به گزارش منهای فوتبال، خبر تعویق ثبت نام کاندیداهای ریاست فدراسیون والیبال در حالی اعلام شد که انتقادهای زیادی درباره چرایی تداوم فعالیت سرپرست فعلی این فدراسیون حتی پس از شش ماه مهلت قانونی وی در اساسنامه مطرح شده بود. حالا باید دید تعویق زمان ثبت نام کاندیدا هشت ماه پس از تعیین سرپرست دقیقا تا چه زمانی به طول می انجامد. از طرف دیگر گفته می شود این تعویق برای این است تا فرصت برای بازگشت محمدرضا داورزنی به والیبال فراهم شود و شنیده می شود که او از معاونت وزارت ورزش استعفا داده است.
خبر استعفاء محمدرضا داورزنی از معاونت وزارت ورزش، هر روز به شکلی تازه، معلوم نیست از کجامنتشر میشود و بعد هم از سوی رسانهها به بحث و گمانهزنی میرسد.
بهانه «احضار» اوست، ولی کسی حتی دقیقاً دلیلِ این (به قول خودشان:) احضار را هم نمیداند!
چه کسی است که دو روز کار اداری کرده باشد و نداند نهادهای ذیصلاح وظیفۀ خود را انجام میدهند و مسؤولین و مدیران دستگاههای مختلف هم موظف به پاسخگوییاند؛ از جمله در ورزش.
نگاهی به فهرست مدیران ورزش که کتباً یا حضوراً از سوی نهادهای مربوطه مورد سؤال قرار گرفتهاند، گواهی میدهد که محمدرضا داورزنی نه اولین است و نه آخرین.
حالا کاملاً مشخص است دلیل اینکه سؤال از او چنین وسعت خبری یافته و پیشدستانه از استعفایش سخن میگویند، صرفاً نشانشدن پست وزارتیاش است؛ به ترتیبی که وزیر تحت فشار سیاسی و جو عمومی برای جایگزینی او قرار بگیرد؛ وگرنه وقتی سؤال از والیبال است، اتفاقاً اگر منعی هم در مدیریت پیش بیاید (که نیامده) مربوط به بازگشتش به فدراسیون والیبال است، نه استعفاء از معاونت وزارتخانه!
بازگشت او به والیبال خواستۀ عقلای قوم است و اصلاً از حواشی همین مجمع اخیر هم این بود که بسیاری به زبان آمدند و از او خواستند که به فدراسیون برگردد.
طبیعتاً داورزنی برای ریاست فدراسیون والیبال باید از معاونت وزارت ورزش استعفاء بدهد. دعوا آن بالاهاست و استعفای او باعث خوشحالی رقیب -و البته آگاهان بحران کنونی والیبال-، ولی این پایین هم برخی دوست دارند دلیل استعفاء را عمداً یا سهواً اشتباه گمانه بزنند!
ماندهایم این برخی آن روز که اصل سؤالها منتشر شود، با «قهرمانشدن» داورزنی در چشم جامعه چه حالی خواهند داشت و از شنیدن برخی سؤالها خودشان چطور از مدافعان سرسخت او خواهند شد.
آن روز دیر و دور نیست!