گاها ضعف در مهارتهای خود تنظیمی موجب میشود ورزشکار در لحظات پرتنش مسابقه توانایی تنظیم خشم یا تحمل ناکامی را نداشته باشد و رفتار پرخاشگرانه از خود بروز دهد.
و برخی مواقع انتظارات بالا و غیرواقع بینانه ورزشکار از خودش، یا جامعه از ورزشکار، میتواند در ورزشکار، زمان تجربه ناکامی، ایجاد احساس شرم و خود سرزنشی کند، و ورزشکار ممکن است این احساس شرم، خشم ناشی از ناکامی، و بطور کلی فشارهای درونی و بیرونی را با رفتارهای پرخاشگرانه به سمت حریف جابجا کند.
رفتارهای پرخاشگرانه می توانند اثرات تخریبی زیادی برای ورزشکار و جامعه ورزشی به دنبال داشته باشند، از جمله طرد شدن ورزشکار از سوی دیگران و کاهش حمایت اجتماعی.
بیایید شرایطی را متصور شویم که ورزشکاران ما در هر سطحی خصوصا سطوح و سنین پایه، در کنار مربیان ورزشی خود، از حضور مربی مهارتهای ذهنی(روانشناس ورزشی)، نیز بهره ببرند، به نظر می رسد بتوانند آگاهی و شناخت و مهارتهای ذهنی مختلف از جمله مهارت مدیریت خشم، خود تنظیمی هیجانی و ... را در خودشان به میزانی بهبود دهند که در شرایط حساس نیز هر چه بیشتر و بهتر بتوانند فرآیندهای درونی و ذهنی و رفتارهای بیرونی خودشان را به گونه ای مدیریت کنند تا کمتر شاهد رفتارهای پرخاشگرانه و آسیب زننده باشیم.
حال سوالی پیش می آید: جایگاه روانشناسی ورزشی و مربیان مهارتهای ذهنی در ورزش ما کجاست؟
به قلم رزیتا نقی لو
مدرس روانشناس ورزشی آکادمی ملی المپیک و پارالمپیک