مثنوی کنز الحقایق به او منسوب است و تعداد زیادی رباعی نیز از او در اوراق موجود است. در مورد زندگی او چیز زیادی در دست نیست و درباره محل تولد و مرگ او نیز آن قدر گزارشات متفاوت هست که به راحتی نمی توان درباره آن چیزی گفت. آنچه مشهورتر است این است که او در خیوه خوارزم یا در اورگنج به دنیا آمده است؛ اما منابع صفوی او را از خوی دانسته اند. سال مرگ او حدود ۷۲۲ دانسته شده است.پیشتر در ۱۹۷۹ در تاشکند مجموعه رباعیاتی از پوریای ولی چاپ شده است که چاپ مناسبی نیست و برخی از رباعیاتی که به خیام و دیگران نسبت داده در آن هست و به نظر نمی آید کامل باشد. هرچند خطا در رباعیات به وفور دیده می شود؛ زیرا رباعیات غالباً در گوشه و کنار نسخه ها و در کنار مطالب اصلی کتابت می شده اند و گاهی بدون ذکر نام شاعر. همچنین در رباعی و دو بیتی تلخص و اشاره ای به شاعر وجود ندارد که بتواند قرینه باشد.
من در ضمن گشتن در نسخ خطی تصادفی به دو رباعی از پوریای ولی در نسخه ای از کتابخانه مجلس برخوردم که در قرن دهم و یازدهم کتابت شده است و در آن رساله ای به خط میرداماد وجود دارد؛ نسبتاً نسخه ارزشمندی است. این دو رباعی چنین هستند:
رباعی اول:
یک جرعه ز جام تو تمام است تمام جز عشق تو در دلم کدام است کدام
در عشق تو خون دل حلال است حلال در هجر تو زندگی حرام است حرام
رباعی دوم:
در هفتم ماه حکم محکم نگرید وز نقره خام تخته بر هم نگرید
بی منت کشتیبان بی تخته چوب پل بستن، پادشاه عالم نگرید
در رباعی اول مضمونی عاشقانه آمده است که با توجه به اینکه پوریای ولی در قرن هشتم می زیسته است وجود چنین مضمونی عجیب نیست. رباعی دوم درباره ضعف انسان به طور عام است اما حاوی سه کنایه است که از کنایات معلوم می شود منظور چیست. در اینجا توضیحی درباره این سه کنایه خواهم داد، اما پیش از آن واژه «نگرید» به معنای «ساخته نشود» یا «درست نشود» آمده است و در همه مصرع ها به همین معنا است.
«در هفتم ماه حکم محکم نگرید»: حکم گرفتن اصطلاحی در علوم غریبه است. در قدیم علوم غریبه یا علوم خفیه شایع بوده اند و انواعی دارند که هر کدام از آنها برای کاری است. یکی از این شعب علم عزایم است که نوعی دعا و سحر است و بخشی از آن عمل تنجیم است که انواعی از کارها است که هر کدام از آنها شامل یک هفت است و در مجموع هفت روز طول می کشد و روز هفتم عمل تنجیم انجام می شود. ابتدای آن باید در نیمه اول ماه باشد. روز شروع باید طبق طالع بینی در روزی سعد انجام شود. محاسبه سعود و نحوس روزها معمولاً مشکل است. این مصرع به چنین چیزی اشاره می کند و معنی آن این است که حکم درستی در روز هفتم ماه به دست نمی آید.
«وز نقره خام تخته بر هم نگرید»: یعنی نمی توان از نقره خام چیز صافی درآورد؛ دلیل آن این است که نقره خالص، بدون وجود آلیاژ و ترکیب با فلزات دیگر بسیار شکننده است و نمی توان از آن چیزی ساخت.
«بی منت کشتیبان، بی تخته چوب؛ پل بستن، پادشاه عالم نگرید»: کل بیت یک معنی را می گوید و آن این است که حتی پادشاه جهان نمی تواند بدون وجود چوب و منت کشیدن از کشتی بان از میان آب رد شود. «پل بستن» به معنای رد شدن از رودخانه و هر آبی است؛ یعنی هر کس بخواهد از میان آبی رد شود باید منت کشتیبان و تخته چوبی که کشتی از آن ساخته شده است کشد.
معنای کل رباعی این است که به قول فخر رازی «هیچ کار بی یار میسر نمی شود».