مقدمه:
محمدکاظمیان پس از چهار دهه حضور در حوزه سوارکاری اعم از تولید، پرورش و بخش ستادی بهعنوان رئیس فدراسیون سوارکاری انتخاب شد. 16 سال تجربه دبیری و آشنایی با جزئیات و کلیت های این حوزه میتواند نویدبخش باشد که روزهای خوبی برای این رشته المپیکی و پرمخاطب در دنیا متصور باشیم. صنعت اسب یکی از پرسودترین تجارتهای جهانی هست و با توجه و رسیدگی به فدراسیون سوارکاری میتوان ارزآوری و درآمدزایی های خوبی برای کشورمان در بخشهای مختلف این صنعت داشته باشد.
*با توجه به قدمت سوارکاری و پیشینهای که میان اسب و انسان در طول حیات بشری وجود دارد، ارزیابی جنابعالی بهعنوان رئیس فدراسیون از شرایط چگونه است و اولویتها را در چه میبینید؟
بهگونهای اسب ریشه ملی و مذهبی در ایران دارد و وقتی به سراغ روستاهای کنونی کشور بروید بهنوعی با انسان عجین شده است. ممکن است در این مکانها زندگی مرفهی هم نداشته باشند و بهسختی زندگی کنند اما به اسبشان رسیدگی خوبی میکنند؛ اما علاقه و عشق مردم به اسب باعث شده تا توجه بیشتری در این زمینه صورت بگیرد.
با توجه به سابقهام در این رشته به نظر میرسد سوارکاری در ایران مظلوم واقعشده است. تا سخن از سوارکاری میشود اولین انگی که به ما زده میشود این است که این ورزش برای پولدارها است. البته منکر حضور ثروتمندان در ورزش نیستم. طبیعی است در بعد حرفهای نیازمند هزینه بالا و اسب گرانقیمت باشد.
طبیعتاً اسب نیازمند مهتر، سوارکار، باشگاه، حملونقل، علوفه و دامپزشک و ... هست و مشاغل بسیاری در کنار صنعت اسب اشتغال دارند. طبیعتاً امکانات مالی بالایی نیز نیازمند است اما این افراد که توان بالایی دارند شاید کمتر از 4 درصد باشند. یا باشگاه و مراکز پرورش اسبدارند اما بهطور عمومی در کل کشور پهناور ما افرادی که در این زمینه فعالیت میکنند متمول نیستند و بخش از تصمیمات به فدراسیون مربوط است و بخشی به وزارت جهاد کشاورزی، چراکه اسب را بهعنوان دام معرفی کردهاند و این تصمیمات به امرارمعاش مردم بستگی درد. ورزش ما مظلوم است و اینگونه نیست که همه امکانات مالی خوبی داشته باشند.
اگر بخواهم بهعنوان کسی که بگویم برنامهام چیست خواهم گفت که فرهنگسازی است. اینکه صنعت اسب میتواند درآمدزایی برای جامعه ایران داشته باشد. کشور ما نژادهای مختلف اسبهای اصیل ایرانی دارد؛ که ذخایر و معدن ژنتیکی ارزشمندی هستند. در صنعت اسب تولید ژنهای خوب یکی از مهمترین راههای درآمدزایی است. فرانسه بعد از صنعت عطر و اودکلن، بر روی صنعت اسبداری سرمایهگذاری کرده است. ما هم اگر در کشور تولیداتمان را هدفمند کنیم و با کمک متخصصان اصلاح نژاد کنیم و اسبهای ورزشی در بخشهایی مانند پرش، استقامت، درساژ و اسبدوانی و ... استفاده کنیم و بتوانیم با هدفمان اسبهای اصیل را برای اصلاح نژاد ببریم و بر اساس تقاضای بینالمللی و داخلی تنظیم کنیم، میتوانیم ارزآوری و درآمدزایی خوبی داشته باشیم. امیدوارم آن روزی فرارسد که مردم عزیز ما بدانند که اسب تنها برای عده خاص و یا ورزش حرفهای و مدال آوری نیست، جنبه های متفاوتی دارد. اما تنها رشتهای هستیم که میتوانیم با ابزارمان ارزآوری چشمگیری داشته باشیم و مدال آوری نیز داشته باشیم.
*با توجه به قدمت فدراسیون شما اگر کسی فدراسیون سوارکاری را ندیده باشد تصور میکند که شما در یک ساختمان قدیمی و قاجاری ساکن باشید و کلی امکانات داشته باشید، اما چرا شرایطتان اینگونه نیست و کماکان مستأجر هستید؟ سالها دبیر و اکنون بهعنوان رئیس فدراسیون مشغول خدمت هستید چه اقداماتی را انجام دادید و شرایط فدراسیون در صنعت اسب چگونه است؟
دبیر بر اساس وظایف سازمانی مجری دستورات رئیس فدراسیون است. منکر خدمات روسای فدراسیون قبلی نیستم اما بهعنوان دبیر اختیارات لازم برای پیشبرد اهداف خود را نداشتم. اکثر روسای قبلی بیشتر از قشر سیاسی بودند و دوران برزخی داشتیم که بنده بهعنوان کسی که از این جامعه بودم نمیتوانستم آن طور که بایدوشاید برای جایگاه این رشته تلاش کنم اما احساس میکنم که سالها مظلوم بودیم و بخش عمده به مدیریتها بازمیگشت.
بسیاری از زیرساختها را نداریم، در جایگاه واقعی خودمان نیستیم و تنها یکبار سهمیه المپیک گرفتیم آنهم توسط ورزشکاری که خارج از ایران زندگی میکرد. باید بگویم که ابزار حرفهای در این رشته برای اینکه به بازیهای آسیایی و یا المپیک برویم بسیار گران شده است و این فاصله را رقمزده است. بهعنوانمثال کشورهای عربی در رشتههایی مثل کشتی و ... مطرح نیستند اما در رشتههایی مثل سوارکاری موفق میشوند چراکه پولهای نفتی را خرج خرید اسبهای چند میلیون دلاری میکنند، سوارکاران را از ملیتهای دیگر میآورند و در اکثر تورهای بینالمللی زیر نظر مربیان برجسته با چند اسب برای یک سوارکار شرکت میکنند اما ما به دلیل تفاوت قیمت ارز و ریال مشکلات متعددی داریم و بسیار دشوار است که بتوانیم در مسابقات بینالمللی حضور پیدا کنیم. در بعضی از مسابقات مشاهده کردیم که یکی از اقوام امیران امارات با جت شخصی اسب و سوارکار را به مسابقات اعزام میکردند؛ اما بچههای ما بهسختی حضور پیدا میکنند. اگر درگذشته با یک اسب 500 هزار دلاری اگر در دو سال متوالی در مسابقات بینالمللی شرکت میکردیم میتوانستیم در آسیا مدال بگیریم، اکنون باید میلیون دلاری برای اسب هزینه کنیم و نیازمند سرمایهگذاری عظیمی هستیم و نیازمند حمایتهای بخش خصوصی هستیم چراکه فدراسیون با این بودجههای مختصر نتوانسته است مالکیت ساختمانی را داشته باشد و هنوز مستأجر است.
اما میتوانیم مدیریت کنیم و بهانه نمیآوریم. اگر کسی ایدهای داشته باشد میپذیریم و خودمان نیز برنامه ریزی خوبی را با خرد جمعی انجام دادهایم.
اکنون در حال برنامهریزی اعزام دو اسب به قطر هستیم چند ماهی اسبها در آنجا قرنطینه میشوند و در چند مسابقه شرکت میکنند و در ادامه به اروپا میروند و دو سال در اروپا مسابقه خواهند داد. البته اسبها المپیکی نیستند اما امیدواریم بتوانیم نتایج مثبتی بگیریم. برنامههای ما همه در بخش سوارکاری نیست و در بخش پاراسوارکاری نیز در حال تلاش هستیم.
از یکی از متخصصان پارا سوارکاری نیز دعوت کردیم که به ما کمک کند. بهتر میدانید که کسی که توان یاب و جانباز است طبیعتاً نیاز به اسبی دارد که بتواند آن نقص را رفع کند و اسبی که چنین ویژگیهایی داشته باشد هم گرانتر خواهد بود. احتمال دارد که بتوانیم برای پارالمپیک لس انجلس دو نماینده داشته باشیم و قطعاً کار سختی است اما امید داریم از پس آن بربیاییم.
*مدال برایتان مهم است؟
معتقدم سوارکاری در دنیا یک چرخه اقتصادی دارد که میشود همان صنعت. در کشور ما برخی از چرخدندههای این چرخ به کار نمیافتد. اگر بخواهیم موفق شویم باید همه چرخدندهها را به کار بی اندازیم تا بتوانیم درامد کسب کنیم و بتوانیم با آن درامد اعزامهای بهتر و بیشتری داشته باشیم تا به مدال برسیم. یکی از چیزهایی که در این سالها تجربه کردهام این است که خلأ داریم و جایگزینی برای نفرات بزرگسالان خودمان نداریم. بر همین اساس به ایجاد کلینیکهای سوارکاری اقدام کردیم که از نونهالان تا بزرگسالان را آموزش داده باشیم تا به المپیک و در ادامه به کسب مدال در آن برسیم و همچنین جوانان ما سرمایههای مادی و معنویشان هدر نرود و در چارچوبی خاص عمل کنند و بدون تخصص و کلینیکها این امر نظام مند نخواهد بودو مبعید است نتیجه داشته باشد.
*چرا اخبار در خصوص رشته سوارکاری کمتر است و اطلاعات کمی در این زمینه وجود دارد؟
موافقم با شما، همیشه در فدراسیون خبرهای زیادی بوده بخشی از کمکاری ما بوده که انعکاس پیدا نکرده و بخشی هم بیرونی است که به اخبار ما توجه نمیکنند. بهعنوانمثال اگر داوری در یکرشته که مشهور هم هستند و نام نمیبرم بهعنوان داور چهارم سوت بزند مورد توجه قرار میگیرند. همهجا هم دعوت میشوند و بهعنوان کارشناس نظر میدهند؛ اما ما در سوارکاری فردی را داریم که برای سومین مرتبه بهعنوان آفشیال به المپیک پاریس میرود و عجیبِ است که بازتاب پیدا نکرد؛ اما رنگ لباس فوتبالیستها اهمیت بیشتری برای خیلیها دارد. با این هزینههای گزاف فکر میکنم اگر ما تیمی را هم راهی المپیک کنیم بازهم موردتوجه قرار نگیرد و انعکاس رسانهای لازم را پیدا نکند و بازهم بگویند این رشته پولدارهاست و ... .
این در حالی است که اگر اسبهای ما در مسابقات مختلف مدال بگیرند ارزش و ارزآوری بسیاری خواهند داشت. اگر اسبی یک میلیون دلار قیمت داشته باشد و کسب سهمیه کند آنوقت پنج میلیون دلار قیمت پیدا میکند. پس برای تولیدکننده ما هم ارزشمند خواهد بود. اسبهای عرب ایرانی در دنیا بینظیرند. درست است که اسبهای اروپایی زیبایی دارند اما ظریفاند و قدرت لازم را ندارند؛ اما اسبهای ما استقامت زیادی در مقابل گرما و سرما و رویدادهای مختلف دارند. در این چند ماه روابط عمومی خود را تقویت کردیم. تا بتوانیم نگاهها را اصلاح کنیم و به این رشته مثبت کنیم.
رشته پارا سوارکاری یکی از فعالترینها در فدراسیون ماست. درست است که برای توان یابان پرهزینهتر خواهد بود اما خاطرهای برایتان نقل می کنم تا برایتان جلوه بهتری پیدا کند. روزی یک خانم ویلچری وقتی سوار اسب شد گریه میکرد. از او دلیل این مسئله را پرسیدم و در جواب گفت که تا امروز من همیشه از پایین به بالا نگاه میکردم و امروز از بالا میتوانم به جهان نگاه کنم و حس خوبی پیدا کردم.
امروزه ما باشگاهها را مجاب کردیم تا برای کودکان اتیسمی و توان یابان و جانبازان نیز تمهیداتی داشته باشند.
ما در جامعه خود ناهنجاریهای مختلفی داریم اما اسب میتواند ما را از دست این زندگی ماشینی نجات دهد و محیط خوبی را فراهم کند؛ و احساس میکنم اگر رسانهها به این بخشها بپردازند، اتفاقات بهتری برای جامعه بیافتد و از حجم ناهنجاریها بکاهیم.
*برنامه ای هم برای توسعه رشته های سوارکاری در کشور دارید؟ برنامه ریزی ها چگونه است؟ در خصوص بخش تجهیزات هم توضیحاتی را بفرمایید.
چون خراسانیم در مشهد بخشی بود دور حرم که باید با درشکه میرفتیم مثل میدان نقشجهان، الآن آنها اکنون بیکار شدند. اسبهایی که در برخش درشکه کار میکردند را یورقه میگفتند. این اسبها کارایی زیادی نداشتند و در این فکر هستم که برای آنها ارابه درست کنیم و مسابقات درشکه سواری را راه بی اندازیم و یا به اسب ها چوب اسکی و ... وصل کنیم و برای زمستان هم مسابقات اسکی با اسب را راهاندازی کنیم. هنرهای رزمی بر روی اسب و خیلی مسابقات مهارتی با اسب که مورد علاقه مردم است را در ایران در حال راهاندازی هستیم. اسب حیوان خارق العاده ای است و تجربههای جذابی را برای انسان ها بوجود آورده است.
فردی کارخانه دار بود و در حال ورشکستی مالی و دچار افسردگی بود و به زور او را با این رشته آشنا کردیم و علاقهمند شد و اکنون در شرایط کاری خود نیز آدم موفقتری است. خودش می گفت که آن روزها دغدغه مواد اولیه، فروش و...بیچارهام کرده بود اما در موقع سوارکاری ذهن بازتری پیدا کردم و راحتتر به کارهایم رسیدگی میکنم. انرژی بیشتری نیز پیدا کرد. خب این نمونهها نشان میدهد که ارتباط با اسب می تواند تاثیرگذاری بالایی در انسان ایجاد کند.
شاید ما یک حیاط کوچک داشته باشیم، در تهران ممکن است مقدور نباشد اما در اکثر شهرستان ها این امکان وجود دارد. کافی است یک اسب کاسپین داشته باشید. کمخوراک هستند و هزینهای هم ندارند و بهصرفه هستند و در استانهای سرسبز ما اصلاً نیاز به غذا ندارند و میتوانند رایگان نگهداری کنند. بهجای دوچرخه و چهارچرخه و ماشینهای مختلف میتوانند با اسب زندگی کنند؛ و با طبیعت آشتی میکنند و اثرات بهتری در زندگیها و علیالخصوص برای کودکان خواهد داشت؛ مانند لذت سوارکاری در سواحل شمال که بسیاری از مردم چنین تجربهای داشتهاند.
خدا را شکر در بخش تجهیزات هم تولیداتی در ایران داریم. بانوانی داریم که در زنجان، خراسان و ... ابزار و البسهای تولید میکنند که اگر برچسب ایرانی نداشته باشد فکر میکنید که از معتبرترین فروشگاههای اروپا خریداریشده است؛ اما این ابزار در فروشگاههای تخصصی باشگاهها پیدا میشوند و در سطح شهر گسترده نشدند. نعل، زین، دستگاههای آبخوری و. را نیاز داریم و اگر مجموعههای خوبی ورود کنند میتوانیم از درآمدزایی در این بخشها هم حمایت میکنیم و اگر تولیدکنندگان خوب ورود کنند ما هم به کشورهایی که با آنها در ارتباط هستیم معرفی خواهیم کرد.
*در پایان اگر سخنی دارید و در طول مصاحبه بدان نپرداختیم توضیحات خود را بفرمایید.
صحبت هایی در روز مجموع انتخاباتی بهعنوان اهداف مطرح کردم که با سرعت به دنبال محقق کردن آن برنامهها هستم. دعوت میکنم از افراد متخصصی که میخواهند پایکار باشند و با جناح و دستهای نیستند و دنبال کار تمیز هستند. کارشناسان برایم اهمیت دارند و اگر بخواهند، مایل به همکاری با آنها هستم و در فدراسیون به روی آنان باز هست. در سالهای گذشته برخی کارها در وظایف فدراسیون نبوده و دخالتهایی انجام میشده که جلوی آنها را گرفتیم تا حاشیهها کم شود. تولید و پرورش اسب بسیار سخت و دشوار است و من به عنوان رئیس فدراسیون موظف هستم از آنان حمایت کنم. فکر کنید یک تولیدکننده روستایی چه مشقتهایی را باید دنبال کند تا به پایتخت بیاید و به معاونت فنی ما برود و با زحماتی که کشیده، خدایی نکرده مسئول فنی ما هم جواب سربالایی بدهد تا آن فرد روستایی کار را رها میکند. من به دنبال حل مشکلات مردم هستم. روزی که به فدراسیون آمدم بیش از 5000 موی اسب را برای بررسی DNA و ... را سازماندهی کردم. وظیفه خودم میدانم که کارها را تسهیل کنم و بنا بر برنامههایی که در مجمع مطرح کردم برای تحقق آنها تلاش خواهم کرد و امیدوارم جامعه اسبی نیز ما را یاری کنند تا بیشترین منفعت را در این حوزه ایجاد کنیم و کمتر کسی متضرر شود. به دنبال کرسیها و تعامل با جامع بینالمللی هستیم و امید دارم شادابی و نشاط را در صنعت اسب ایجاد کنیم و به با کسب مدال دل مردم را شاد کنیم و در این راه تنها نمیشود کارکرد و نیازمند همکاری و تعامل با همه دلسوزان و کارشناسان و متخصص این حوزه می باشیم.
مصاحبه کننده و تنظیم: حسین محمدی