سوابق ورزشی رشیدی حکایت از این واقعیت دارد که او سال های مدیدی را در فدراسیونهای رزمی، ووشو، کاراته و جودو به عنوان سرپرست، نایب رییس و رییس خدمت کرده است. به عبارت دیگر، تمام تجربیات مدیریتی رییس جدید فدراسیون دوچرخهسواری در رشته های رزمی خلاصه میشود و او تخصص چندانی در رشته دوچرخه سواری ندارد. با تمام این احوال ضعف عملکرد مدیران پیشین فدراسیون دوچرخه سواری اعم از متخصص و غیر متخصص، مسئولان وزارت ورزش و اعضای مجمع را برآن داشت تا اینبار دست به دامن فردی غیر متخصص اما به زعم خود مدیر بزنند تا شاید بتواند از مشکلات فراوانی که این رشته را در بر گرفته فرو بکاهد.
واقعیت این است که دوچرخه سواری ایران در چند دهه گذشته باوجود وجود تک ستاره های پرفروغ و استعدادهای درخشان، هیچگاه نتوانسته در قالب یک تیم منسجم و با نشاط خودنمایی کند و علاقه مندان تنها به درخشش گاه و بیگاه معدودی از قهرمانان دل خوش کرده اند. این وضعیت همواره در بخش های مختلف کوهستان، پیست، جاده و انواع مسابقات آن جاری بوده و در طول دوران نه تنها پیشرفتی نداشته بلکه سال به سال سیر نزولی پیدا کرده است. به عبارت دیگر قهرمانان دوچرخه سواری ما باوجود تلاش فراوان در هر دو بخش بانوان و آقایان به دلیل کم و کاستیهای فراوانی که بر سر راه آنان وجود داشته هیچگاه به مقصد دلخواه نرسیدهاند.
کمبود بودجه و امکانات سرفصل کلام اهالی این رشته و قهرمانان دوچرخهسواری در طول سال های طولانی بوده است. روسای پیشین باوجود وعدههای فراوان، توفیق چندانی در برآورده کردن این خواسته ها پیدا نکردند. نتیجه این ضعف، اختلافات و دو دستگی ها را نیز فزونی بخشید و کار به جایی رسید که بخشی از وقت و انرژی جامعه رکابزنان صرف کشمکش های بی حاصل و فرصت سوزی شد. حاصل این فضای نامطلوب به جایی رسید که با خاتمه دوران مسئولیت رییس پیشین فدراسیون، تصمیم گیرندگان بالا دستی با انتقال وی به ساختمان وزارت ورزش عملا او را از اینکه باردیگر برای کسب کرسی ریاست ثبت نام کند منع کردند. گویا وزارت ورزش به این نتیجه رسیده بود که برای خلاصی از وضعیت موجود در دوچرخه سواری، چارهای نمانده جز اینکه دست به دامن فردی غیر از این خانواده بزنند. با این امید که او با تکیه بر تجربه مدیریتی خود بتواند این کشتی در هم شکسته را به ساحل برساند.
اکنون قرعه فال به نام محمود رشیدی افتاده، مردی که به نظر می رسد از تجربه مدیریتی برخوردار اما روشن نیست در سایه فقدان تخصص و عدم شناخت کافی از زوایای رشته دوچرخه سواری توانایی کسب درآمد و فراهم کردن امکانات برای این رشته ورزشی را خواهد داشت یا خیر؟
تعدد مدال و امکان موفقیت در عرصه های بین المللی این فرصت را در اختیار دوچرخه سواران ما قرار می دهد تا بتوانند با تکیه بر نبوغ ذاتی و توانمندی های بالقوه در این رشته خودنمایی کنند با این توصیف که رییس جدید فدراسیون بتواند امیدهای از دست رفته را به این رشته بازگرداند و شرایطی فراهم سازد تا قهرمانان دوچرخه سواری برای ادامه راه انگیزه کافی پیدا کنند. حال باید ببینیم محمود رشیدی برای رسیدن به این مقصود چه سورپرایزی دارد و چگونه خواهد توانست با ارائه برنامه های قابل اجرا و تحول آفرین غبار یاس و بدبینی را از چهره جامعه دوچرخه سواری بزداید؟
به قلم:محمدرضا کاظمی