حقیقت غیرقابل کتمان این است که موفقیتهای زنان ورزشکار منحصر به تکواندو یا چند رشته خاص نیست، اگرچه نخستین مدال المپیک آنان در همین رشته به دست آمد و اکنون در جایی که مردان تکواندو به جایگاه سومی آسیا بسنده کردند، بانوان این رشته برای اولین بار تا نایب قهرمانی قاره کهن پیش تاختند و چه بسا در آینده نه چندان دور، سودای قهرمانی قاره را داشته باشند.
همین چند روز پیش بود که یکتا جمالی دختر قهرمان ما موفق شد سه مدال برنز رقابت های وزنه برداری جوانان جهان را به گردن آویزد.او نیز برای نخستین بار به چنین جایگاهی دست یافت و قطعا اگر مورد حمایت قرار گیرد و با همین انگیزه پیش برود توانایی کسب مدالهای آسیایی و جهان را هم خواهد داشت.
در دو ومیدانی، پرتاب دیسک، فوتسال، هندبال و کاراته نیز دختران توانمند و با انگیزهای داریم که این امکان در آنان وجود دارد بتوانند رکوردهای پیشین را پشت سرگذاشته و حد نصاب تازهای از خود بر جای گذارند. این امکان و شرایط، خصوصا در رشتههایی چون ووشو، کاراته و ورزشهای رزمی برای بانوان ما وجود دارد که بتوانند حتی در میادین جهان و المپیک به مدال و افتخار دست پیدا کنند. چنین فضایی در میادین جهانی برخی رشته ها از جمله کاراته و ووشو به اثبات رسیده و حتی امید بسیار داریم دختران کاراته ایران بتوانند در المپیک توکیو نیز افتخارآفرین و تاریخ ساز شوند.
موفقیتهایی از این دست و خیز بلند بانوان برای فتح قله های پیروزی و موفقیت در ورزش، گواهی است بر این مدعا که نمایندگان نیمی از افراد جامعه باوجود پارهای محدودیت ها و بیتوجهیها که نسبت به آنان روا می شود، همچنان از توان و انگیزه بالا جهت تثببت موقعیت خویش در عرصه ورزش برخوردارند.به شرطی که نگاه برابر به آنان داشته باشیم و فضای لازم در اختیار این بخش از جمعیت جامعه قرار داده شود.
بی گمان اگر توزیع امکانات و منابع ورزش برای بانوان و آقایان مساوی بود، چه بسا موفقیتهای زنان در عرصه های مختلف ورزش دوچندان می شد. بدیهی است این امکان وجود دارد که در میان بانوان نیز به مدیران و تصمیم گیرندگان ضعیف بربخوریم که عملکرد ایشان به نوعی در جهت تضعیف این قشر از جامعه تلقی شود برهمین اساس باید حساب آنان را با بانوان ورزشکار و قهرمانی که با تمام وجود برای کسب موفقیت تلاش میکنند جدا کرد.
واقعیت این است که بانوان همواره از بیتوجهی نسبت به خود گله داشته و از دیرباز از اینکه توزیع فرصت و امکان مساوی برای آنان در مقایسه با مردان وجود نداشته دلخور بوده اند. این گلایه ها تا حدودی مقرون به حقیقت به نظر می رسد خصوصا عدد پایین قراردادها در مسابقات لیگ رشته هایی که زنان در آن حضور دارند، مشکلات نرم افزاری و سخت افزاری در ورزش، فضای اختصاصی ناکافی و مواردی از این دست را نمی توان انکار کرد. این گله ها و کمبودها در هر زمان به شکلی نمود پیدا کرده و اکنون نیز کم و بیش به قوت خود باقیست با این وجود فراموش نکنیم، هر اندازه در بهره گیری از این پتانسیل کوتاهی صورت گیرد و به هر میزان در حق بانوان مستعد، با انگیزه و توانمند عرصه ورزش که توانایی برافراشتن پرچم کشورمان در میادین بین المللی را دارند کم توجهی شود، پیامدهای آن متوجه کلیت ورزش خواهد شد.
زنان تکواندوکار ما ثابت کردند این امکان و پتانسیل وجود دارد تا آنان مسیر پیشرفت و ترقی ورزش و کسب موفقیت های روز افزون در این بخش را تسهیل کنند.مسئولان ورزش از گذشته تا هنوز در این رابطه راهکار اصولی و حساب شده نداشتهاند با این وجود رفته رفته بانوان با کسب موفقیت و تلاش بیشتر، خود را به ورزش تحمیل کردند و اینک چاره ای نیست جز اینکه حقیقت وجودی نیمی از جامعه پذیرفته شده و راه پیشرفت آینده آنان بیش از پیش تسهیل شود. دولت و وزیر آینده ورزش می توانند ضمن در نظر گرفتن این حقیقت انکارناپذیر با اتخاذ راهکارهای روشن و اصولی حضور حداکثری بانوان را در عرصه ورزش هم در بعد عمومی و همگانی و هم در بعد قهرمانی تسهیل کنند.
این فرصت گرانبهایی برای مسئولان آینده ورزش است تا اهتمام و جدیت خود را صرف تقویت ورزش بانوان در ابعاد مختلف کنند. این مهم، در درجه اول موجب گرایش بخش اعظمی از جمعیت به سمت ورزش در هر دو بخش قهرمانی و همگانی خواهد شد، در درجه دوم موفقیتها در میادین بین المللی را فزونی خواهد بخشید و در نهایت موجبات رضایت بانوان از عملکرد دولت و مسئولان آینده ورزش را فراهم خواهد ساخت.
به قلم:محمدرضا کاظمی