باعث تاسف است مسابقاتی که زمانی جزو رنکینگ فدراسیون جهانی بود و جمعی از قهرمانان شاخص کشورهای طراز اول کشتی جهان همانند روسیه،آمریکا، آذربایجان، ترکیه، ژاپن، بلغارستان، گرجستان، قزاقستان، کره و نامداران داخلی درآن شرکت می کردند چنان تنزل درجه یافته که حتی با رقابت های داخلی چند جانبه هم برابری نمی کند! برگزاری این مسابقات با چنین شکل و شمایل، نه در حد نام و جایگاه جهان پهلوان تختی، نه شایسته این سرزمین و پرچم مقدس کشور مان و نه مقبول جامعه کشتی است. رویدادی که جنبه تخفیف و تضعیف آن به مراتب بیش از تکریم و بزرگداشت پهلوانی است که نماد ورزش کشور تلقی می شود. سالهاست شاهد چنین وضعیتی در برگزاری جام تختی هستیم. رویدادی که پس از گذشت نزدیک به نیم قرن! و دوران شکوفایی سال های ابتدایی که حضور در آن دل شیر می خواست و آمادگی بالا، اکنون به جایی رسیده که تنها می توان آن را با یک مسابقه محلی کم رمق قیاس کرد. کجایند آنان که به مدد فدراسیون نام کارشناس و کشتی نویس برخود نهاده و از هر فرصتی استفاده می کنند تا توجیه کننده شرایطی باشند که به نفع کشتی نیست اما در برابر چنین رویداد ضد کشتی خاموش گزیده اند. در سوی دیگر با انفعال مسئولین ورزش روبرو هستیم که در برابر بی حرمتی نسبت به اسطوره ورزش کشور بی تفاوت نشسته اند و دم نمی زنند. متولیان ورزش نباید اجازه دهند با سابقه ترین و مهمترین رویداد ورزشی پس از انقلاب چنین غریبانه و بی سر و صدا برگزار شود.
صحبت از سال المپیک و آمادگی کشتی گیران مطرح جهان برای حضور در این رویداد شده و همین امر را دلیل عدم حضور خارجی ها عنوان کرده اند آیا واقعا کشتی گیران مطرح دنیا منحصر به همین تعداد سهمیه بگیرها می شود که در اردوهای آمادگی کشور شان حضور دارند؟ فرض کنیم چنین باشد آیا پیشاپیش نمی توانستیم زمان مسابقات را تغییر دهیم، اصلا چرا قهرمانان مطرح داخلی که در اردو نیستند پای در میدان نگذاشته بودند؟ بدیهی است وقتی اراده ای برای برگزاری یک تورنمنت معتبر نباشد و بودجه ای برای برگزاری و اهدای جوایز در میان نباشد داخلی ها هم تمایلی به حضور در مسابقات پیدا نمی کنند چه برسد به اینکه بتوانیم پای تیم ها و قهرمانان مختلف خارجی را به اینجا بکشانیم.
آقایان اهل ورزش و جامعه کشتی، کلاه خود را قاضی کنید اگر قرار است پس از چهل و چهار سال جام بین المللی تختی با چند کشتی گیر درجه چندم ارمنستان و مهاجرین افغانی برگزار شود همان بهتر این بساط را جمع کنیم تا روح جهان پهلوان بیش از این آزرده نشود. سالهاست درِ هر گونه نقد بر فدراسیون بسته شده و معدود ناقدان، منزوی، یا به حاشیه رانده شده اند. هر حرف وسخنی در مورد کم کاری ، ضعف عملکرد، و حاشیه پردازی های فدراسیون با حربه ساخت و سازهای کشتی دفاع می شود. هر گونه کاستی ومشکلات کشتی را در کفه دیگر ترازوی ساخت و ساز قرارداده و اقدامی را که احتمالا مسیولین فدراسیون در هزینه کرد و انجام آن نقش چندانی نداشته اند به حساب همین مجموعه گذاشته و حکم بر موفقیت می دهند حال آنکه به جرات می توان اذعان کرد کشتی طی حدود هفت سال گذشته به جهت توسعه، محبوبیت، ارتقا فنی، دیپلماسی بین المللی و ایجاد فضای اتحاد و همدلی پیشرفتی نداشته است. طی این سال ها تمام کشتی کشور منحصر به مجموعه خانه کشتی و سالن های اقماری آن شده درحالیکه ترکیب اکثریت اعضای تیم های ملی رده های مختلف سنی را شهرستانی ها تشکیل می دهند. شهرستانی هایی که قهرمانان ریز و درشت شان در سالن های کوچک با امکانات اندک، هوای شرجی و گرم شهرهای مختلف مناطقی چون مازندران و خوزستان پرورش پیدا می کنند. چه بسا پرورش دهندگان این قهرمانان حتی یکبار هم فرصت حضور در خانه کشتی را پیدا نکرده باشند اما همین زحمتکشان بی ادعا بیشترین سهم را در زنده نگاه داشتن ورزش اول دارند. به یاد داشته باشیم زمانی می توان از موفقیت و گسترش کشتی سخن گفت که ذهن خود را از چهارچوب محدود ساخت و سازهای صورت گرفته در خانه کشتی به سمت گسترش این ورزش در نقاط مختلف کشور سوق دهیم، از تلاشگران واقعی در مناطق مختلف حمایت و توانایی برگزاری مسابقات بین المللی خصوصا احیای جام تختی را به معنی واقعی در دستور کار قرار دهیم.
به قلم محمدرضا کاظمی