منتقدین محکوم میشوند، مجیزگویان باج میگیرند
آنچه ما میدانیم این است که «تمامیت بسکتبال ایران» امروز باید در آرامش مطلق باشد. تیمی داریم که میتواند گوهری انگشتر ورزش ایران شود؛ «تیم ملی بسکتبال ایران.» آرزوهایی داریم که در یک واژه خلاصه میشود: «المپیک توکیو» و پیش از آن حتی درخشیدن در جام جهانی بسکتبال.
در این شرایط اما گویی نا آرامی، جزیی لاینفک از بخش تفکراتی برخی مردان است که باید خود برقرار کننده همین پارامتر باشند.
با یک سوال آغاز میکنیم و آرام وارد بحث میشویم؛ نقش «رامین طباطبایی» در این روزها چیست؟ سوال دوم در پی اولی مینشیند؛ چه کسی باید این روزها، بسکتبال را از گزند هر حاشیهای دور نگه دارد؟ سوال سومی هم سلام میکند؛ وقتی منتقدان، با درک شرایط و وضعیت موجود سکوت کردهاند تا مبادا ترک بردارد، چینی نازک این بسکتبال، چرا شخص رییس وارد گود و معرکه دعاوی رسانهای میشود؟
در روزهایی که همه در قبال وضعیت بسکتبال ایران، لب بستهاند و قلم به جیب بردهاند، شخص رییس فدراسیون بسکتبال منتقدین را دشمن بسکتبال خواند و آنها را باجخواه معرفی کرد.
کی، کجا، چه باج خواهی داشته است؟
مصاحبهای از رئیس فدراسیون با مجله کیهان ورزشی منتشر شده با این تیتر «طباطبایی: باج خواهان، از نجابت من سوء استفاده می کنند.»
در متن این مصاحبه از قول آقای طباطبایی آمده است: «من خودم از نقد سازنده استقبال می کنم اما بسیاری از نقد هایی که به من می شود مغرضانه است و فرد منتقد منافع شخصی اش را در انتقادات مطروحه لحاظ می کند . این ها ملاک ارزیابی شده است. من همیشه به دوستان رسانه ای و کارشناسان گفته ام عملکرد ما را مورد نقد قرار دهید و با اشخاص کاری نداشته باشید، چون همه دچار نقاط قوت و ضعف هستیم.متاسفانه این فضا حاکم نیست و چون معمولا عادت به جواب دادن نداریم فکر می کنند انتقاداتشان درست بوده و این باعث تداوم انتقاداتشان می شود. اگر بخواهیم فقط مشغول جواب دادن به این هجمه ها باشیم در کارمان خلل ایجاد می شود . به جرات می گویم در این یک سال و اندی که بر مسند ریاست بوده ام ، بیشتر انتقادات مغرضانه بوده و جنبه سهم خواهی داشته است. متاسفانه چند نفری به عنوان خبرنگار فعالیت می کنند که بیشتر می خواهند سهم خواهی کنند . البته این جو برای اکثر رشته های ورزشی مثل فوتبال هم هست. واقعا من اگر جای آقای تاج بودم روزی ۱۰ بار سکته می کردم»
این حق طبیعی همه جامعه بسکتبال است که در اولین قدم، از رامین طباطبایی بخواهند با کنار گذاشتن آنچه «نجابت» میدانند، بسیار شفاف و روشن و با سند و مدرک باجخواهان را معرفی کنند. سکوت ایشان و معرفی نکردن آنها خود نوعی خیانت است.
آقای طباطبایی چه کسی، کجا، چه باج خواهی از شما داشته؟ چه کسی منافع شخصی اش را در انتقادات لحاظ کرده است؟ شما شخصیتی فراعمومی هستید و باید در قبال کلمه به کلمهای که به زبان میآورید مسئولیتپذیر باشید.
رامین طباطبایی گریزی زده است به فوتبال و مهدی تاج رییس فدراسیون فوتبال ایران. بد نیست شما هم یک روز وارد ساختمان فدراسیون فوتبال شوید و آن حجم از هجمه را ببینید و بعد از خودتان بپرسید که آیا تحملش را دارید؟ شاید آن زمان متوجه نجابت خبرنگاران و منتقدان بسکتبال شدید!
منتقد سهم می گیرد یا مجیزگو؟
مورد دوم را باید در خود فدراسیون بسکتبال ایران جستوجو کرد. از آقای طباطبایی میپرسیم که چه کسانی در بسکتبال ایران باج میگیرند؟ منتقدین یا مجیزگویان؟
برای پاسخ به این سوال کافی است دور و بر خودتان را نگاه کنید. ادبیات بسکتبال ایران تغییر کرده؛ هرکس نقدی منصفانه یا از سر دلسوزی یا نقدی توام با پرسش داشته باشد متهم میشود به خیانت و باجخواهی. اما اگر همان منتقد، راهش را تغییر دهد و مجیز بگوید از رییس و کادر فنی تیم ملی، صاحب جایگاه میشود. این را همه می دانیم منتقد در بسکتبال جایی ندارد! و حتی شده حق دیدن بازی ها را هم از آنها گرفته اند! پس لطفا انگ باج خواهی و سهم خواهی را به منتقدین نزنید که خنده دار است و بدانید با این جملات نمی توانید از انتقاداتی که به شما و زیر مجموعه تان وارد است فرار کنید. قبل از شما هم سعی کردند با این شیوه کار خود را پیش ببرند اما همه دیدیم که در آخر چه شد!
حدادی، ساهاکیان و کامرانی به دروغ حرف زدند؟
طباطبایی در بخش دیگری از صحبت هایش گفته است: «بعضی که تعدادشان ۲ ، ۳ نفر هم بیشتر نیست فقط به قول شما دنبال پاشنه آشیل می گردند. هر دفعه دنبال یک سوژه می روند یک بار حدادی را مطرح می کنند ، دفعه بعد سراغ اوشین ساهاکیان می روند که خودش از تیم ملی خداحافظی کرد و می خواهند به دروغ القاء کنند که به اجبار از تیم ملی خداحافظی کرده.»
ابتدا باید به رییس محترم فدراسیون بسکتبال اطلاع بدهیم که بخش عمدهای که گفتههای «حامد حدادی» و بسیاری از ملیپوشها نزد ما تا بعد از جام جهانی مانند راز محفوظ مانده است. نه از ترس و بیم فدراسیون و شکایتها و انگهایش؛ فقط برای حفظ آن آرامشی که ما برای تیم ملی میخواهیم و آقای طباطبایی نمیخواهد.
مورد بعد اینکه حامد حدادی هیچ گاه با روزنامه و خبرگزاری در این موارد مصاحبه نکرد و فقط جلوی دوربین برنامه «ورزش از نگاه دو» به صورت زنده حرف هایش را زد. او بدون هیچ اجباری و هر آنچه که در دلش بود را گفت و بسیاری دیگر را هم با آنکه در دلش بود به زبان نیاورد.
اوشین ساهاکیان و مهدی کامرانی هم حی و حاضر هستند. خودشان گواهی میدهند که با هر رسانهای که صحبت کردند، با درخواست خودشان بوده و نه از روی اجبار. آنچه گفتهاند واقعیتهایی بوده که تازه نیمی از آن هنوز به زبانشان جاری نشده. ماجرای کوه یخ را که میدانید؟ اصلش زیر آب است آقای طباطبایی!
اینکه شما می خواهید انتقادات بازیکنان را هم به رسانهها ربط دهید حیرتانگیز است. فرار رو به جلو میکنید؟
تصور می کردیم مصاحبه چند ماه پیش مسعود قاسمی که باعث کلید زدن بحث ها و حاشیه ها در تیم ملی شد برای این فدراسیون درس عبرتی شده اما انگار رییس میخواهد ادامه دهنده راه باشد.
چرا برای سفر به هلند دلایل متفاوت مطرح می کنید؟
در بخش دیگری از این مصاحبه از طباطبایی سوال می شود که شما گفته بودید برای به دست آوردن کرسی های آسیایی و جلسات مهم به هلند سفر کرده اید؟ که او در جواب می گوید:«اصلا من چنین چیزی را عنوان نکردم. گفتم من دعوت نامه داشتم و برای نمایشگاه کرت می روم که بتوانیم برای استفاده از کفپوش ها در ایران با چند برند بین المللی مذاکره کنیم که اتفاقا جلسات خوبی هم داشتیم . البته آقای آندرس زاگکلیس (دبیرکل فیبا) را هم دیدم و در مورد پوزیشن بسکتبال ایران و کرسی بین المللی صحبت کردم»
درباره سفر طباطبایی به هلند تا به امروز دلایل متفاوتی از سوی خود او مطرح شده که نشان می دهد این سفر برای او و بسکتبال ایران هدف خاص و مشخصی نداشته است. رامین طباطبایی در اولین واکنشش به این سفر در تاریخ ۲۹ خرداد در مصاحبه با خبرگزاری صدا و سیما می گوید:« خیلی از تیمها با همین ترکیب سرپرست، مربی و بازیکن به مسابقات سه نفره میآیند. من هم، چون به هیچ رویداد سه نفرهای نرفته بودم، میخواستم با مسئولان بسکتبال سه نفره درباره سیاستهای فیبا برای توسعه این رشته و در صورت امکان اخذ کمکهای مالی و غیر مادی صحبت کنم.»
طباطبایی اما در اواخر تیرماه با حضور در رادیو گفت و گو دلیل همراهی تیم ملی بانوان در هلند را مسئله دیگری مطرح کرد و مدعی شد که بانوان بدون او اجازه حضور در رقابت های جام جهانی سه به سه را نداشته اند. او در برنامه زنده رادیو گفت: «در شورای برون مرزی بحثی مطرح شد که وضعیت کشور هلند خاص است و من هم اعلام کردم با توجه به اینکه دعوت دارم، اجازه بدهید من با تیم بروم. به هر حال مسائلی همچون پناهندگی در تیم های دیگر قبلا رخ داده بود و این خطر وجود داشت. من تیم را همراهی کردم تا خیال اعضای شورا راحت باشد. این پیشنهاد من با استقبال آنها همراه شد.»
حالا در مردادماه طباطبایی در آخرین مصاحبه اش گفته است:« من مشغول عکس گرفتن از کُرت های بسکتبال بودم. بازی ساعت ۱۱ صبح شروع شد ولی من ساعت ۸ در سالن بودم . برایم جالب بود چون نمایشگاه کرت هم برگزار شده بود می خواستم برای تعمیر کفپوش ها اطلاعات بگیرم . من نگفته ام برای برگزاری جلسه به هلند می روم بلکه گفتم دعوت نامه داشتم و برای نمایشگاه کرت می روم که بتوانیم برای استفاده از کفپوش ها در ایران با چند برند بین المللی مذاکره کنیم که اتفاقا جلسات خوبی هم داشتیم!»
اصلا نیازی دیگر به نقد و بررسی ما نیست. همین تناقضها و تضادها را که کنار هم بگذاریم متوجه نتیجه راستیآزمایی کلام رامین طباطبایی میشویم.
اصلا مگر نه اینکه خود او در کنار مصطفی هاشمی و عاشور گل محمدی به ما گفت«من رئیس فدراسیون هستم، دوست دارم به سفر بروم به کسی هم لازم نمی دانم پاسخ بدهم؟!» خب بهتر نیست به جای آسمان و ریسمان بافتن همان جمله ای را که در صحبت های غیر رسمی اش به ما گفت در مصاحبه های رسمی اش هم بگوید تا این همه حواشی بوجود نیاید؟
مشحون کجایی که یادت بخیر!
آقای طباطبایی عزیز؛ برای تک تک جملات شما حرف هست و جواب. اما بسکتبال ایران و این تیم ملی نازنین، هم بر شما ارجح است و هم بر ما. شما اگر تیشه برداشتهاید و افتادهاید به جان روح و روان این تیم، ما نمیخواهیم خدشهای به صورت آرزوی بسکتبال ایران وارد شود.
اما، همه ما روزی امید داشتیم که با آمدن رئیس جدید فضای مثبتتری در بسکتبال شکل بگیرد. حالا میگوییم حیف؛ همین و بس. شما ما را به جایی رسانده اید که متاسفانه باید بگوییم مشحون کجایی که یادت بخیر!
سعیده فتحی