به گزارش منهای فوتبال، به تعدادی از مصاحبهها که دقت کنیم متوجه می شویم در آنها روی واژه «متفاوت» بودن لیگ برتر بسکتبال تأکید شده است. حالا آیا واقعا لیگ برتر امسال متفاوت است؟ شاخصهای یک لیگ متفاوت چیست؟
مدیریت یا ریاست؟
بسکتبال همچنان بعد از نزدیک به دو دهه از فقدان مدیریت در خلق و تولید روشهای مطلوب و قابل قبول با توجه به شرایط و محدودیتها برای رسیدن به هدف، رنج میبرد. نداشتن روشهای جدید همراه با خلاقیت، طی سالها از مشکلات مدیریت بسکتبال بوده و ادامه دارد که مانع از تحرک صعودی این ورزش شده است. رؤسای قبلی و فعلی فدراسیون بسکتبال نگاهشان به وضع موجود است. در کم یا زیاد شدن تعداد تیمها، ثبات تیمها، دستمزدها، نحوۀ قراردادها، بکارگیری مربیان و... همان روشهای همیشگی پابرجاست و رییس با درجا زدن، شرایط را همانگونه که هست با کمی حفظ ظاهر برای پشتیبانی از تیمها میچرخاند.
تحرک صعودی
تحرک صعودی پایه پیشرفت است که با شاخصهای ارتقاء، امکانات و اوضاع مالی تیمها در ارتباط است. وقتی تیمها سطحبندی درست و اصولی نمیشوند و با هر نوع امکان مالی و امکانات وارد بالاترین سطح از رقابتها میشوند، افزایش افراد و گروهها توأم با جابه جایی بین تیمها، به معنای تحرک صعودی نیست. در اینجا «فراوانی»، شاخص نادرستی است. مصاحبههای برخی مربیان نشان میدهد فراوانی آموزش، امکانات، مالی و ... پایینتر از سطح خود است. عدهای پول کافی ندارند، عدهای دیر تیم بستند، عدهای از امکانات ناچیز در شهرهای خود گلایه دارند،عدهای به امید کمکهای مسئولان نشستند و ... در مجموع اوضاع قضا و قدری بر لیگ برتر امسال سایه افکنده است.
چه باید کرد؟
برای تحرک صعودی به ساختارهای رسمی مثل فدراسیون بسکتبال امیدی نیست اما باشگاهها نقش مؤثری ایفاء خواهند کرد. ما به همت و کوشش افراد در باشگاهها نیاز داریم. افرادی که خواهان موفقیت، ثبات و شرایط بهتر از آورده خود در بسکتبال هستند. فدراسیونها در هر دورهای به دنبال گردش مالی لیگهای خود بودهاند. لیگ 9 تیمی یا 14 تیمی. فرقی ندارد و آنها نقشی در تعیین تیمها ندارند. تحرک صعودی، با برنامهریزی برای تغییرات ساختاری در لیگها صورت میپذیرد و باشگاهها نیروی محرکه تغییرات هستند زیرا رؤسای فدراسیونها به ویژه دستهای از آنها با دیدگاه «کارمندی»، شناخت لازم از «کم و کیف» ندارند.
بنابراین برای بهبود نسبی اوضاع «از آنچه هست»، باید متکی به نیروهای کارآزموده و «مدیر» در باشگاهها و بنگاههای اقتصادی بود. در جایی که حاکمیت دولت در ورزش سنگینی میکند، به افراد در ساختارهایی مثل فدراسیونها حس مالکیت دست میدهد که این «آفت» بسکتبال است. برای خارج شدن از بن بست اداره بسکتبال با نگاه کارمندی، باشگاهها باید جمع شوند و طرحی نو دراندازند.