داخل جلدش که اسم غلامحسین شعبانی را میدیدم در ذهنم می افتاد که خوش به حال این مرد که هر هفته زحمت این مجله را با همه دست اندر کاران و نویسندگان ورزشی آن دوران که هم اکنون همگی از اساتید و ورزشی نویسان زمان میانسالی من هستند، می کشد.
سالها بعد از دنیای ورزش، منهای فوتبال هم همانطورکه دوستان و رفقای رسانه ای مان آقایان: نصرالله زاده وهومن جعفری دیشب همزمان با شروع بکار مجدد نشریه منهای فوتبال در فضای مجازی گفتند که : "سالها بود که منهای فوتبال یادمان رفته بود. حکایت آن نشریه کوچک و دوستانه که آدم های داخلش، از دل نشریه دنیای ورزش انتخاب شده بودند." آری واقعا یادمان رفته بود این نشریه های پرمخاطب و تاثیرگذار را...
اما گذرعمر وچرخ روزگار، از قضا و بواسطه ارتباط کاری قسمت شد تا بعنوان شاگرد و همکار و همسفر با غلامحسین شعبانی در بازی های آسیائی هانگژو هم اتاق گردم و بی اغراق تحت تاثیر سواد رسانه ای ایشان که ترکیب ومعجونی از سوادشان در مقوله های فرهنگ ،اخلاق و تلفیق آنها با فلسفه و ورزش قرار گرفتم و آموختم.
اکنون هم همانند بسیاری از ورزشی ها، خبرنگاران و روابط عمومی ها، بسیار خوشحالم که دوباره ایشان و همکاران شان با این نشریه فرهنگی ورزشی به میدان برگشته اند و چه بسیارخواهیم توانست از این بستر، گزارشات وتحلیل های اساتید بزرگوارمان را هر چند محدود در این فضا بخوانیم و رفع عطش کنیم.
چراکه: آب دریا را اگر نتوان کشید هم بقدر تشنگی باید چشید. برای شروع بکار مجدد این نشریه که قطعا چاشنی اش عشق است وعشق ، بدنیست دوستان رادعوت کنم به مقطع این شعرکه می گوید: میزبان عشق است و وای از عشق غوغا می کند هر که مهمان است بسم الله الرحمان الرحیم
به قلم: مرتضی کوهی دهکردی