روزی که نوجوانان ایران به قهرمانی جهان رسیدند، گفت و گویی با محمد وکیلی داشتم که از حیث نتیجه یکی از پرافتخارترین مربیان والیبال پایه جهان به شمار می رود و هنوز کسی فراموش نکرده در میان تمام نامداران و گردنکشان داخلی، تنها مربی مورد اعتماد ولاسکو بود که هدایت تیم ملی "ب" او را بر عهده داشت.
آن روز هرگز تصور نمی کردم که مربی بازیکن سازی که بسیاری از ستاره های امروز والیبال ایران نظیر امیرغفور خود را شاگردش می دانند، به واسطه حرف های درگوشی برکنار شود و بعد از قریب به یک دهه فعالیت در رده نوجوانان تازه به او انگ بزنند که با بازیکنان بدرفتار بوده و برکنارش کنند و کمی بعد تلویحا حرفشان را پس گرفته و برای پیدا کردن جایگزین کاسه چه کنم چه کنم دست بگیرند.
حالا والیبال نوجوانان ایران بعد از مدت ها تعطیلی اسیر رقابت چند چهره جهت تصدی گری کادرفنی شده است.
فارغ از اینکه علیرضا طلوع کیان، رضا مومنی مقدم، مسعود آرمات و شعبان خمسه هر کدام چه ویژگی هایی دارند و کدام یک برای هدایت نوجوانان مناسب ترند، باید دید اساسا فدراسیون والیبال و شخص محمدرضا داورزنی از تیم ملی نوجوانان چه میخواهد که مربی قهرمان جهان و بازیکن سازش را برکنار کرده و حالا برای تعیین سرمربی نوجوانان نیز مثل تیمملی بزرگسالان گره بدتر از بند و بند از گره پیش روی خود می بیند.
چرا والیبال ملی ایران باید از حضور پرافتخارترین مربی رده پایه خود حتی به عنوان مشاور در تعیین سرمربی جدید بی بهره باشد و این موضوع توسط مشاورانی دنبال شود که تاکنون توپ والیبال را از نزدیک ندیده اند؟ در عصر جدید مدیریت داورزنی در فدراسیون والیبال که به نظر روابط بر اصول چیره گشته، آینده تیم ملی نوجوانان نیز به تسویه حساب های گروهی و رابطه های فردی گره خورده است و همچنان حیرت علاقه مندان والیبال را در چرایی تغییر در استراتژی های موفق گذشته بیشتر می کند.
الهام محمدی مجد