادلات قرار دارد؟ برای آنان چه اهمیتی دارد ورزشکار حرفه ای باید ماهی چند میلیون خرج آماده سازی خود کند؛ تازه گرانی مسکن، هزینههای ایاب و ذهاب، پوشاک، هزینه دانشگاه و جیب خالی پدر و مادر هم مزید بر علت است. این کرونای چغر و بد پیله هم که افتاده به جان مردم و دست بردار نیست. انصافا اگر فکری به حال و روز ورزش نشود فاتحهاش خوانده میشود!
کشتی و هر رشته ورزشی دیگر زمانی مجال رشد پیدا میکند که زمینه گرایش نوجوانان و جوانان در آن فراهم شده باشد. خانوادهها بتوانند در سبد هزینهها جایی برای ورزش فرزندان خود داشته باشند. البته فرزندان که چه عرض کنم، تک فرزند. بهراستی با این موانع و مشکلات، چگونه میتوان به شکوفایی آینده ورزش از جمله کشتی امیدوار بود؟ باید هم تهران ۱۵-۲۰ میلیونی تنها یک نفر در میان ده ملیپوش کشتی آزاد بزرگسالان داشته باشد هرچند ممکن است عدهای دوست داشته باشند معدودی از کشتیگیران مهاجر ساکن تهران را نیز به حساب تهران بگذارند اما واقعیتها را نمیتوان انکار کرد.
به هوش باشید، کشتی تهران و حتی در بعدی فراتر از آن، ورزش پایتخت باوجود آنکه بسیاری از نامهای آشنای آن بر مناصب فدراسیونها تکیه زدهاند از درون رو به اضمحلال و نابودیست. به هوش باشید.
محمدرضا کاظمی