هرچند که مهاجرت ورزشکاران در رشتههای مختلف در چندسال اخیر به یکی از بزرگترین و شاید اصلیترین دغدغههای ورزش کشور بدل شده اما آنچه عیان است تاکنون هیچ اقدام جدی و اساسی دال بر ارائه راهکار بر حل این معضل ارائه نشده و هرچه بوده به گپ و گفت در جلسات نمادین و گاهی اوقات نوشتن نظرات بیاثر روی کاغذ خلاصه شده است. گاهی هم فراتر رفته و با چسباندن انگ خائن و وطن فروش و بیغیرت به جای حل مسأله و یافتن راهکاری جهت حفظ سرمایههای ملی صورت مسأله بهطور کل پاک شده است.
هادی ساعی که پس از مهاجرت کیمیا علیزاده تکواندوکار المپیکی و تنها زن مدالآور المپیک ایرانی به آلمان در اظهارنظری تند عنوان کرده بود "به نظر من پناهندگی یک ذلت بزرگ برای هر شخص محسوب میشود." حالا به فکر پناهجویان کشورهای دیگر افتاده و میخواهد با تأسیس کمپی شاید از بار ذلتشان بکاهد. البته برخی به این اقدام ساعی احسنت میگویند و مهر تأییدی برآن میزنند ولی در اصل باید آن را یک موازنه منفی دانست که همچون جلسات کارشناسی بدون خروجی مشخص است که با موجسواری برخی جریانات سیاسی دور باطلی را طی میکند.
لازم است ساعی و خیلی دیگر از روسای فدراسیونها به دنبال راهکاری باشند تا ورزشکارانی که در این آب و خاک تربیت شده و حالا به دنبال رشد در آب و خاکی دیگر هستند را فوج فوج از دست ندهند و این فرزندان ایران بتوانند آینده خوبی پس از پایان عمر قهرمانیشان برای خود متصور باشند و تنها راه پیشرفت را ادامه فعالیت زیر پرچم بیگانه ندانند.
راهاندازی کمپ بینالمللی پناهجویان درست در زمانی که ورزشکاران بیشتر از هر زمانی دیگر نیازمند حمایت هستند از زمین به آسمان باریدن است و شاید بهتر باشد این چراغی که به شدت به خانه رواست به مسجد برده نشود.
به قلم: الهام محمدی مجد